این پرسشنامه از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر،و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی عوامل موثر بر امنیت اجتماعی زنان (حمايت خانواده، نحوه برخورد ديگران، تعهد مذهبي، اعتماد به نيروي انتظامي، حضور نيروي انتظامي)
تعداد سوال: 25
تعداد بعد: 5
شیوه نمره گذی و تفسیر: دارد
منبع: محقق ساخته
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2900 تومان
احساس ناامنی، از مهمترین دغدغه های جوامع معاصر، به ویژه در کشورهای پیشرفته است؛ این بدین معنی است که گسترش این پدیده با سطح توسعه جامعه ارتباط داشته و به گونه ای، آیندة اغلب جوامع محسوب می گردد امنیت از جمله مفاهیم پیچیده ای است که ارائه تعریف واحدی از آن به سادگی میسر نیست امنیت پیش از آنکه قابل تعریف باشد پدیده ای ادراکی و احساسی است یعنی این اطمینان باید در ذهن توده مردم، دولتمردان و تصمیم گیران به وجودآید که برای ادامه زندگیِ بدون دغدغه، امنیت لازم وجود دارد.
گیدنز زندگی اجتماعی انسان را واجد الگومندی و ضابطه مندی خاصی می داند که درخلال آن الگوهای روابط بین انسانی شکل می گیرد و این الگویابی زندگی اجتماعی به مسأله »ساخت یابی«منتج می شود که در جامعه قابل بررسی است و این امر تداوم زندگی را باعث شده و » امنیت وجودی«را تضمین میکند.بر این مبنا گیدنز امنیت وجودی (احساس امنیت) را چنین تعریف می کند:
زمانی که فرد می داند چگونه به کار خود ادامه دهد، بدون آنکه وقفه و مزاحمتی برای او به وجود آید حالتی ذهنی و روانی در وی بروز می کند که این حالت همان امنیت وجودی )احساس امنیت (است می توان مفهوم امنیت را به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بدون رضایت و در مورد افراد، به نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیفتادن این حقوق و آزادی ها و مصون بودن از تهدید و خطر مرگ، بیماری، فقر و حوادث غیرمترقبه و در کل هر عاملی که آرامش انسان را از بین ببرد، تعریف کرد
امنیت در مفهوم عینی آن اندازهگیری فقدان تهدید علیه ارزشها است و در مفهوم ذهنی آن فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزشهایی مورد حمله قرار خواهد گرفت، امنیت اجتماعی توانایی جامعه در دفاع از خصوصیات و ویژگیهای اساسی خود در برابر تغییرات و تهدیدات واقعی و احتمالی است.
ناامنی حالت مواجهه با خطر است؛ یعنی حالتی که به احتمال قابل توجه، شخص یا گروه با اموری رو به رو می شود که تواناییها و داراییهای او را و به تعبیر دیگر امکانات مفیدش را کم کرده یا از بین می برد.انسانها معمولاً در مواجهه با خطر یعنی با قرار گرفتن در وضعیت ناامن، دچار هیجانی می شوند که ترس (خوف) نامیده می شود. بنابراین برای اکثریت مردم فقدان ترس، حاکی از فقدان ناامنی و امنیت است. خداوند در قرآن در سوره قریش نعمت امنیت را بزرگ شمرده است و پاسخ عطای امنیت به قریش را بندگی خداوند اعلام کرده است .فلیعبدوا رب هذا البیت الذی آمنهم من خوف و .
انسان شناسان و روان شناسان نیز هر دو گروه، امنیت را یکی از نیازهای اساسی انسان شمرده اند. و انگیزه بسیاری از فعالیتهای انسان را «به دست آوردن و حفظ امنیت» دانسته اند.
امنیت اجتماعی زمانی مطرح میشود که جوامع احساس میکنند هویتشان در خطر است که مفهومی متفاوت از تامین اجتماعی ( Social security ) دارد. معمولا تامین اجتماعی با رفاه، بیکاری، بهداشت و درمان بیشتر مرتبط است، در حالی که امنیت اجتماعی به تهدید، هراس و هویت مربوط است.
این مفهوم یکی از شاخصههای کیفی زندگی در شهرها است و آسیبهای اجتماعی از مهمترین پیامدهای مختلف امنیت بهشمار میرود. در این میان فضاهای شهری از جمله مولفههایی هستند که نابهنجاریهای اجتماعی در بستر آنها به وقوع میپیوندند. در نتیجه با تاکید بر مسائل زنان شاید بتوان گفت شهرها آینه تمام نمای تبعیض علیه زنان بهشمار میروند. در نخستین برنامهریزیهای شهری در نیمه نخست قرن بیستم، شهرها براساس تفکیک کارکردها به شیوه سنتی مورد توجه قرار گرفتهاند، یعنی زنان به حوزه خصوصی و مردان به حوزه عمومی تعلق داشتهاند. این تفکیک با وجود افزایش شهرنشینی، توسعه شهرها و تغییرات همچنان باقی مانده است و باعث ایجاد تناقضی شده است که نتیجه آن ناامنی زنان در فضاهای شهری است. زندگی زنان در شهرها همواره تحت تاثیر نبود امنیت شهری واقعی یا بالقوه است و این امر مانع دیگری برای زنان است که نتوانند شهروندان فعال همهجانبه باشند. شهرها از نظر امنیت، جاذبهای برای زنان ندارند و آنها هنگام تردد در سطح شهر فاقد امنیت جسمی و روحی لازم هستند که این امر بویژه در زمینه حمل و نقل و جابهجایی در شهر بیشتر نمایان میشود. در تحقیقی که توسط دکتر هما زنجانیزاده در زمینه بررسی وضعیت زنان و امنیت شهری در یکی از شهرها در سال1381 انجام گرفته، نشان داده شده که بیش از نیمی از زنان این شهر هنگام رفت و آمد و فعالیت در سطح شهر احساس ناامنی بسیار شدید دارند که این احساس در زنانی که تجربه ناامنی داشتهاند، به مراتب بیشتر بوده است. به نظر این استاد دانشگاه، چارچوب زندگی در شهر در زندگی روزمره افراد بویژه زنان تاثیر میگذارد و کار آنان بیش از همه وابسته به کیفیت خدمات شهری و انتخاب در مورد حمل و نقل محیط است. این در حالی است که زنان بهعنوان طراح برنامههای شهری از تصمیمگیریها و برنامهریزیها کنار نهاده شدهاند و تمام فعالیتها برای توسعه شهر بر مدار مردان صورت گرفته است، چرا که تاکنون مقررات بازی، اولویتها و تصمیمات سیاسی و بودجه را مردان تعیین کردهاند و این امر باعث بیتوجهی به متغیر جنسیت و برنامهریزی شهری و نیازهای زنان در محیط شهری شده است. در نتیجه این بیتوجهی، زنان نمیتوانند بدون احساس عدم امنیت از حیطه حوزه خصوصی به حوزه عمومی وارد شده و تبدیل به شهروندی تمام عیار شوند، چرا که شهرهای ما به لحاظ کالبدی، فرهنگی، اجتماعی و خدمات شهری مهیای حضور زنان به عنوان شهروند کامل نشده است.
احساس امنیت در گروههای اجتماعی گوناگون، گستره متفاوتی دارد. زنان نیز تا زمانی که در مدرسه، دانشگاه، محیط کار، مکانهای عمومی، خیابان و… امنیت نداشته باشند٬ مسلماً احساس آرامش نیز نخواهند کرد.
با توجه به اینکه زنان نیمی از وزنه جمعیتی جامعه را به خود اختصاص دادهاند، بنابراین پرداختن به مسائل زنان به منزله سرمایههای اجتماعی و انسانی از ضروریترین نیازهای جامعه امروز ما است. از سوی دیگر اهمیت مسئله امنیت در زندگی اجتماعی انسانها بهاندازهای است که درصورت فقدان احساس امنیت، انسانها در روابط اجتماعی خود با دیگران دچار شک و تردید شده و از برقراری روابط اجتماعی پرهیز میکنند. بر اثر تداوم چنین شرایطی سرمایه اجتماعی رو به زوال میرود و در دراز مدت پیامدهای منفی بسیاری بر جامعه انسانی میگذارد.
ناامنی اجتماعی زنان
برای تصویر ساده تر ناامنی اجتماعی زنان، از جلوه های اثر آن یعنی هیجان، ترس و بیم کمک می گیریم. با پیرمرد صالحی آشنا بودم. نگهبان یک کارخانه بود. ترک زبان، اهل مرند و ساکن تهران بود. در برخوردهایش مشاهده کردم که در فرزندزایی عروسش تولد پسر را بر تولد دختر ترجیح داد. در وقت دیگری با زمینه مناسب در باره زن و مرد و برابری و نابرابری شان سؤال کردم. گفت هر دو انسانند و مخلوق خدا و برتری نزد خدا به تقوا است. در این دنیا هم افراد وضعیت های مختلفی دارند. پرسیدم فرزند دختر برای پدر بهتر است یا فرزند پسر؟ گفت: فرقی ندارند. به شخص مربوط است که اخلاق و ایمانش چه باشد. از دو فرزند، گاهی یکی مهربان و یکی بی اعتنا است. دختر و پسر هم ندارد. پرسیدم: چرا برخی فرزند پسر را بر فرزند دختر ترجیح می دهند؟ گفت: هر کسی فکری دارد. گفتم: شما کدام را ترجیح می دهید؟ گفت: من پسر را بر دختر ترجیح نمی دهم. گفتم از تولد پسر بیشتر از تولد دختر خوشحال شدی! گفت: این به خاطر ترجیح پسر بر دختر نیست بلکه پسر را که داماد کردی موعظه اش می کنی که با همسرت خوش رفتار باش ولی دختر را که عروس کردی دائما دلهره و خوف داری که اذیتش نکنند، کتکش نزنند، از منزل بیرونش نکنند و …
این سخن جلوه ناامنی اجتماعی زن در جامعه ما است. و البته باید به ریشه ها، علتها، آثار و راه حل های آن پرداخت.
وقتی در جامعه ای، زن بلوغ اجتماعی مستقل نداشته باشد و به لحاظ اجتماعی وابسته باشد؛ اتصال او امنیت اجتماعی او محسوب می شود و انفصال او ناامنی اجتماعی او است.اگر زن در کودکی و نوجوانی «دختر فلانی»، و پس از ازدواج «بانوی فلانی» و پس از آن در پیری «مادر فلانی» باشد؛ اولاً با ناامن شدن وضع «فلانی» دچار ناامنی اجتماعی می شود و اینکه، اگر «فلانی» او را براند یا حریمش را رعایت نکند دچار ناامنی اجتماعی می شود.
«ناامنی اجتماعی زنان» در جامعه کنونی ایران، تا اندازه ای و البته بسیار کمتر از گذشته ها وجود دارد و راه درمان آن دارای اجزایی است که اولین جزء آن «استقلال اجتماعی زنان» است. استقلال اجتماعی زنان به معنی ترک فرزندی، یا ترک بانویی یا ترک مادری نیست، بلکه اگر استقلال اجتماعی زنان حاصل شود می توان «فرزندی»، «بانویی» و “مادری» را در سایه استقلال اجتماعی زن دوباره تعریف و ترسیم کرد.
باید خاطر نشان کرد اشتغال زن شرط کافی برای استقلال اجتماعی زن و امنیت اجتماعی زن نیست و چه بسیار زنان شاغلی که، از بسیاری از زنان غیر شاغل استقلال اجتماعی کمتر و ناامنی اجتماعی بیشتری دارند.
زمینه های مشارکت اجتماعی زنان را باید فعال کرد. هیچ توسعه ای مگر با حضور فعال زنان اتفاق نمی افتد. ما به زنانی احتیاج داریم که در جایگاه درستی در جامعه قرار داشته باشند. زنان باید پل ارتباطی توسعه باشند و برای این کار، باید زن از وجود خود شروع کند. در مورد توانایی نقش پذیری زنان جامعه می توان گفت: زن ها حداقل دارای ۳ نقش هستند، در حالی که مردان ما دو نقش را پذیرا هتسند ، زنها دارای نقشهای اجتماعی ، خانوادگی و توسعه و خدمات داوطلبانه هستند، اما مردان اکثرا نقشهای اجتماعی و خانوادگی را دارا هستند و آنچه که از همه جالبتر است، این است که اولین شبکه هایNGO یا سازمانهای غیر دولتی ، مثل مطبوعات و انجمن های خانه و مدرسه را زنان تشکیل می دهند. زنان بسیار راحت و دواطلبانه بدون هیچ چشم داشتی همکاری می کنند، اینان عادت کرده اند ، بدون اینکه مزدی بگیرند، کار کنند، اما مردان نه ! از این رو نقش زنان در توسعه خیلی بیشتر از مردان است.
نتیجه این که با تاکید بر مسائل زنان و تامین مولفه های امنیت در محل سکونت و اجتماع و از بین بردن وضعیت
نامناسب اقتصادی، مزاحمت های خیابانی و همسر آزاری می توان گامی بلند در جهت اصلاحات و توسعه جامعه برداشت.