این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر،و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: بررسی سابقه آسیب رسانی به خود در افراد
تعداد سوال: 22
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2900 تومان
خودجرحی بدون انگیزه خودکشی طبق تعریف، رفتاری است آگاهانه که فرد خودش به بافتهای بدنش آسیب میزند، اما این رفتار با نیت خودکشی انجام نمیشود و از لحاظ اجتماعی و فرهنگی قابلقبول نیست و با هدف اجرای احکام و قواعد اجتماعی نیز انجام نمیشود. این رفتارها میتوانند به روشهایی مانند بریدن، سوزاندن، کوبیدن، خراشاندن، کتکزدن، گازگرفتن، نیشگونگرفتن، چنگ کشیدن، زخمی کردن بدن یا جلوگیری از بهبود زخمهای بدن باشند. این نوع رفتارها در نوجوانان شایعتر از سایر گروههای سنی هستند. انگیزههای خودجرحی مختلف و متنوع است. برخی از انگیزههای اصلی خودجرحی عبارت است از غلبه بر هیجانهای منفی، دستیابی به شهرت بین همسالان، به حساب آمدن در گروه دوستان، اعتراض به اعضای خانواده، انتقامگرفتن، اثبات خود و متمایز نشان دادن خود از دیگران. یکی از باورهای کلیشهای درباره این رفتار این است که انگیزه افراد خودجرحیکننده به بازیگرفتن و دستکاری احساسات اطرافیان است. با اینکه انگیزههای اجتماعی و بینفردی در خودجرحی وجود دارد، داشتن این نوع باورهای کلیشهای یکی از موانع در کمک به این گروه افراد بوده است. از لحاظ تشخیصی تصور میشد که خودجرحی مختص اختلال شخصیت مرزی است، با این حال در سالهای اخیر مشخص شده این نوع رفتارها میتواند در سایر طبقات تشخیصی نیز وجود داشته باشد و پیشنهادهایی برای مجزا کردن خودجرحی در قالب یک اختلال جدید به نام «نشانگان خودجرحی بدون خودکشی» مطرح شده است.
شیوع خودجرحی در دختران نوجوان بیشتر از پسران
پژوهشهای دهه 90 در اروپا و آمریکا، شیوع خودجرحی را در دختران 3 تا 4 برابر بیشتر از پسران مشخص کرده است. دختران برای خودجرحی بیشتر از روش بریدن استفاده میکنند، در حالیکه فراوانی سایر روشهای خودجرحی مانند کتکزدن خود، کوبیدن سر به دیوار و سوزاندن در پسران بیشتر است. همچنین دختران بیشتر احتمال دارد در تنهایی خودجرحی انجام دهند اما فراوانی خودجرحی پسران در موقعیتهای اجتماعی و با همسالان به اندازه موقعیتهای تنهایی و خلوت است و این تفاوت میتواند نشاندهنده تفاوت انگیزههای خودجرحی دختران و پسران باشد. دلایل تفاوت شیوع خودجرحی در دختران و پسران ممکن است متفاوت بودن شیوه اجتماعی شدن دو گروه و فراوانی بیشتر سابقه آزار جنسی و جسمی در دختران باشد که عامل خطر افزایش خودجرحی است.
چرا خودجرحی اتفاق میافتد؟
برای تبیین رفتارهای خودجرحی، چند مدل تحولی ارائه شده است. براساس یکی از این مدلها، تجربه آزار و رویدادهای ضربهزننده در دوران کودکی یک عامل پیشایند در ایجاد خودجرحی است. بدرفتاریهای جسمی و جنسی دوران کودکی، کفایت نوجوان برای تنظیم هیجانها، برقراری ارتباط با محیط و استفاده از زبان برای تنظیم هیجان، تمایز گذاشتن بین خود و دیگران را دچار آسیب میکند و خودجرحی بهصورت راهبرد جبرانی برای مقابله و غلبه بر کاستیهای مهارتی در حوزههای تحولی مذکور عمل میکند.
پیامد منفی تحول نیافتن بهنجار کفایت نوجوان در این حوزهها شامل گوشهگیری و انزوا، خودانتقادگری، احساس بریدن از واقعیت به شکل ناگهانی، جسمانی کردن، تکانشی بودن و استفاده از بدن برای تنظیم عواطف و مجزا کردن مرزهای خود از دیگران است که همه این فرایندها دارای یک پایان مشترک هستند و آن انجام رفتارهای خودجرحی است.
یکی دیگر از مدلهای علتشناسی خودجرحی، مدل تنظیم هیجانی است. بر اساس مدل تنظیم هیجانی، نوجوانانی که واکنشپذیری هیجانی شدیدتری دارند و در پذیرش، ارزیابی و کنترل پاسخهای هیجانی مشکل دارند، مستعد انواع مختلف رفتارهای خودجرحی هستند. بر این اساس، هیجانپذیری بالا و نقص در استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان، دو عامل خطر خودجرحی محسوب میشوند. خشم، اضطراب، افسردگی و بیقراری حالتهای هیجانی متداولیاند که پیشدرآمد خودجرحی هستند و حالت آرامش و به دنبال آن احساس گناه یا شرم نیز پیامدهای هیجانیاند.
چرا برای تنظیم هیجان از خودجرحی استفاده میشود؟
3 دلیلی که درباره کارکرد تنظیم هیجانی داشتن خودجرحی میآورند عبارت است از (1) خودجرحی موجب اجتناب از هیجانهای ناخواسته میشود(یعنی، موجب دوری از احساسات غیرقابلتحمل میشود) (2) خودجرحی موجب ملموس شدن درد هیجانی میشود و (3) خودجرحی موجب تغییر حالتهای هیجانی منفی میشود و این تاثیر را از طریق آزادسازی اندورفینها انجام میدهد که موجب بیحسی و ایجاد حس راحتی میشود.
اول مارس، روز آگاهی از خودجرحی
در سالهای اخیر آگاهی عمومی نسبت به ماهیت این رفتار افزایشیافته و بازتاب این افزایش آگاهی، تعیین روز اول مارس هر سال بهعنوان «روز آگاهی از خودجرحی» است. هدف از این نوع کمپینهای اجتماعی کاهش انگ این نوع رفتارها و کمک به افراد برای ارتقای مهارتهای روانشناختی جایگزین برای خودجرحی است. با این حال افرادی که اقدام به خودجرحی میکنند، به مداخلات دارویی و غیردارویی نیز نیاز دارند. نقایص در سیستمهای عصبی رفتاری که در کنترل رفتار و تنظیم خلق و هیجان نقش دارند، بهویژه نقایص در مکانیسمهای فعالسازی و اثرگذاری سروتونین در بروز این رفتارها موثر هستند و در برخی از موارد اولویت درمانی استفاده از دارودرمانی است. کنار درمانهای دارویی برای کاهش میزان رفتارهای خودجرحی، آموزش و یادگیری برخی مهارتهای روانشناختی نیز برای این افراد لازم است. مهارتهایی مانند تنظیم هیجانی، مدیریت روابط بینفردی، تحمل آشفتگی و تقویت مهارتهای فاصلهگیری شناختی از طریق ذهنآگاهی برخی از مولفههای درمانی هستند که در قالب برنامههای مداخله روانشناختی تاکنون برای این گروه از افراد استفاده شده و ثمربخش بوده است. از طرف دیگر، از آنجا که در بطن خودجرحی، تجارب آسیبزایی مانند آزار فیزیکی، آزار جنسی و آزار هیجانی قرار دارند و این تجارب به رشد کارکردها و ساختارهای روانی صدمه وارد میکنند، این افراد به رابط درمانی حمایتکننده و تجارب مجدد ارتباطی بهینه نیاز دارند. به عبارت دیگر، آنها به روابط درمانگرانه نیاز دارند تا نقایصی که در طول رشد و تحول به ساختارهای شخصیتیشان وارد شده، جبران کنند یا از طریق فهم و کشف الگوهای ارتباطی آسیبدیدهشان به ریشهها و عوامل بنیادی موثر بر تجربه خوجرحی پی ببرند. بهصورت کلی، میتوان دو مولفه تمرکز بر خود و تمرکز بر تکانشوری را دو حوزهای محسوب کرد که باید در هر مداخله روانی برای این گروه از افراد در نظر گرفت و تجاربی که بیماران با درمانگرشان دارند باید بهصورتی سازماندهی و هدایت شود که هم تصور این افراد را از خود تغییر دهد و هم آنها را مجهز به مهارتهای روانشناختی مانند مهارت کنترل تکانه کند.
احتمال خودکشی باید بررسی شود
یکی دیگر از مسائل مهم در مداخلات برای این گروه افراد بررسی احتمال خودکشی است. یافتههای مطالعات مختلف نشان داده فراوانی اقدام به خودکشی و مرگ بر اثر اقدام به خودکشی در افرادی که دفعات بیشتری خودجرحی میکنند، بیشتر است. یکی دیگر از شاخصهایی که میتواند در نوجوانان خودجرحیکننده پیشبینیکننده احتمال اقدام خودکشی باشد، انگیزههای انجام خودجرحی است. احتمال خودکشی افرادی که با انگیزههای درونروانی مثل تنظیم هیجانی و ابراز آشفتگی و درد، خودجرحی میکنند، نیز بیشتر است. براساس نظریه بینفردی 3 عامل در اقدام به خودکشی اثرگذار است؛ داشتن حس سربار بودن یکی از این عوامل است. این باور که دیگران اهمیتی برای یک فرد قائل نیستند و فرد خودش را برای خانواده، دوستان و جامعهای که عضو آن است غیرمفید تلقی کند، مشخصکننده احساس سربار بودن است. دومین عامل از دست دادن تعلقات و روابط اجتماعی و حس بیگانگی با جامعه است. این عامل بهویژه در نوجوانانی که دوستان صمیمی خود را از راههای گوناگون از دست میدهند، اثرگذار است و جدا از آن در مقیاسی کلیتر، افراد در جامعهای که دچار بیگانگی اجتماعی است، بیشتر احتمال دارد خودکشی کنند و سومین عامل براساس این نظریه اکتساب توانایی آسیبزدن به خود است. این عامل به این معناست که احتمال خودکشی افرادی که بهصورت تجربی شیوههای مختلف آسیب به خود را انجام میدهند یا بهصورت غیرمستقیم درمعرض محرکهایی مانند خون و دعوا و جنگ هستند، بالاتر است. سایر روشهایی که میتواند در کاهش افکار خودکشی در نوجوانان موثر باشد عبارت است از آموزش روشهای حلمساله، بهویژه در زمینه مشکلات و مسائل اجتماعی، افزایش توانایی نوجوان برای داشتن حس عاملیت در زندگی، افزایش احساس امیدواری، آموزش مقابله با قربانی شدن در روابط بینفردی، پرورش باورهای غیرکمالگرایانه و انعطافپذیر در تعریف خود و هویت، بالابردن حس ارزشمندی نوجوان از طریق بیشتر کردن حمایتهای اجتماعی و…
عوامل محرک خودجرحی
معمولا در اغلب موارد اختلاف والدین با نوجوانان و همینطور شکستها و نوسانهای عاطفی بین دوستان در دوره نوجوانی یک عامل راهانداز در خودجرحی است. اگر والدین خودشان در کنترل تکانه مهارت داشته باشند، توانایی حل و فصل تعارضها را در خودشان تقویت کنند و در طول رشد کودک، آگاهی هیجانی و مدیریت هیجانها را به فرزندانشان بیاموزند، احتمال گرایش به خودجرحی در نوجوانانشان هم کاهش پیدا میکند. متخصصان بالینی نیز همواره در کار با این گروه از نوجوانان باید بر کلیشههای منفی نادرست مبنی بر ماهیت فریبکارانه و بازیگرانه خودجرحی، غلبه کنند. ارزیابی دقیق و کارکردی از همه مشکلات نوجوان در حوزههای فیزیولوژیک، ارتباطی، هیجانی، شناختی و رفتاری میتواند سرنخهای تعیین اهداف و برنامه درمانی را برای هر فرد خاص به دست دهد.
در سطح اجتماعی نیز برای پیشگیری از این نوع رفتارها در نوجوانان باید با داشتن سیاستهایی مانند انگزدایی از مشکلات اینچنینی و پس از آن شناخت عوامل زیربنایی که در شکلگیری بیگانگی اجتماعی و گسترش انحرافات اجتماعی نقش دارند، اولویتها و برنامههای کمنقصتری برای ارتقای سلامت اجتماعی نوجوانان تهیه کرد.
اگر فیلم تحسینشده «ابد و یک روز» را دیده باشید، حتما کاراکتر نوجوان این فیلم را به خاطر دارید که خانوادهاش خیال میکردند در یک زدوخوردی که با دوستانش داشته، مصدوم و مجروح شده اما پس از مدتی کاشف به عمل آمد که دلیل مصدومیت و مجروحیت او چیزی جز خودجرحی نبوده است. خودجرحی یک مساله جهانی است که به روایت آمارها، در مدارس کشوری مانند آمریکا بالغ بر 14 درصد بوده و در ایران نیز در دختران دبیرستانی شهر تهران ۱۴درصد و در نمونه نوجوانان دارای سابقه بدرفتاری دوران کودکی ۱۷درصد گزارش شده است.
عوامل رفتاری و تقویت شدن در شکلدهی به خودجرحی نقش دارند
براساس دو بعد درونروانی یا بینفردی و 2 نوع تقویت مثبت و منفی میتوان برای خودجرحی 4 علت برشمرد:
در حالت اول خودجرحی با هدف به دست آوردن یک تقویت مثبت درونفردی انجام میشود (مثل نوجوانانی که با هدف حسجویی و تحریک خود این کار را انجام میدهند). در این گروه فراوانی مصرف الکل و رفتارهای پرخوری بیمارگون نیز بیشتر مشاهده میشود.
در گروه دوم که گروه غالب خودجرحیکنندگان را تشکیل میدهند، انگیزه اصلی خودجرحی رهایی از احساسهای ناخوشایندی است که بر اثر طرد شدن یا تجربه هیجانی منفی بهوجود آمدهاند. در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی تداوم پیدا میکند.
در گروه سوم علت تداومبخش خودجرحی تقویتهای مثبت بینفردی است. این نوع خودجرحی با هدف پذیرفته شدن در گروه یا حفظ قدرت یا کم نیاوردن جلوی دوستان انجام میشود. این نوع خودجرحی در نوجوانان بزهکار بیشتر مشاهده میشود.
در گروه چهارم خودجرحی با هدف رهایی از محیطهای خانوادگی یا روابطی که ناخوشایند هستند، انجام میشود. در این گروه از افراد خودجرحی با مکانیسم تقویت منفی بینفردی تداوم مییابد. نوجوانانی که از سوی والدین یا اطرافیانشان مورد آزار هیجانی قرار میگیرند و خودجرحی میکنند، جزو این گروه محسوب میشوند.
ممنون.