این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، روایی و پایایی و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی راهبردهای بهرهگیری از تجربههای مدارس موفق به منظور بهبود کیفیت آموزشی از ابعاد مختلف (به اشتراک گذاری تجربهها، راهاندازی جشنواره مدارس موفق، توسعه حرفهای، مستندسازی تجربههای مدیران، مدیریت بر اساس سازمان یادگیرنده، مدیریت یکپارچه، داستانسرایی سازمانی)
تعداد سوال: 75
تعداد بعد: 7
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: Word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 8500 تومان
توجه: هر گونه کپی برداری از این فایل (با توجه به تاریخ انتشار) تحت پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت.
بهرهگیری از تجربههای مدارس موفق از اتلاف وقت برای کسب تجربه جلوگیری میکند و موجب میشود که زمان به بهترین نحو ممکن مدیریت شود. به هر حال، باید دانست که کسب تجربههایی از مدارس موفق بهتنهایی امکانپذیر نبوده و وابسته به بهرهگیری از راهبردهایی است که این امر را میسر میکند. مدرسهھایی موفق است که در درجـة نخست در جامعه بهویژه میان فرهیختگان و دانشآموختگان کشورمان شهرت و نام نیک دارد و در درجة دوم در رسیدن به هدفهای آموزشی رسمی و غیررسمی، که هدفهای غیررسمی را خودِ مدارس تعیین میکردند، موفق بوده است. مدارس موفق، یعنی مدارس اثرگذار از جنبهھای گوناگون (قاسمی پویا، 1387). در راستای کسب تجارب مدارس موفق، جشنوارهای به همت مرتضی مجدفر در شهریور سال 1398 در تهران برگزار و بدین وسیله تجارب ارزشمند کلیۀ مدارس کشور در قالب گزارشهای ارسالی بررسی و ارزیابی شد. این امر نشاندهندۀ این است که وزارت آموزشوپرورش برای بهرهگیری از تجربههای مدارس موفق همواره به فکر راهبردهایی است که امکان استفادۀ مدارس و مدیران آنها را از تجربههای موفق سایر مدارس فراهم کند. بنابراین با در نظر گرفتن این دغدغه، مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر عبارت است از اینکه راهبردهای بهرهگیری از تجربههای موفق مدارس موفق کداماند؟
پژوهش حاضر براساس نظریۀ به اشتراکگذاری دانش مدارس (ریسمارک و سولوبرگ[4]، 2011) استوار است. به اعتقاد آنها مدارس باید در قالب جامعۀ یادگیرنده با هم همکاری کنند و از تجربههای یکدیگر بهرهمند شوند. ایدۀ دانش عمل (وود[5]، 2007)، عنصر اصلی در جوامع یادگیری است که به بازسازی و پیشرفت مستمر مدارس کمک میکند (کوکران اسمیت و لیتل[6]، 1999). بنابراین در حالتی که مدیران و معلمان در پی پیشرفت مدارس خود هستند، با تفکر دربارۀ نحوۀ عملکرد و فعالیتهای آموزشی، ذهنشان درگیر ساختن و به اشتراکگذاشتن دانش برای توسعۀ مدارس بهعنوان جوامع یادگیری حرفهای است. هنگامی که آنها این کار را انجام میدهند، مشکلات مدرسه را از طریق تبادل تجربه حل و اقدام به خلق مدارس موفق نیز میکنند. اگر مدارس از شیوههای آموزشی مؤثر دیگران استفاده نکنند، از بهرهمندی مزیتهای آنها محروم میشوند (لیتل[7] و همکاران، 2003). به باور دیویی[8] (1970) اگر مدارس فرصتهایی برای به اشتراکگذاری تجربههای کارآمد فراهم نکنند که از طریق انتشار اطلاعات مفید موجب آگاهی بخشی متصدیان تعلیموتربیت شود، آن تجربهها برای همیشه از دست میروند.
یکی از راهبردهای بهرهگیری از تجربههای موفق مدارس، راهاندازی جشنوارۀ مدارس موفق است. در اولین جشنوارۀ مدارس موفق در شانگهای-چین[9] (2018) نشان داده شد که رویکرد جشنوارۀ مدارس، الهامبخش به اشتراکگذاری دانش است. با برگزاری این جشنواره، رویکردهای نوآورانه برای فعالیتهای یاددهی-یادگیری طرح شده است؛ بنابراین تجربههای کارآمد و اثربخشی کسب میشود. بدین وسیله بسیاری از چالشها، مشکلات و دغدغههای مدیران، معلمان و همۀ افرادی که درگیر فعالیتهای آموزشی و یادگیری هستند، برطرف میشود. مدیران و معلمان از طریق برگزاری جشنوارۀ مدارس میتوانند به تجارب ارزشمندی دست یابند که برای آنها بهرهوری دارد.
یکی از راهبردهای بهرهگیری از تجارب مدارس موفق، مستندسازی تجربههای مدیران است. بنا به مطالعۀ شیر کرمی (1397) با عنوان «تدوین تجارب آموزشی در آموزشوپرورش: فواید، روش و نتایج» انتقال تجارب از افراد متخصص، باسابقه و دارای تجربه در هر حوزه، موجب جلوگیری از روندهای اشتباه و توقف روند آزمایش و خطا خواهد شد. در چنین حالتی بهجای اتلاف زمان، تسهیل حرکت روبهجلو و زمینۀ افزایش کارایی برای مدارس فراهم میشود. مطالعات مکاری قنوانی و همکاران (1394) با عنوان «شناسایی مشکلات پیادهسازی مستندسازی تجربههای مدیران مدارس (یک مطالعۀ کیفی) نشاندهندۀ آن است که از دیدگاه مدیران مصاحبهشونده، مشکلات پیادهسازی مستندسازی تجارب مدیران شامل چهار دسته: عوامل فرهنگ سازمانی، فردی، سازمان و مدیریت، و فناوری است. مطالعات زینآبادی و عبدالحسینی (1396) با عنوان «مدرسة موفق، مدیر موفق مطالعة تطبیقی یافتههای پروژۀ بینالمللی مدیر مدرسة موفق[10]» نشاندهندۀ آن است که مدیران مدارس تأثیر چشمگیری بر پیامدهای مدرسه دارند. به اندازهای که از نقش آنها بهعنوان دومین عامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان یاد شده است. مطالعات نامداریان (1395) با عنوان «ارائۀ الگویی برای مستندسازی تجربههای سازمانی مدیران با رویکرد مدیریت دانش» حاکی از آن است که بهرهبرداری از یک رخداد مدیریتی، از مرحلۀ ظهور ایده و دلایل بروز آن، بررسی جوانب مختلف مسئله، واقعیتهای محیطی و سازمانی، تصمیمها و بررسی اثرهای اجرای آن، نهتنها نیازمند ثبت بهعنوان یک واقعۀ تاریخی است، تحلیل صحیح همۀ زوایای آن میتواند راهگشای مدیران فردا باشد. از این رو، مستندسازی تجربههای مدیران، راهکار مطمئن برای استفادۀ مدارس و بهبود کیفیت آموزش است. نتایج پژوهش اسلامیان (1387) نشاندهندۀ آن است که مستندسازی تجربههای مدیریتی، بهگونهای که موضوع و رویکردهای آن ایجاب میکند، هنوز در سازمانهای کشور نهادینه نشده است و با تغییر و تحولات سازمانی و خروج متفکران و مدیران از سازمانها، بخش مهمی از اطلاعات و تجربههای سازمانی از دست میرود. الهی و احمدی (1379) طی پژوهشی روشهای گوناگون ثبت و انتقال تجربهها را بررسی کردهاند و بالاخره به نظام مستندسازی تجربهها در چارچوب منسجم و پویای مدیریت استراتژیک اشاره میکنند. مطالعات لیمن[11] (1990) حاکی از آن است که برای استفاده از تجارب سایر سازمانها باید موانع ارتباطی برطرف شود. موانع ارتباطی باعث آسیبهای جدی به سازمانها برای استفاده از تجارب یکدیگر میشود.
از راهبردهای دیگر بهرهگیری از تجارب موفق مدارس، مدیریت مدارس مبتنی بر سازمان یادگیرنده است. طبق مطالعۀ ایشاک[12] (2020) با عنوان «چالشهای آیندۀ رهبران مدارس در تحقق مفهوم سازمانهای یادگیرنده در مدارس مالزی: نظرهای خبرگان»، با وجود چالشهایی که مدیران مدارس با آن مواجهاند، آنها باید برای تبادل و گسترش تجربهها تلاش کنند تا از رویکرد سازمان یادگیرنده در مدیریت مدارس بهرهمند شوند.
مطالعات انواری رستمی و شهائی (1388) با عنوان «مدیریت دانش و سازمان یادگیرنده: تحلیلی بر نقش مستندسازی دانش و تجربه» حاکی از آن است که ایجاد و حفظ سازمان یادگیرنده، موجب بهبود عملکرد و تعالی سازمانی میشود. مطالعات دری و محمود صالحی (1389) نشاندهندۀ آن است که استفاده از مدل یادگیری سازمانی بر انتشار تجارب و توسعۀ نمونهها اثرگذار است. طبق مطالعات زارعی متین و همکاران (1382) با عنوان «بررسی و مقایسۀ میزان یادگیری سازمانی مدارس دولتی و غیرانتفاعی شهر قم در سال 82- 81»، میزان یادگیری سازمانی مدارس غیرانتفاعی در رابطه با کلیۀ ویژگیهای بهدستآمده بیشتر از مدارس دولتی است.
یکی از راهبردهای بهرهگیری از تجارب موفق مدارس، استفاده از روش روایتی است. مطالعات آل حسینی (1395) نشاندهندۀ آن است که تجربه «در روایتها» دیدنی میشود. روایتها حامل دادههایی از تجربهها هستند. این اطلاعات از جنس نرم یا غیرقابل اندازهگیری؛ اما قابل تفسیر و دیدن هستند. از این رو، پژوهشگران تجربه، روایتها را وسیلۀ مناسبی برای گردآوری دادههای نرم مییابند. درواقع تجربه از طریق روایتها قابل دسترسی است. مطالعات دانایی فرد و شکاری (1389) با عنوان «ارتقای پارادایم تفسیری در نظریۀ سازمان: تأملی بر رویکرد داستانسرایی سازمانی»، حاکی از آن است که داستانها معانی را انتقال و مبادلات اجتماعی سازمانی را شکل میدهند؛ سپس آن را بازسازی و تسهیل میکنند. درواقع در قالب داستانسرایی میتوان ادراک افراد را در رابطه با کارکردهای مؤثر سازمانی توسعه داد. طبق مطالعۀ کولاسکی و واوکو – ویلاگومز[13] (2011)، داستانسرایی سازمانی روشی برای اثرگذاری بر افراد است.
یکی دیگر از راهبردهای بهرهگیری از تجربههای موفق مدارس، به اشتراکگذاری تجربههاست. مطالعات فرهادی محلی و همکاران (1389) با عنوان «مدیریت دانش در سازمانهای پیشرو» نشاندهندۀ آن است که برخورداری از اطلاعات و مدیریت دانش به موقعیتی استوار برای ادامۀ حیات در سازمانهای پویا و خلاق تبدیل شده و حتی توان رقابت در بازارها و تجارت، منوط به کسب، توسعه و روزآمدی دانش فردی و سازمانی است. ارائۀ خدمات (محصولات) باکیفیت و اقتصادی بدون بهرهگیری و مدیریت این منبع ارزشمند، کاری دشوار و اغلب غیرممکن است. مطالعۀ محمد داوودی و غیایی (1389) با عنوان «مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی» حاکی از آن است که مدیریت دانش، مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرایندهای مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار، استفاده و اکتشاف دانش است که در سازمانهای آموزشی به بهبود تصمیمگیری، انعطافپذیری بیشتر، کاهش بارکاری، افزایش بهرهوری، ایجاد فرصتهای جدید کسبوکار، کاهش هزینه و بهبود انگیزۀ کارکنان کمک میکند. مطالعۀ براون[14] و همکاران (2018) با عنوان «آیا تبادل دانش میتواند از رویکرد بهبود مدارس حمایت کند؟» نشاندهندۀ آن است که ازجمله حلقههای مفقوده برای تبادل دانش مدارس با یکدیگر شکافی بوده است که بین آنها وجود دارد. طبق نتایج پژوهش محمدی و همکاران (1396) با عنوان «بررسی مؤلفههای مؤثر بر اشتراک دانش کارکنان وبسایتها (موردمطالعه: کتابخانههای دانشگاهی اصفهان)»، عوامل انسانی در رتبۀ نخست، عوامل سازمانی در رتبۀ دوم سپس کاربرد ابزارهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در رتبۀ سوم قرار دارد. براساس یافتهها، «وبسایت کتابخانه» پرکاربردترین ابزار اشتراک دانش شناخته شد. مطالعۀ چن[15] و همکاران (2018) نشاندهندۀ آن است که به اشتراکگذاری تجارب، موجب توسعۀ بینش شده است و از این بابت چارچوب فعالیتهای کاری را برای افراد مشخص میکند. مطالعات اسکات[16] (2015) با عنوان «آیندۀ یادگیری: چه نوع پداگوژی برای قرن 21 لازم است؟» حاکی از آن است که در قرن 21 مدیران و رهبران آموزشی باید تبادل تجربه کنند و به این منظور تجربههای خود را در قالب نشستها، کنفرانسها و جلسات آموزشی به اشتراک بگذارند.
از راهبردهای دیگر بهرهگیری از تجربههای موفق مدارس، توسعۀ حرفهای مدیران است. مطالعۀ هولینگ ورث[17] (2012) با عنوان «چرا رهبری اهمیت دارد؟» نشاندهندۀ آن است که در مدارس موفق، مدیر بهعنوان یک کاتالیزور برای ساختن دانش معلمان و اجرای شیوههای ارزیابی مستمر (تکوینی) عمل کرده و موفقیت، ابتکار تغییر وابسته به روابط بین این معلمان و مدیر است. معلمان در این نوع مدارس، از ارزشیابی تکوینی برای بهبود یادگیری دانشآموزان استفاده میکردند. براساس نتایج تحقیق ریان[18] و همکاران (2011) با عنوان «توسعۀ حرفهای، نیاز رهبری پیشرو در نظام آموزشی پیش دبستانی»، شکاف در دانش و مهارتهای لازم برای رهبری بین مدیران مدارس باید جهت توانمندسازی حرفهای مدیران موردتوجه بیشتری قرار گیرد. مطالعات پتی[19] (2007) با عنوان «توانمندسازی معلمان: که چه نیازهایی برای موفقیت دارند» نشاندهندۀ آن است که جلب رضایت شغلی معلمان برای فعالیت هرچه بیشتر آنها در راستای اهداف عالی مرتبۀ آموزشوپرورش لازم و ضروری است. مطالعات وودال و وینستنلی[20] (1998) حاکی از آن است که الگوی سه بُعدی بالندگی مدیران حاوی سه بُعد: مهارتهای مدیریتی، فردی (خود) و سازمانی است. همچنین برای هر بُعد، اهداف، فرایندها و الزامات بالندگی را ذکر کردهاند و فرایندهای بالندگی مدیریتی را روشهای تجربی چون ضمن خدمت، روشهای خارج از محیط شغلی و فنون خارج از محیط کاری میدانند.