پرسشنامه بررسی تأثیر عوامل اجتماعی در بزهکاری زنان

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: بررسي تأثير عوامل اجتماعي در بزهکاري زنان (وضعيت اقتصادي، دسترسي به امکانات آموزشي و شغلي مناسب، از هم گسيختگي خانواده، اعتياد همسر)

تعداد سوال: 24

تعداد بعد: 4

شیوه نمره گذاری: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 3500 تومان

خرید فایل

پرسشنامه بررسی تأثیر عوامل اجتماعی در بزهکاری زنان

مطالعه علل ‌و عوامل وقوع جرایم در جامعه همواره از مشغله‌های ذهنی- علمی پژوهشگران آسیب­شناسی اجتماعی بوده است. با کشف اولیه این عوامل، کوشش در طبقه­بندی آن‌ها دومین گام جامعه­شناسان می‌باشد. در این‌میان پدیده‌ی مهم مطالعه در حوزه‌ی آسیب­شناسی جنسیت مجرمان زن همیشه در پرده‌ای از راز و حریم عفت­آلود نهفته است که خود باعث نوعی عدم شناخت و دامن زدن به پاره‌ای از کج اندیشی‌ها و تحلیل‌های غرض­آلود برضد جنسیت زن از قدیم‌الایام بوده است. یکی از مفاهیم نزدیک به انحراف، مفهوم نا‌بهنجاری است. فرد نابهنجار کسی است که فاقد سازگاری با ساخت کلی یک نظام باشد یا درکارآیی یک نظام مضر یا انتظار وتوقع مردم نا‌همخوانی و یا از آن‌چه که معمول متداول، طبیعی شمرده می‌شود متمایز باشد. رفتار نابهنجار، انحراف و آسیب تلقی می‌شود که حاوی انحرافات گسترده‌ای از معیارهای اجتماعی می‌باشد از منظر جامعه‌شناسی مشروعیت و بهنجار بودن یک رفتار از نوع دیدگاه و انتظار یک جامعه با هر‌گروه اجتماعی ناشی می‌شود و در‌ صورتی انحراف تلقی می‌شود که هنجارهای مکرر و در حدی گسترده نادیده گرفته شود(محمدی، 1383: 22). هر‌ جامعه برای تحقق اهداف خویش ملاک‌ها ومعیارهایی برای تشخیص رفتار بهنجار و نابهنجار انتخاب وتعیین می‌کندکه به وسیله آیین‌های دینی و اخلاقی، قوانین جاری، قواعد گروهی و سازمانی و مقررات خانوادگی نظارت می­گردد. این ملاک­ها و معیارها که از ارزش­ها ناشی می‌شوند، مبین هنجار‌های جامعه، سازمان، گروه­ها و خانواده می­باشند. هنگامی­که فرد با هنجارهای خانوادگی یا اجتماعی انطباق نداشته باشد و یا انطباق او کافی به‌ نظر نرسد، درچنین وضعیتی مساله‌دار قلمداد می‌شود و ممکن است مشکلش به صورت‌های کژسازگاری، ناسازگاری، خطا‌کاری و بزهکاری جلوه‌گر شود(کرباسی و دیگری، 1386: 40-39).

پرسشنامه عوامل موثر بر ارتکاب به جرم در دختران

در مکتب اسلام عوامل زیستی و روانی و اجتماعی نقش عمده‌ای به عنوان ریشه جرایم دارند که باید با دقت ارزیابی کرده و هدایت­های ترجیحی و تربیتی خود را در جهت پیشگیری از جرایم و خطاها ارائه نمود. در آموزه­های دینی و مکتب اسلام پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح و درمان مجرم با استفاده از تدابیر پیشگیرانه واقدام‌های تامینی و تربیتی از اهمیت فوق­العاده‌ای برخوردار است. اکثر افرادی که دارای رفتار نابهنجار هستند دربسیاری از زمینه­ها رفتار طبیعی و معمولی دارند. با توجه به این امر رفتار نابهنجار رفتاری است که به میزان قابل توجهی از یک معیار فرهنگی یا هنجار گروهی دور شده‌باشد. برخی نابهنجاری‌ها عبارتند‌ از: فرار از منزل، صدمه زدن به اشخاص و اشیا، نوع پوشش، اعتیاد، دزدی، رابطه جنسی نامشروع(همان: 39). در جامعه‌ای که اساس آن بر پایه اعتقادهای مذهبی و دینی ریخته ‌شده و وجود مراکز قمار، فحشا، عرضه مشروبات ‌الکلی و لجام گسیختگی نفسانی ممنوع است، شیوع مفسده آشکار و پنهان افزایش قابل توجه نابهنجاری و کجرفتاری از آلودگی به مواد مخدر در میان زنان امری نامیمون و مستلزم تعمق و چاره­ اندیشی است(شفیعی، 1383: 3).

رفتارهای والدین و اعضای خانواده در نوع بروز واکنش‌های افراد نیز موثر است. اصولاً کلیه رفتارهای دوران نوجوانی، جوانی و بالاتر، چه اجتماعی باشد یا ضد‌ اجتماعی، در نتیجه تجارب گذشته به وجود می­آید و با توجه به این تجارب است که می‌توان این‌ حالات و رفتارها را توجیه کرد. نابهنجاری در افراد هر چند می‌تواند به عوامل بسیار، ازجمله مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و … وابسته باشد، اما درگام نخست، این خانواده ومخصوصاً مادر است که کودک را به مسیرصحیح هدایت می­کندیا بستر گناه و جرم و انحراف را برای او مهیا می‌سازد. انسان به دلیل ویژگی اجتماعی بودن خود از بدو تولد تحت تأثیر افکار، عقاید و رفتار اطرافیان قرار می­گیرد و بعدها به تقلید از این رفتارها و گفتارها، الگوهایی را که به نحوی در ‌ارتباط با او هستند سرمشق رفتاری خود قرار می­دهد. خمیر مایه مولفه‌های اصلی شخصیت متعادل و پویا یا متزلزل و آسیب­پذیر افراد در کانون خانواده و در سایه تعامل مطلوب با والدین، به ویژه مادر، شکل می‌گیرد(نقل از سایت آفتاب). از آن­جا که افزیش آسیب‌ها و نابهنجاری‌های اجتماعی، ناامنی و … را به همراه داشته و موجب سلب اطمینان مردم و بروز اختلافات در روابط فردی و اجتماعی می­شود و از طرفی با توجه به این­که زنان در تربیت و سلامت جامعه نقش بسزایی دارند و امروزه دامنه آسیب­ها و معضلات  اجتماعی بین زنان گسترش یافته، لذا ضروری است تا ابعاد و روند آسیب‌های  اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و تدابیر و تصمیم­های موثر و عاجل جهت شناسایی، پیشگیری و مبارزه با این مسئله اتخاذ گردد(محمدی، 1383: 16). از دید پارسونز [1]، نهادها و سازمان‌های اجتماعی، عوامل اجرایی و ابزارهای جامعه­پذیری الگوهای رفتاری و درونی ساختن آن­ها هستند. درصورتی که نهادها و سازمان‌های کارگزار جامعه­پذیری نظیر خانواده، مدرسه و وسایل ارتباط‌جمعی کار‌آیی لازم را نداشته باشند، جامعه دچار بی‌سازمانی اجتماعی گردیده و پیامد آن شیوع رفتار انحرافی در جامعه است. وی معتقد است، افراد با درونی کردن الگوها در فرآیند جامعه­پذیری و ایفای نقش‌ها در چهار‌چوب نظام‌های فرهنگی روی پیوستاری قرار می‌گیرند که در یک طرف آن رضایت و اقناع درونی و برخورداری از حمایت و پذیرش اجتماعی برای افراد است و در طرف دیگر آن نابسامانی و بی‌هنجاری و رفتار انحرافی است که اجبار و اضطراب اجتماعی را به دنبال دارد. پارسونز کنش‌های اجتماعی را در یک پیوستار درجه‌بندی شده از ادغام کامل تا آنومی توصیف نموده و آنومی را حاصل گسیختگی کامل نظم هنجاری می‌داند(احمدی، 1384: 54). پارسونز روابط فرزند و والدین را به عنوان منبعی از طغیان دوره جوانی ذکر کرده و اظهار می‌دارد که جوانان به دلیل بعضی از گویه‌های پذیرفته ‌شده فرهنگ خانواده‌های طبقه متوسط مرتکب رفتار بزهکارانه می‌شوند. برای مثال داشتن اتومبیل یک ارزش پذیرفته شده در نزد خانواده‌های طبقه متوسط بوده و در زندگی جوانان با معنی است. بعضی از جوانان ممکن است که به شیوه‌های غیر‌قابل ‌‌قبول‌ مانند دزدی تلاش کنند تا اتومبیل به دست آورند و احتمالاً از اتومبیل به شیوه‌های غیر‌قابل ‌قبول مانند رانندگی خطرناک استفاده کنند. به اعتقاد پارسونز چنین مشکلی در میان جوانان طبقه متوسط در جامعه صنعتی نسبت به جوانان سایر طبقات اجتماعی شیوع بیشتری دارد. پارسونز علل رفتار انحرافی را در ساخت نظام اجتماعی جستجو کرده و بر نهادهای اجتماعی تاکید می‌کند(احمدی، 1384: 55).

طبق نظریه بر‌چسب‌زنی اساس و مبنای انحرافات اجتماعی تعریفی است که جامعه از برخی رفتارهای انسان دارد. بکر [2] اظهار می­دارد عمل تزریق هروئین به ‌طور ذاتی انحراف اجتماعی نیست زیرا اگر پرستاری در بیمارستان به دستور پزشک این عمل را انجام دهد عملی به‌ هنجار تعریف می‌شود. هنگامی این عمل رفتار انحرافی در نظر گرفته می­شود که به شیوه‌ای که از ‌نظر مردم مناسب و صحیح نیست صورت گیرد. بنابراین صفت انحراف اجتماعی که به کرداری داده می‌شود به چگونگی تعریف آن کردار در ذهن افراد بستگی دارد(همان: 101-100). این نظریه به سبب­شناسی انحراف اولیه نمی‌پردازد زیرا این انحراف را اولین بار فردی انجام داده که همنوا با هنجارهای اجتماعی است. بنابراین این رفتار به تنهایی و به خودی خود و بدون واکنش اجتماعی و برچسب زدن فرد را به ‌بزهکار و مجرم حرفه‌ای تبدیل نمی‌کند. نظریه برچسب زنی به علل انحراف دومین می‌پردازد؛ زیرا فرد پس از برچسب خوردن تغییر هویت داده و خصیصه‌های همان بر‌چسب را به خود می‌گیرد. برای مثال فردی که به علت دزدی زندانی شده پس از رهایی به علت برچسب دزد نه ‌تنها نمی‌تواند شغلی بیابد بلکه چون فردی منحرف تعریف می‌شود و به مانند یک مجرم و بزهکار با‌ وی رفتار می‌نمایند و مقبولیت اجتماعی خود را نیز به عنوان یک شهروند عادی از دست می­دهد در کنش متقابل اجتماعی با مردم به تدریج تغییر هویت داده و هویت یک مجرم را کسب می‌کند(همان: 103). ماتزا [3] در نظریه خنثی­سازی براین باور است که جوانان طبقه پایین نه از فرهنگ مسلط جامعه تبعیت می‌کنند و نه آن را مردود می‌شمارند. آنان بر این باورند که در عالم واقع پیشامدهایی برای آنان به وجود می‌آید که موجب پایین آمدن شئون­شان می‌شود. چنین باور و تفهم از عالم واقع سبب می‌گردد تا تقید اخلاقی به نظم قانونی را خنثی ساخته و یک نوع ساخت­های زبانی را بیاموزند که آن ساخت­ها آنان را قادر سازد که رفتار بزهکارانه را توجیه نمایند(همان: 79-78).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.