پرسشنامه اندازه گيری ميزان گرايش به سبك زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، روایی و پایایی و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: اندازه گيري ميزان گرايش به سبك زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي (مصرف بهینه، مصرف محصولات ايراني، پس انداز، داشتن روحيه پيشرفت)

تعداد سوال: 12

تعداد بعد: 4

شیوه نمره گذاری: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 4000 تومان

خرید فایل

پرسشنامه اندازه گيري ميزان گرايش به سبك زندگي متناسب با اقتصاد مقاومتي

«اقتصاد مقاومتی» اصطلاحی است که در سال ۱۳۸۹ برای اولین بار توسط مقام معظم رهبری به منظور سامان‌دهی نظام اقتصادی کشور متناسب با شرایط جاری داخلی و بین‌المللی و با مبنا قرار دادن اصول انقلاب مطرح شد[۱]. از آن زمان تاکنون بسیاری از اقشار جامعه اعم از نخبگان و فعالان اقتصادی و سیاسی، به دنبال تعیین ماهیت اقتصاد مقاومتی و به بیانی دیگر ارائه تعریف اقتصاد مقاومتی بوده‌اند. قاعدتا باید دولت‌ها و سیاستمداران هر کشوری برای اداره کشور متبوع خود در شرایط مختلف اقتصادی و سیاسی در عرصه داخلی و بین المللی برنامه مناسبی اتخاذ نمایند و جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. علاوه بر این، با توجه به ماهیت نظام جمهوری اسلامی و شرایط ژئوپلتیک منطقه و کشور، و خصوصا پس از اعمال تحریمهای شدید در سالهای اخیر و تحولات راهبردی و حساس منطقه چنین ضرورتی برای کشورمان مضاعف می‌شود. از همین روی برای چاره اندیشی مناسب جهت مواجهه بهینه با شرایط جاری و اداره مطلوب کشور، رهبر انقلاب راهکار اقتصاد مقاومتی را مطرح نموده‌اند و در ادامه از سوی ایشان، این راهکار مسیر اصلی اقتصاد کشور برای مقابله با شرایط تحریم و عبور از آن و حرکت به سوی اقتصادی قدرتمند معرفی شده است.

آنچه تا کنون از بیانات رهبر انقلاب در مورد اقتصاد مقاومتی می‌توان استخراج نمود، تبیین آرمانها (اهداف نهایی)، برخی ویژگیها، ابزارها و ملزومات نیل به این اهداف است. به عنوان مثال ایشان در یکی از دیدارها، در جمع دانشجویان فرموده‌اند:

«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی‌ها و خصومت‌های شدید می‌تواند تعیین کننده‌ی رشد و شکوفایی کشور باشد.»[۲]

همچنین ایشان در بیانات خود تبیین دیگری نیز نسبت به مسأله اقتصاد مقاومتی ارائه فرموده­اند:

«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که به یک ملت اجازه می‌دهد حتی در شرایط فشار هم امکان رشد و شکوفایی داشته باشد.»[۳]

از این تعاریف مشخص می‌شود که اقتصاد مقاومتی، اگرچه در شرایط تحریمی اهمیت ویژه­ای می­یابد؛ اما فقط مختص به این شرایط نمی­باشد. البته این تعاریف متناسب با سؤالاتی است که در فضای عمومی جامعه نسبت به مفهوم اقتصاد مقاومتی ایجاد شده است و تمایز اقتصاد مقاومتی با انواع دیگر اقتصادها نظیر اقتصاد ریاضتی را مشخص می‌نمایند. البته اهدافی که در این تعاریف برای اقتصاد مقاومتی عنوان شده است، قابل بسط بوده و به عنوان نمونه­ای از اهداف کلی اقتصاد مقاومتی مطرح شده‌اند. لازم است این نکته در نظر گرفته شود که چنین تعاریفی بیشتر به منظور تبیین و روشن شدن موضوع اقتصاد مقاومتی انجام گرفته­اند و به همین جهت ممکن است واجد تمام ویژگی­های یک تعریف منطقی و آکادمیک نباشند.

 

مروری اجمالی بر تعاریف برخی اندیشمندان اقتصادی از اقتصاد مقاومتی

مفهوم اقتصاد مقاومتی توسط برخی از کارشناسان حوزه اقتصاد نیز مورد مداقه قرار گرفته است. عده­ای اقتصاد مقاومتی را از سنخ مدیرت دانسته­اند[۴] و آن را مجموعه­ای از تدابیر مدیریتی که آسیب کشور را در برابر ریسک­ها کاهش می­دهد، تعریف نموده­اند. بعضی دیگر اقتصاد مقاومتی را روشی برای مقابله با تحریم­ها در شرایطی که صادرات و واردات مجاز نباشد، تعریف کرده­اند[۵]. مسعود درخشان، اقتصاد مقاومتی را این­گونه تبیین نموده است:

«اقتصاد مقاومتی واقعی، یک اقتصاد مقاومتی فعال و پویاست نه یک اقتصاد منفعل و بسته چنانکه مقاومت برای دفع موانع پیشرفت و کوشش در مسیر حرکت و پیشرفت تعریف می‌شود.»[۶]

در این تعریف تلاش شده است تا مفهوم اقتصاد مقاومتی از نظام­های اقتصادی منفعل و بسته متمایز گردد و فعال بودن، به عنوان یکی از ویژگی­های این مفهوم معرفی شود.

عادل پیغامی (۱۳۹۱) در یادداشتی دسته­بندی کلی از تعاریف صورت گرفته، ارائه داده است. در این دسته­بندی تعاریف و ذهنیت­ها راجع به اقتصاد مقاومتی به چهار دسته کلی تقسیم شده است:

  1. اقتصاد مقاومتی به مثابه اقتصاد موازی: یعنی همزمان و موازی با نهادهای مرسوم، نهادهای انقلابی تأسیس شود و از طریق آن‌ها امور اقتصادی لازم را اجرا گردد. مانند کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و….
  2. اقتصاد مقاومتی به مثابه اقتصاد ترمیمی: اقتصادی که به دنبال ترمیم و مقاوم سازی نهادهای اقتصادی و اجرایی کشور می‌باشد تا درجهت صحیح حرکت کنند.
  3. اقتصاد مقاومتی به مثابه اقتصاد دفاعی: اقتصادی که به دنبال شناسایی آفند اقتصادی دشمن می‌باشد تا پدافند متناسب با آن را اتخاذ نماید.
  4. اقتصاد مقاومتی به مثابه اقتصاد الگو: اقتصادی که رویکرد بسیار بلندمدت در جهت نیل به تمدن بزرگ اسلامی دارد. یعنی اقتصاد ایده آلیستی که اسلامی هم باشد.

اقتصاد مقامتی ۳

با بررسی چهار نگرش بیان شده، می­توان گفت اقتصاد موازی، راه حلی است که تا حد زیادی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون در کشور اجرا شده است و این راه حل خود در بلند مدت مشکلاتی را اعم از هم‌پوشانی مأموریتی با نهادهای دولتی و خصوصی، از بین بردن شرایط رقابتی در بسیاری از صنایع و بازارها و همچنین عدم شفافیت فعالیت‌های اقتصادی در کشور بوجود آورده است. بنابراین به نظر می­رسد، منظور از اقتصاد مقاومتی چنین راهبردی نمی‌باشد. تعریف دوم، صرفاً وظیفه ترمیم‌کنندگیِ نهادهای اقتصادی و اجرایی کشور را به دوش اقتصاد مقاومتی می‌گذارد که در عمل نوعی اصلاح ساختاری نظام اداری کشور را مطرح کرده است. اقتصاد دفاعی مطرح شده در دسته سوم نیز همان‌طور که از نامش پیداست، بیشتر اقتصادی منفعل است تا فعال، که چنین تعبیری کاملاً متفاوت از توصیف رهبر انقلاب از اقتصاد مقاومتی است. بنابراین می‌توان آن را تنها به عنوان یکی از مأموریت‌های نظام اقتصادی در رویکرد اقتصاد مقاومتی برشمرد. شاید در میان این تعاریف اقتصاد الگو رویکردی جامع‌تر باشد، اما نقطه ضعف اصلی چنین تعریفی از اقتصاد مقاومتی این است که بسیار کلی و مبهم می­باشد و راهکارهای ملموس و قابل اجرایی برای شرایط جاری ارائه نمی‌دهد؛ در حالی که طرح اقتصاد مقاومتی و شکل گرفتن چنین ادبیاتی متأثر از شرایط خاص کشور بوده و اساساً یکی از اهداف آن، مقابله و عبور از شرایط تحریم و وابستگی اقتصادی است. شکل زیر مهم­ترین تعاریفی که تا کنون در این نوشتار آورده شده است را نمایش می­دهد.

البته عادل پیغامی، تعریفی از اقتصاد مقاومتی که بیان­گر دیدگاه خودش می­باشد نیز به شرح ذیل ارائه داده است:

«اقتصاد مقاومتی، مفهومی سازمان دهنده برای جمیع عناصر و ساختارهای اقتصاد، گفتمانی عمومی و مردمی، فرآیندی متداوم، حرکتی مستمر، مدبرانه، هوشمند و الگویی از اقتصاد پیشرفته، پیشرو، مستقل و مستحکم است که با باور به تعالیم حیات‌بخش و اقتدارآفرین اسلام، اتکاء به روحیه جهادی، خلاقیت، نوآوری، ریسک پذیری، امید، تلاش خالصانه و همبستگی مردم پشتیبان انقلاب، و پویایی همه ظرفیت های مولد دولتی و مردمی اقتصاد ملی، با خلق فرصت‌های بین المللی و حضور فعال و موثر در تعاملات جهانی، برای مردم ایران، امنیت، رفاه و پیشرفت پایدار توأم با عدالت؛ و برای جهان اسلام و جامعه بشری الگویی اسلامی ایرانی و مستقل از رشد و شکوفایی بشری را به ارمغان می‌آورد. ضمن اینکه رشد و شتاب خود را از دست نمی ‌دهد و در برابر بحران‌ها، شوک‌ها و نوسانات طبیعی اقتصاد و تلاش خصم‌آلود و تحریم‌های اقتصادی دشمن، آسیب ناپذیر، مقاوم و در آینده بازدارنده است.»[۷]

تعریف فوق از چند جهت قابل بررسی است. این تعریف چند مشخصه مثبت نسبت به تعاریف قبلی دارد. اولاً: در این تعریف، برای اقتصاد مقاومتی هم نقش الگویی و هم نقش فرآیندی درنظر گرفته شده است. در واقع این تعریف مشتمل بر فرآیندی است که موفقیت آن، الگویی برای دیگران خواهد ساخت. یکی دیگر از ویژگی‌های این تعریف در نظر گرفتن شرایط زمانی، مکانی، فرهنگی و… کشور است که اقتصاد مقاومتی را رویکردی وابسته به شرایط جمهوری اسلامی تعریف کرده است و به نوعی آن را از جنس نظام اقتصای می­خواند. نقطه ضعفی که می­توان بر این تعریف وارد دانست طولانی بودن آن است و همچنین تمام مزیت­هایی که یک اقتصاد می‌تواند داشته باشد در آن گنجانده شده و به آن حالت انتزاعی داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.