این پرسشنامه از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر،و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: بررسی عوامل موثر بر ترجیحات مصرف کننده در انتخاب برند (عوامل فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل فردی، عوامل روانی)
تعداد سوال: 28
تعداد بعد: 4
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
منبع: محقق ساخته (سفارش)
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: 24000 تومان
نادیدهگرفتن جنبههای محلی برندها میتواند باعث از دسترفتن سهم بازار شود (کریج و دوگلاس[2]، 1996). برای مثال یک نگرش ساده و قوی مثل «این کالا را بخرید، این امریکایی است» باعث واکنش منفی مصرفکننده میشود. همچنین، برندهای جهانی به دلیل اختلاف فرهنگی بین کشورها، اقتصاد و ادراک مصرفکننده در مقایسه با برندهای رقیب به جذب تمام بازار قادر نیستند. درحقیقت، برندهای محلی که بر نیازهای محلی منطبق میباشند؛ رقیبان اصلی برندهای جهانیِ شناختهشده هستند (دونکان و رمپراساد[3]، 1995).
تحلیل علل ترجیح محصول خارجی به محصول مشابه داخلی کمک میکند تا مشکلات شناختهتر شوند و راهحل مناسبی برای آنها اندیشیده شود. با رفع مشکلات، میتوان نظر مصرفکننده را به مصرف محصولات داخلی جلب کرد و ضمن حمایت از تولید داخلی، فروش و تولید آنها را ارتقا بخشید. بدیهی است ارتقای فروش محصولات داخلی، موجب رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
حقیقی و حسینزاده (1388)، با مقیاس CETSCALE، دیواندری و همکاران (1387)، با روش تئوری داده بنیاد و حیدرزاده و همکاران (1388)، با روش تحلیل شکاف، رفتار مصرف کننده را بررسی و تحلیل کرده اند. همچنین در بررسی رفتار مصرف کننده از روشهای آماری و الگوهای اقتصادسنجی برای الگوهای حل مسئله استفاده شده است (1388)، اما این رویکردها بیش از حد ساده هستند و ویژگیهای جامعنگری، تعامل، بازخورد و قدرت توضیح معانی را دربرندارند.
مدلهای رفتار مصرفکننده، بیشتر رویکرد جزءگرایانه دارند و توان ارائه یک دیدگاه کلی درخصوص رفتارهای مصرف کنندگان را ندارند. همچنین این مدلها نمیتوانند رفتارهای مصرفکنندگان را در شبکه های اجتماعی که در آن باهم در تعامل هستند، تبین کنند. افزونبراین، مدلهای مرسوم، تصویر ایستایی را از رفتار مصرفکنندگان ارائه میدهند. درحالیکه این رفتارها، پویا و متغیر با شرایط زمانه میباشند. پویاییشناسی سیستم و شبیهسازی عاملبنیان، دو روش مناسب برای مدلسازی مسائل پیچیده هستند. هرچند محققانی چون ژائو و ژانگ[4] (2014) با روش پویاییشناسی سیستم، رفتار مصرفکننده را بررسی کردهاند؛ اما به نظر میرسد تعدد متغیرها و تعاملات زیاد بین آنها، مدلسازی رفتار مصرفکننده را با استفاده از پویاییشناسی سیستم، با مشکل مواجهه میکند. بنابراین، بهکارگیری روش عاملبنیان بهدلیل اینکه نیاز به متغیرها و تخمین توابع را مرتفع میسازد، برای مدلسازی رفتار مصرفکننده در شرایط پیچیده گزینة مناسبی خواهد بود. پژوهش های اسچرامن و همکاران[5] (2010)، ژانگ[6] (2007) و بن سعید و همکاران[7] (2001) تأییدی بر این موضوع است. باتوجه به موضوع گفتهشده، هدف مقالة حاضر مدلسازی ترجیج مشتریان در خرید کالاهای داخلی یا خارجی با به کارگیری شبیه سازی عاملبنیان میباشد.
ادبیات نظری
در یک تعریف جامع میتوان گفت که رفتار مصرفکننده یعنی تصمیم نهایی او با توجه به اکتساب، مصرف و رهایی از کالاها، خدمات، زمان و نظرات بخشهای مختلف تصمیمگیری در یک دورة زمانی است (سید جوادین و اسفیدانی، 1391).
رفتار مصرفکننده تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرارمیگیرد. این عوامل اجتماعی از گروههای کوچک، افراد خانواده و جایگاه و نقش اجتماعی مصرفکننده تشکیل میشوند. این عوامل بر واکنشهای مصرفکننده شدیداً تأثیر میگذارند.هر فرد با افراد دیگر در ارتباط است و گروههای کوچک زیادی بر رفتار فرد تأثیر میگذارند، ولی گروههای مرجع، مستقیم یا غیرمستقیم برای نقاط مقایسه یا ارجاع در شکلدادن به رفتار یا نگرش فرد تأثیرگذار هستند. اغلب مردم نیز تحت تأثیر گروههای مرجعی هستند که عضو آنها نیستند (کاتلر، 1391). معمولاً مشتریان در درون شبکهای از ارتباطات و از راه تبلیغات دهانبهدهان بر رفتار مصرفی یکدیگر تاثیر میگذارند. مشتریانی که تجربه خرید نداشته یا درک کاملی از ویژگیهای خاص محصول یا خدمت نداشتهاند، معمولاً برای کسب اطلاعات، به تبلیغات دهانبهدهان وابسته هستند (دهدشتی، عقیلی، 1394). این ارتباطات میتواند در قالب یک شبکه توصیف شود. یک شبکة تصادفی برای ساختار شبکههای دنیای واقعی نمایشدهندة خوبی نیست. واقعبینانهتر آن است که از مدلهایی استفاده شود که در آن هر مصرفکننده، مصرفکنندههای دیگری را میشناسد، بنابراین مدل شبکة اجتماعی پیوست ترجیحی[8] (باراباسی و آلبرت، 1999)، مدلی مناسب برای توضیح چنین وضعیتی است. شبکة پیوست ترجیحی، شبکهای است که در آن عاملهای جدید (مصرفکننده)، با اتصال به عاملهای قدیمی که بیشترین ارتباط را با هم دارند، شبکه را توسعه میدهند. اگر بشود به این اهداف دست یافت، به درک و شناخت رفتار مصرفکننده میتوان دست یافت و میتوان رفتارها را دقیق بررسی کرد (حیدرزاده و همکاران، 1388).
مدلهای رفتار مصرفکننده
در طول دهههای گذشته، چندین مدل برای تحلیل رفتار مصرفکننده ارائه شده است. این مدلها بهطورکلی برای ارائه چشماندازی کلی از اتخاذ تصمیم خرید، در نظر گرفته شدهاند. در مدل رفتار خرید هوارد-شث[9] (1969)، چگونگی تبدیل دادههای خاصی در پاسخ به محرکهای بازاریابی به محرکهایی نظیر خرید و یا پاسخهای رفتاری دیگر از راه یادگیری تبیین شدهاست. مدل رفتار خرید انگل – کولاک –بلاک ول (2005)، اساساً طرحی برای سازماندهی ساختار دانش رفتار مصرفکننده به کار گرفته میشود. مدل دنیس برگرفته از نظریة رفتار عقلایی میباشد. دنیس با یک مدل اولیه که برگرفته از نظریة رفتار عقلایی میباشد، با افزودن چندعامل دیگر، مدل را در بررسی رفتار مصرفکنندة الکترونیکی ارائه کرده است (دنیس [10]و همکاران، 2009).
مدل نیکوزیا[11] (1966) بر ارتباط بین شرکت و مصرفکننده بالقوهاش تمرکز دارد. بهطورکلی، شرکت از راه پیامهای بازاریابی و تبلیغات با مصرفکنندگان ارتباط برقرار میکنند. در عوض مصرفکنندگان نیز با پاسخهای خریدشان به شرکت گره میخورند.
جاگر و جانسن[12] (1999) مدلی به نام کانسیومت[13] را توسعه دادهاند. این مدل از رفتار انسان با تمرکز بر رفتار مصرفکننده است و به شیوهای جالب، بسیاری از نظریههای پیشین روانشناسی مانند نظریههایی در مورد نیازهای انسان، فرایندهای انگیزشی، تئوری مقایسة اجتماعی، نظریة یادگیری اجتماعی، تئوری عمل مستدل و غیره را ترکیب میکند.
بن سعید و همکاران (2001) یک مدل مصرفکننده را که در یک پروژة شبیهسازی به نام مکعب[14] (مشتریان شبیهساز رفتار) استفاده شده معرفی کردهاند. مدل مکعب اهداف زیر را فراهم میکند: 1) شبیهسازی نگرش رفتاری (BA[15]) مصرفکنندگان،2) اثرات اقدامات مصرف ناشی از این نگرش، 3) اثرات معطوف به گذشته از این اعمال در خود مصرفکنندگان و 4) واکنش با نام تجاری به تحولات بازار و اثرات معطوف به گذشته آنان در نگرش رفتاری فردی. مدل مکعب مفاهیم اصلی از آثار نظری قبلی در رفتار مصرفکننده مانند درگیری مصرفکننده، انتشار نوآوری و رهبران افکار را پوشش میدهد (ژانگ، 2007).
بِتمن[16] (1979) در مدل خود مصرفکننده را دارای ظرفیت محدود برای پردازش اطلاعات توصیف میکند. او معتقد است که مصرفکنندگان بهندرت گزینههای پیچیده در تصمیمگیری را تجزیهوتحلیل میکنند و راهکارهای بسیار ساده را اعمال میکنند.
مدل ویلکی[17] (1994) فرایند رفتار مصرفکننده را فرایندی سه مرحلهای که در هریک از مراحل مصرفکننده فعالیتهای خاصی را انجام میدهد، در نظر میگیرد. این مدل بر مبنای مفاهیم مرتبط با فرایند تصمیمگیری خرید شکل گرفته است.
مدل محرک– واکنش (کاتلر 1391) از چهار بخش محرکهای بازاریابی، محرکهای کلان، جعبة سیاه خریدار و واکنشهای خریدار تشکیل شده است. جعبة سیاه، خود از دو قسمت تشکیل شدهاست؛ قسمت اول خصوصیات فردی خریدار است که بر روی درک و واکنش او نسبت به محرک تأثیر دارد و قسمت دوم فرایند تصمیمگیری خریدار است که بر روی رفتار او تأثیر دارد. این مدل با توجه به جامعیت و کاربرد زیاد، در مقایسه با سایر مدلهای رفتار مصرفکننده مبنای رفتار عامل های مصرف کننده قرار گرفته است