پرسشنامه استاندارد هوش سیاسی (دوستدار و همکاران، 1395)

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: ارزيابي هوش سیاسی از ابعاد مختلف (بازی های اجتماعی، پویایی های قدرت، شخصیت سیاسی، صداقت آشکار، تسخیر احساسات)

تعداد سوال: 28

تعداد بعد: 5

شیوه نمره گذاری: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 4400 تومان

خرید فایل

پرسشنامه استاندارد هوش سیاسی (دوستدار و همکاران، 1395)

هوش سیاسی (PQ)

یک مدیر باید بداند که چطور به هم رتبه هایش، زیردستانش و مدیران بالا دستش، امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد چراکه اینها حتما بخشی از مدیریت است. باور کنید که اینها نه ریا و نه خباثت است، بلکه از الزامات در امر مدیریت است.

مدیری که به علت عدم آشنائی با قواعد بازی، با کلی امید و آرزو وارد سازمان میشود، همه امیدها را ناامید میکند، یک امتیاز بلد نیست که بگیرد، دست همه طرفدارانش را خالی میگذارد و بالاخره تسلیم شرایط و مخالفان میشود و می رود، خیلی لطفی به سازمان نکرده است.

یارگیری یکی از جوانب هوش سیاسی مدیران است . یارگیری نه برای آنکه “زیرآب” کسی را بزنیم، یارگیری برای اینکه اهدافمان را بتوانیم پیاده کنیم. این ساده اندیشی است که فکر کنیم در راه اجرای اهداف خوب و مقدس، هیچ مقاومتی وجود نخواهد داشت یا به تنهائی قادر به اجرای آن اهداف مقدس خواهیم بود. حتما مقاومت هست، حتما به همراه احتیاج داریم و حتما باید برای مقابله با مشکلات و موانع باید مجهز باشیم. در این میان یکی از سه هوش حیاتی است که مدیران باید داشته باشند هوش سیاسی است .

بهترین تعریفی که برای هوش سیاسی وجود دارد این است که هوش سیاسی هنر مدیریت سیاست هاست و درک و فهم عمیق اینکه چه سیاست هایی و کدام نوع احساسات سیاسی بوجود آمده در سازمان ها با استراتژیهای موجود باید برای مدیریت کردن بهینه آمیخته شود . همچنین هوش سیاسی به جمع آوری اطلاعات در مورد افرادی که بوسیله آنها عملیات سازمانی انجام می پذیرد و بکارگیری آن اطلاعات در شیوه های موثر کار و همچنین بکار بردن آن در انتخاب افرادیکه بعداً به سازمان ملحق خواهند شد اطلاق می شود.

بنابراین هوش سیاسی برای توسعه روابط اثربخش سازمان ها و بهبود سطوح مختلف عملکرد ها بکار می رود . این مهم برای کارکنان سازمان ها آموزش داده می شود تا به نحوی مثبت در عملکرد سیاست های سازمانی بکار برده شوند . لازم بذکر است که رفتارهای سیاسی سیاستگزاران می تواند برای، پیش بینی آن چیزهایی که اتفاق خواهد افتاد ، سرعت دادن به تغییرات ، ایجاد روحیه کاری در پروژه های بزرگ و سرعت دادن به تصمیم گیری ها بکار برده شود .

اما مدیران اغلب داستان های بدی از رفتارهای سیاسیون شنیده اند. لیکن حقیقت این است که کاربرد منفی هوش سیاسی بدین صورت نمود پیدا می کند که از برخی از ارتباطات بین افراد و سازمان جلوگیری می کند . این امر در حقیقت به منظور دست یافتن به اهداف سازمانی صورت می پذیرد.

  • بنابراین مدیران نیازدارند تا جنبه های مثبت هوش سیاسی را که شامل موارد زیر است را مد نظر خود داشته باشند :
  1. ایجاد آگاهی های وسیع در زمینه شایستگی های سیاسی سازمان.
  2. تفهیم چگونگی توانایی استفاده موثر از آموزش ها و مهارت های سیاسی برای مدیران می باشد .

هوش سیاسی(PQ)، یکی از پنج هوشی است که مدیران باید داشته باشند. مجموع این پنج هوش به هوش

مدیریتی(MQ) معروف است.

هوش مدیریتی(MQ)=هوش عقلی(IQ)+هوش هیجانی(EQ)+هوش سیاسی(PQ)+هوش

فیزیکی(PQ)+هوش معنویSQ)هوش سیاسی که در بعضی جاها به هوش تدبیری نیز تعبیر شده است، هنری حیاتی برای مدیریت، درک و فهم سیاست هایی است که یک مدیر باید داشته باشد واینکه بداند به چه شکل به زیردستان و مدیران بالایی وهم رتبه هایش امتیاز داده و امتیاز بگیرد و به شکلی قواعد بازی را بلد باشد و بکار بگیرد و برای خود برند داشته باشد. البته این بدین معنا نیست که مرتکب کارهای ضد اخلاقی شده، دروغ گفته و به هر نحوی به موفقیت دست پیدا کند.

به زبان ساده تر مدیران دارای هوش سیاسی بالا، به این نکته که “هرسخن جایی و هر نکته مکانی دارد” رسیده اند. این مدیران، حداقل از یکی از منابع قدرت برخوردار هستند و می دانند که چطور از طریق ارتباط موثر با قدرت های اصلی سازمانی به قدرت دست پیدا کرده و از قدرت بدست آمده در جهت پیشبرد امور و دستیابی به اهداف سازمان استفاده کنند. اینان می دانند که چه زمانی سخت گیری کرده و چه موقع نرمش نشان دهند. این مدیران توانایی نه گفتن را دارند و می توانند درخواستی را که در خلاف جهت اهداف سازمان است، تشخیص داده و به آن نه بگویند ولو از طرف مدیران بالادست باشد و حتی اگرعدم انجام آن سبب از دست رفتن موقعیتشان گردد.

شناخت علایق، سلیقه ها، فرهنگ و حساسیت‌های مخاطبان هدف، مدیریت کلام و به ‌کارگیری اصول و فنون مذاکره، بهره‌ گیری از روانشناسی و ارتباطات در مدیریت اطلاعات، مدیریت مشتریان خصوصاّ مدیریت مشتریان شاکی، مدیریت برخود و مدیریت بر دیگران و سازمان و… همگی به هوش سیاسی بستگی دارد.

 

به نقل از خواجه‌عبدالله انصاری: “جز راست نباید گفت، هر راست نشاید گفت”

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.