دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش رابطه بین تعارض، سبک فرزند پروری ادراک‌شده توسط نوجوان و مهارت‌های اجتماعی آنان با میزان پرخاشگری نوجوانان

منظور از مبانی نظری پایان نامه و پروپوزال، تئوریها، نظریه ها و مدلهای علمی است که پژوهشگر به عنوان سنگ بنای پژوهش خود انتخاب می نماید تا بدین طریق بتواند نتایج پژوهش خود را در راستای آزمون نظریه یا مدل مورد نظر تبیین نماید.

نوشتن فصل دوم پایان نامه (مبانی نظری و پیشینه پژوهش) کاری بسیار طاقت فرسا و زمان بر است. اما می توان با استفاده از مطالعات انجام شده قبلی و گزینش مباحث از میان آنها، به صورت قانونی در زمان و هزینه صرفه جویی نمود.

پس از پرداخت موفق می توانید فایل ورد مبانی نظری موردنظر خود را سریعا دانلود نموده و اقدام به نگارش فصل دوم پایان نامه خود فرمایید.

دانلود مبانی نظری و پیشینه پژوهش رابطه بین تعارض، سبک فرزند پروری ادراک‌شده توسط نوجوان و مهارت‌های اجتماعی آنان با میزان پرخاشگری نوجوانان

تعداد صفحه: 87

نوع فایل: ورد (قابل ویرایش)

منابع: دارد

تعداد منابع: 55

همین الان دانلود فرمایید

قیمت: فقط 35000 تومان

خرید فایل نهایی کردن خرید مورد به سبد خرید اضافه شد

گزیده ای از متن:

1نوجوانی

2-1-1تعریف نوجوانی

     در فرهنگ وبستر[1] ارائه گردیده است: نوجوانی منتقل شدن از مراحل آخر کودکی به مرحلة بالندگی وکمال می­باشد. یا دوره ای از جریانات بتدریج زندگی را نوجوانی می نامند که با تحولات چشمگیر از لحاظ جسمانی، روانی، توان تجسٌم و تحلیل بسیاری بهمراه می­باشد (قشلاقی،1371). دوران نوجوانی دوران رشد پرسرعت جسمانی و تحول عاطفی و روان و در حقیقت دوران انتقال میان دوره کودکی و دوره بزرگ‌سالی می­باشد( والی[2]، ۱۹۹۷). این دوره بهمراه تحولات عمیق جسمنی، روانشناختی، اخلاقی و اجتماعی می­باشد که تقریبا در ۱۱-۱۲ سالی آغاز می گردد و در تعداد زیادی از ملل صنعتی دنیا در بیست سالی به خاتمه می­رسد (اسپیندلر، ۱۹۷۴). نوجوانی به وضعیت و جریانی از رشد اطلاق می­گردد که از بلوغ آغاز گردیده و بابالندگی خاتمه می­یابد.

     2-1-2 آثار و تغییرات بلوغ

     تحولات دوران بلوغ در مطلوب تر بودن وضعیت جسمانی و روانشناختی شخص تاثیرگذارند و الگوهای معمولی رفتار، تمایلات و شخصیّت افراد را متاثر می­سازند تغییر و تحولات جامع دوره بلوغ در گرایشات و رفتارها عبارت هستند از :

انزواطلبی: در موقع آغاز تغییرات بلوغ، کودکان بطور معمول از هم سن و سالان و فعالیتهای خانوادگی فاصله می­گیرند و اغلب با با انها در حال نزاع و درگیری هستند. اغلب زمان خود را در رؤیا طی می­نمایند و به این فکر می­کنند که چرا سایرین وی را درک نمی نمایند و رفتار خوبی با او ندارند.

خستگی: کودک در حال بلوغ از بازی نمودن، انجام تکلیفهای مدرسه و فعّالیّت‌های اجتماعی ببصورت کل خسته می­گردد و به همین دلیل تا می‌تواند اهمال کاری می­نماید.

ناهماهنگی: رشد و نموّ سريع و فیرهموار در الگوهای معمول هم آهنگی و همکاری تاثیرگذار هستند و شخص تا حدودی ناآزموده می­باشد و دارای حرکات غیرمطلوب می­باشد.

تعارض و ستیزه‌جویی اجتماعی: کودک در حین بلوغ، بصورت عادی متعارض و ستیزه جو می­باشد. خصومت نمایان میان دو جنس بصورت انتقادات متقابل و توهین به همدیگر در این دوره ها عمومی است (شعاری نژاد، ۱۳۷۹).

     از منظر روانشناسی ژنتیکی در تحولات روانشناختی انسان دورة بااهمیتی موجود است که میان کودکی و بزرگسالی قرار داشته و به دوران نوجوانی شهرت دارد. این دوره نمایان گر یم مرحله است که کودکان را از بزرگسالان مجزا می­نماید. نوجوانی دوره تغییرات و دگرگونیها می­باشد. در حقیقت یک دورة انتقالی بوده که شخص را از دوره کودکی به استقلال و دوران جوانی و بزرگسالی رهنمون می­نماید. رشد در حین دوران نوجوانی در سه رده زیستی،روانشنختای واجتماعی حادث می­گردد که هر سه رده ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند. دراین دوره نوجوانان موقعیّتهایی خطرناک دارند چونکه انرژی بالا با سطوح تجارب اندک و خواستهای جدید همراه می­باشد (کونوپکا[3]،1980،نقل در تابع بربار ورضویه،1383). هرچندکه روانشناسان در خصوص تفسیر نوجوانی فاقد توافق نظر هستند ولی بصورت جامع می توان اظهار داشت که نوجوانی یک دوره میان کودکی و بزرگسالی است.

      نوجوانی به پهنة سال هایی اطلاق می شود که که دوره کودکی را به دوران بزرگسالی پیوند می­دهند. این لغت، برچسب مطلوبی برای دوره ای از حیات شخص (حدودا سنین12-18سالگی) می­باشد.این دوره، زمانی ست که شخص با مسائل، تعارضات و بحران های مختلف مواجه خواهد گردید. در این دوره، نوجوان با تغییر و تحوّل های پرسرعت جسمی و فیزیکی، بحران بلوغ، مسائل شخصیّتی، بهداشت روانشناختی، تشکل هویّت، مسائل اجتماعی و مقولات اخلاقی و مذهبی گوناگونه مواجه می­گردند و بنوعی در اشاعه گم گشت و نقش قرار خواهند گرفت.روانشناسی نوجوان حاکی از این واقعیّت است که انها از از لحاظ جسمانی در حال دگرگون گردیدن، از لحاظ عاطفی غیربالغ، از بعد تجربه، محدود و از منظر فرهنگی پیرو محیط می­باشند. به بیانی دیگر نوجوانان خواستار تمامی چیزها هستند ولی اگاهی ندارند چه چیزی بایستی بخواهند. نوجوانان نه از امتیازات کودکی بهره گیری می­نمایند و نه از امتیازات بزرگسالی. آنها در در میان رؤیاها وتخیّلات خود زندگی می نمایند ولی اما با حقیقتها مواجه می­باشند(صرامی،1389).

2-1-3ویژگی های نوجوانی

      کلمه نوجوانی همانگونه که از خاستگاه آن استنباط می­شود به معنی “رشد نمودن به سمت رسش” می­باشد و مفهومهایی مثل بلوغ و رسش عاطفی،اجتماعی، ذهنی و اخلاقی را شامل می­گردد. دوران نوجوانی یک مرحله پیچیده از رشد آدمی می­باشد که در حین آن نوجوانان، نوعی بلوغ را تجربه می نمایند که بر رشد فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانی آنها موثر است. تحولات چشمگیری در مفهوم”خود” بوقوع می­پیوندد، “بحران هویّت” را تجربه می نمایند، مسایل و تنشهای عاطفی آنان افزوده گشته، از لحاظ هوشی به مرحلة تفکر انتزاعی دست می­یابند و رابطه انان با دسته های هم سن و سال بهبود پیدا می­کند (بیابانگرد،1384).

     به عقیده(پترسون،بوش،ویلسون وهنون[4]،2005) دوره نوجوانی یک مرحله از زندگی می­باشد که شروع آن “بیولوژیکی” و انتهایش “فرهنگی” می­باشد. در این دوران خصیصه های اجتماعی،روانی، وبیولوژیکی شخص از حالتهای کودکی خروج یافته و به بزرگسالی شباهت پیدا می­کند. در این دوران شخص با مسایل زیادی روبروست. از یک طرف بایستی با تحولات درون خویش واز طرف دیگری با خانواده و دسته هم سن و سالان سازگار شود. در نوجوانی اوّلیّه، شخص از دبستان به راهنمایی، در دورانی نوجوانی میانی از راهنمایی به دبیرستان و در نهایت در انتهای نوجوانی از دبیرستان به جهان کار و یا دانشگاه انتقال می­یابد. او بایستی انطباق مکفی با کلیه تحولات را حاصل کند.

     نوجوانی دوران برانگیختگی و اضطراب می­باشد، رضامندی و عدم رضامندی، اکتشافات و اغتشاشات است. امیدها و تنشها، هراسها و موفّقیّتهای نوجوانان با خیالبافی و مبالغه توام می­باشد (قائمی،1386). هنگامی که کودکان وارد دوران نوجوانی می گردد، روابط خانوادگی به صورت کل متحول می­گردند و شکل جدیدی به خویش خواهند گرفت. راهنمایی و ارشاد دوران نوجوان وجوانی برعکس شیوه ای است که در کودکی صورت م­پذیرفت. خوسته یا ناخواسته .ی خود را شخصی مهم و بی نیاز از یاری سایرین می­پندارد و بزحمت قادر است قبول نماید که محتاج هدایت و ارشاد والدین می­باشد (قائمی،1386).

       برآشفتگی و استرس در نوجوانان مرکز توجه برای سالیان متمادی بوده است. والدین و نوجوانان آشفتگی واسترس را بطور حتمی تجربه می نمایند که این تجربه ها امکان دارد خود را توسط تعارض والد-نوجوان بروز نماید (سیمپسون و فارس،[5]2005).از جمله خصیصه های دوره نوجوانی که در شخصیّت رفتار نوجوانان پدیدار می­گردد، عبارتند از:

بهره مندی از شخصیّتی متزلزل (دمدمی مزاج بودن).

دارا بودن تفکرات سطحی و رؤیاپردازی و خیال پردازی.

فاصله گیری از سنتها و بدنبال مد رفتن.

لجبازی و سمج بودن.

زودرنجی ومتأثّر بودن(بویژه هنگامی که حس نمایند شخصی به حرف آنها گوش فرا نمی دهد).

 رفتار پرخاشگرانه یا سرکشانه

برخی اوقات حراف بودن و شور و نشاط داشتن برخی اوقات آرام بودن.

درون گرایی ودر خود فرورفتگی

تمایل به تنها بود نسبت به حضور در اجتماع

فقدان تعادل و عدم ثابت عاطفی، به صورتی که در هنگام خشم قادر نیستند رفتار و گفتار خود را کنترل نمایند.

خودمداری،به صورتی که تصوّر می نمایند در مرکز دنیا قرار داشته و تمامی چیزها تابعی از وجود انان می­باشد

عدم دارا بودن حوصله کافی و رنجش سریع و اندک بودن دامنه تحمل انها جهت شنیدن انتقادات وسرزنشهای والدین و در نتیجه پدیداری اختلاف در عقاید با والدین.

کوشش برای تفهیم به سایری که او فردی مهم می باشد.

نمایان گشتن حالات یأس و نومیدی در رویارویی با شکستها و متوسل شدن به گریه.

عدم توانایی در اخذ تصمیمات و قاطع نبودن(صرامی،1389).

بیابانگرد هم خصوصیات ذیل را  بعنوان مسائل و مشکلهای دوران نوجوانی عنوان نموده است:

1-کشمکش بین استقلال ووابستگی

     با توجه به اینکه این دوران، حدفاصلی میان دوره کودکی و دوره بزرگسالی می­باشد، فقدان حمایات بی قید و شروط والدین به منظور اکتساب حس استقلال از یک سو و احساس لذت تحت حمایتها و پشتیبانیهای انانبودن و همانگونه کودک ماندن و بی تقلا و مشکل، بصورت مستمر مورد مهربانی قرار گرفتن از سوی دیگری، در نوجوانان کشمکشهای درونی خلق می­نماید و جنگی روانی عمیق در ذهن آنها ایجاد می­نماید. برخی اوقات خانواده و مدارس و اجتماع هم از او توقعات متناقض دارند، برخی مواقع او را به چشم یک کودک ملاحظه نموده و رفتارهایی توام با تحقیر با او داشته و برخی مواقع نیز توقعات از وی فراتر از حدّ توان او است و به چشم بزرگسالان به او نگاه می نمایند که این نیز خود به کشمکشهای درون نوجوان دامن زده و وی را با چالش مواجه می­نماید.

2-طغیان علیه مراجع قدرت

      نوجوان به منظور کسب نمودن استقلال بر ضد تمامی مراجع قدرت مانند والدین و مسئولان مدارس طغیان می نماید. گاها رفتارهایی، بر ضد آنان از خود بروز می­نماید، درگیری هایی خلق می­کند و به عملهایی دست می زنند که رابطه وی را با انان و دیگر مرجعهای قدرت شدیدا تیره می نماید، بعنوان مثال مشاجره می نماید،بحث و بگومگوی طولانی می­نماید، برعکس تمایل والدین سروقت به منزل نمی آید، از انجام دادن تکلیف درسی ممانعت می نماید، سیگار کشیده و امکان دارد دست به کارهای بزهکارانه نیز زند. این مورد در خانواده هایی با محدودیّت بالا و یا مدرسه هایی که قوانین سخت  وخشکی را بدون نظرسنجی و مشاوره با نوجوان اجرا می نمایند از شدتهای زیادتری برخوردار می­باشد.

3-هویّت فردی

     یکی دیگر از مشکلاتی که نوجوان با آن روبرو می شود مسأله ی تشکیل هویّت فردی او است. به آن معنی که سؤال های متعدّدی دربارة مفهوم زندگی، نقش او دراین زندگی،مفهوم مرگ وزندگی پس از مرگ وبه طور کلّی سؤال هایی نظیر،من کیستم؟ وبه کجا می روم؟ ذهن او را به خود مشغول می نمایدکه باید به آن ها پاسخ دهد.

4-چگونگی ارضاء نیاز های جدید(جنسی)

     رشد ونموّ غده های داخلی و مواد مترشحه هورمونهایی جنسی به نوجوانان فرصت برقراری ارتباط جنسی را می­بخشد و تمایل و جذبه جنسی نسبت به جنس مخالف در او خلق می­شود و از سویی اولین مواجهه نوجوان با جنس مخالف غالبا با استرس و اضطراب توام می­باشد.

5- کنترل نداشتن بر رفتار و هیجانات حاصل از تغییرات جسمانی و روانی دوره بلوغ

     به علت رشد سریع جسمانی و تحولات آشکار در اندام های جسم نوجوانان در دوره بلوغ، بعضی از رفتارهای هیجانی و کنترل نداشتن بر آنان طبیعی می­باشد. بعنوان مثال جلو آمدن سر نوجوانان بعلت حس بلندتر گردیدن گردن،بزرگ گردیدن بینی و… آنها را از لحاظ روانشناختی متاثر می­سازد به گونه ای که در خود احساس عدم کفایت و حقیر بودن می کند که این امر منجر به ایجاد اضطراب در نوجوانان می گردد .

6-ترس از آینده

     با ظهور نیازهای تازه در نوجوانان و تمایل به سمت ارضاء نیازهای لحظه ای و مقطعی، آینده را در اذهان نوجوانان گنگ و بدور از دسترس به تصویر می کشاند به گونه ای که حتّی نحوه تأمین نیازهای اقتصادی و تشکیل دادن خانواده برای خود در آتی، ازدواج، مدارج عالی تحصیلی را قلّه هایی دست نیافتنی پنداشته که دسترسی به آنان برای وی خیلی سخت و در شمار بالایی از موارد از امور محال می باشد که البتّه نقوص تربیتی و آموزش در داخل خانواده، مدارس و اجتماع و محدودیتهای شدید مالی خانواده شدیدا بر عمق این مشکل خواهد افزود.

[1].webster

[2]. whaley

[3] .Conupka

[4] .Peterson Bush, Wilson, & Hennon

[5]. Simpson, & Phares