مقیاس سیستمی – مثلثی خانواده

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: ارزیابی کیفیت رابطه همسران با خانواده های یکدیگر (پیوستگی، مرز منعطف، اتحاد)

تعداد سوال: 86

تعداد بعد: 3

شیوه نمره گذاری: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 4400 تومان

خرید فایل

مقیاس سیستمی – مثلثی خانواده

ازدواج یکی از پیچیده‌ترین روابط بشری محسوب می‌شود؛ به همین دلیل مدیریت رابطه با خانواده همسر برای بسیاری از افراد کار راحتی نیست. کیفیت ازدواج می‌تواند تضمین‌کننده  سلامت و بهداشت روان افراد جامعه باشد. ازدواجی که منجر به رابطه‌ای پایدار و با ثبات شود وابسته به عوامل زیادی است؛ یکی از مهم‌ترین آن‌ها کمیت و کیفیت ارتباط زوجین با خانواده‌هایشان می‌باشد. پس از ازدواج، تغییراتی در روابط زوجین با خانواده‌ها اتفاق می‌افتد که در بسیاری از موارد منجر به ایجاد اختلافات و تعارضات بین زوجین می‌گردد. این تغییرات صورت گرفته در روابط  با خانواده‌ها، نیازمند قابلیت پذیرش و سازگاری از جانب افراد است تا بتوان روابط جدید را مدیریت کرد. اگر شما نیز در ارتباط با این موضوع با سوالات و چالش هایی مواجه شده‌اید این مطلب را مطالعه نمایید. همچنین از مشاوره خانواده نیز می‌توانید برای بهبود روابط خانوادگی خود کمک بگیرید.

نکات مهم در رابطه زوجین با خانواده همسرشان

نقش خانواده در ازدواج آنقدر زیاد است که باید بگوییم شما در واقع با یک خانواده ازدواج کرده‌اید نه فقط همسرتان! شاید اگر بتوان روابط ناسالم و سالم را از یکدیگر متمایز کرد، مدیریت روابط برای افراد آسان تر باشد. شما با دانستن ویژگی‌های یک ارتباط درست، می‌توانید هنگام منحرف شدن روابط از مسیرشان، دوباره آن‌ها را به جهت درست هدایت کنید. در ادامه سه ویژگی اصلی روابط سالم با خانواده‌ها را شرح خواهیم داد. 

1. رابطه با خانواده همسر : نقش حمایتی خانواده‌ها

محافظت، رفتاری را شامل می‌شود که در واقع برای رشد اعضای خانواده امری ضروری است. این ویژگی شامل رفتارهای کلامی و غیر کلامی می‌باشد که به زوجین نوید می‌دهند در شرایط دشوار، همواره مورد حمایت خانواده‌های خود قرار دارند. این حمایت می‌تواند گاهی تنها کلام‌های محبت آمیز، جملات دلگرم کننده و رفتارهای این چنینی باشد. 

توجه کنید که خیلی از خانواده‌ها به خاطر نگرانی‌های مداوم خود از کودکی برای فرزندان‌شان نقش محافظت کننده‌های افراطی را ایفا می‌کنند. آن‌ها دائما دنبال ارائه رهنمودهایی برای مراقبت از فرزندانشان هستند. این خانواده‌ها پس از ازدواج نیز به احتمال زیاد همان سبک رفتاری را ارئه می‌دهند. این گونه رفتارها در کسب استقلال زوجین تاخیر ایجاد می‌کند و یا در بسیاری از موارد به اختلافات و تعارضاتی بین آن‌ها می‌انجامد.

مهم است که خانواده‌ها اجازه دهند فرزندان تا حد امکان بطور مستقل از پس سختی های زندگی مشترک برآیند. برای حمایت باید فرزندان‌ را به تلاش‌های مستقلانه تشویق کنند و در عین حال به آن‌ها نشان دهند که در صورت لزوم حمایت‌های خود را از آن‌ها دریغ نمی‌کنند.

2. رابطه با خانواده همسر | میزان کنترلگری خانواده ها

دخالت اطرافیان در زندگی زناشویی یکی از اولین چالش‌هایی است که زوجین با آن روبرو می‌شوند. همیشه  میزانی از کنترل برای راهنمایی، تاثیرگذاری ومحدود کردن رفتار اعضای خانواده ضروری است. اما خانواده‌ها باید بتوانند این کنترل کردن‌ها را پس از ازدواج به حداقل میزان خود کاهش دهند. در واقع زوجین نیازمند دارند که برای تشکیل یک هویت مستقل، خودشان به تنهایی تصمیم بگیرند و برای خانواده جدید خود  قوانین و اصول مخصوص به خود را وضع کنند. گرچه این قواعد می‌توانند در راستای قواعد خانواده‌های اصلی وضع شوند اما مهم است که به صورت جدا از خانواده اصلی نیز تعریف گردند.

3. نحوه‌ی ارتباط صمیمانه

این که شما بتوانید ارتباط صمیمانه‎ای با خانواده‌های خود برقرار کنید بسیار اهمیت دارد. در واقع داشتن روابط صمیمانه با خانواده خود پس از ازدواج تاثیر مثبتی در هویت شما خواهد داشت و از جهتی  به خاطر دریافت حمایت‌های مادی و عاطفی متقابل از آن‌ها در ارتقای وضعیت سلامت روانتان نیز بسیار موثر است. ارتباط صمیمانه در واقع رابطه‌ای دوستانه است که شما می‌توانید در آن  بدون ترس از قضاوت، مشکلات و مسائل خود را مطرح کنید.

چگونه بعد از ازدواج رابطه با خانواده همسر و خودم را مدیریت کنم؟

بسیار اهمیت دارد که ویژگی‎‌های خانواده خود و همسرتان را بشناسید و با توجه به آن‌ها تلاش کنید تا روابط خود را با آن‌ها مدیریت نمایید. بسیاری از دعواهای بین زوجین با بی‌توجهی به مسائل جزیی شروع شده است. 

در ادامه به روش‌هایی برای مدیریت رابطه با خانواده همسر اشاره شده است:

1. تلاش برای استقلال خانواده ی جدید

یکی از اشتباهات زوجین این است که به تصور رفتار محترمانه، به خانواده‌ها اجازه می‌دهند پس از ازدواج رفتارها و تصمیم‌هایشان را کنترل کنند. شما باید با آموختن مهارت‌های رفتاری این مساله را یاد بگیرید که همزمان با وجود حفظ روابط صمیمانه و محترمانه با والدین خود، برای استقلال خانواده‌ای که تشکیل داده‌اید نیز ارزش قائل شوید. 

2. حفظ حریم و مرزها و رابطه با خانواده بعد از ازدواج 

رابطه صمیمانه هرگز به معنی رعایت نکردن حریم شخصی زندگی شما و همسرتان نیست. به اشتراک گذاشتن تمام جزئیات رابطه خود با خانواده‌ها خودش می‌تواند مجوزی برای کنترل گری و مداخلات بیش از حد آن‌ها  باشد. اگر این مداخلات در زندگیتان صورت می‌گیرد و متعاقب آن رابطه بین شما و همسرتان نیز آسیب دیده است، بیشتر از تلاش برای تغییر خانواده‌ها تلاش کنید تا خودتان مرزهای خانواده خود را تعیین نمایید. این گونه از اختلافات خانوادگی نیز جلوگیری کرده‌اید. 

3. رابطه با خانواده همسر | از همسرتان پیش خانواده خود بدگویی نکنید

توجه داشته باشید که شکایت خود را از همسرتان نزد خانواده‌تان نبرید. شما با تشکیل خانواده جدید باید بتوانید مسائل ومشکلات خود را تا حد امکان در درون آن حل نمایید. قبل از شکایت و بدگویی تلاش کنید نحوه گفت و گو و برقراری ارتباط سالم با همسرتان را در هنگام بروز تعارض‌ها بیاموزید.

برای ارتباط همسرتان با خانواده‌ی خود ارزش قائل باشید. نگذارید مشکلات گذرای شما روابط بلند مدت او با خانواده‌تان را خدشه دار کند. این گونه از احتمال بروز مشکلات با خانواده همسر نیز پیشگیری کرده‌اید. 

4. تجدید نظر در اولویت‌بندی‌ها پس از ازدواج

اگر تحکیم ازدواج و رابطه با همسرتان برایتان اهمیت دارد، نیازمند این هستید که پس از ازدواج اولویت بندی‌های خود را مورد بازنگری قرار دهید. وقتی که داشتن رابطه‌ی رضایت بخش با همسرتان نسبت به رابطه‌ با خانواده‌ی پدری خود اهمیت کمتری برای شما دارد، نباید انتظار داشته باشید که دچار تعارض و اختلاف با همسرتان نشوید. 

5. آموختن مهارت جرات مندی در ارتباط با خانواده همسر 

بسیاری از افراد به دلیل عدم آگاهی از روش‌های گفت و گوی موثر هیچ وقت از نگرانی‌ها و موضوعاتی که باعث ناراحتی‌شان می‌شود با خانواده همسر خود صحبت نمی‌کنند. در واقع آن‌ها می‌ترسند حرف زدن در مورد این گونه مسائل باعث شود که احترام‌ها شکسته شده یا دعوا و قهر بروز پیدا کند. در مقابل برخی دیگر همواره در برخورد با کوچک‌ترین مشکلی از کوره در می‌روند و جار و جنجال‌های زیادی را رقم می‌زنند. مهارت جرات مندی به شما می‌آموزد که چگونه موضعی معتدل داشته باشید و به طور موثری در مورد تعارض‌ها گفت و گو کنید. اگر احساس می‌کنید در این مورد مهارت چندانی ندارید و نمی‌توانید مشکلات خود و خانواده همسرتان را به درستی مدیریت نمایید، کمک گرفتن از یک روانشناس می‌تواند تا حد بسیاری در حل مشکلاتتان موثر باشد. برای آگاهی در زمینه مهارت های حل مسئله کلیک کنید.

6. کنار گذاشتن کلیشه های ذهنی 

بسیاری از افراد پیش از این که وارد زندگی مشترک شوند تصویر خاصی را از خانواده همسر در ذهن خود شکل می‌دهند. برای مثال ممکن است انتظار داشته باشید پدرشوهرتان همواره از نظر مالی همسرتان را حمایت کند یا مادر شوهرتان ارتباط نزدیکی با نوه‌هایش داشته باشد. داشتن کلیشه‌ها و تصویرهای ذهنی از پیش تعیین شده باعث می‌شود که نتوانید شخصیت حقیقی افراد را بشناسید و با ” خود واقعی ” آن‌ها ارتباط برقرار کنید. توجه داشته باشید که هرکس شخصیت منحصر به فرد خود را دارد و نقش‌های شما در زندگی نمی‌تواند معرف کاملی برای شخصیت و الگوی رفتاری‌تان باشد. 

7. رابطه با خانواده همسر | لزوم رفتار توام با احترام 

بسیار اهمیت دارد که بتوانید همواره رفتار توام با احترامی با خانواده همسرتان داشته باشید و به آن‌ها نشان دهید که در یک جبهه مخالف قرار ندارید. توانایی کنترل خشم و مدیریت هیجانات منفی عامل بسیار مهمی است که به شما کمک می‌کند همواره آرامش خود را حفظ کرده و تحت فشار و ناراحتی رفتارهای نامناسبی از خود نشان ندهید.

8. شکل دادن انتظارات واقع بینانه 

بسیاری از افراد انتظار دارند خانواده همسرشان همانند فرزند خود با آن‌ها رفتار کند. اما باید بپذیرید که رابطه والد فرزندی یک رابطه بسیار خاص است که در طی سال‌های سال شکل گرفته و استحکام پیدا کرده است. شما نمی‌توانید انتظار داشته باشید که خانواده همسرتان نقش پدر و مادر شما را برایتان ایفا کنند. باید از هر فرد در جایگاه متفاوت خود انتظاراتی را شکل دهید و نقش‌ها را با یکدیگر اشتباه نگیرید. 

هم چنین تلاش کنید امکانات، خصوصیات و ویژگی‌های رفتاری خانواده همسر خود را بسنجید و انتظاراتتان را متناسب با آن‌ها شکل دهید. داشتن توقعاتی که از توان افراد خارج هستند تنها باعث رنجش خاطر و احساس ناکامی بیش از حد در شما می‌شوند؛ برای مثال ناتوانی در ابراز محبت کلامی در برخی خانواده‌ها رایج است. اگر شما نتوانید این خصوصیت را درک کنید همواره احساس می‌کنید مورد محبت قرار نگرفته‌اید یا دائما درگیر این پرسش می‌شوید که ” چرا خانواده همسرم مرا دوست ندارند” این در حالی است که عدم ابراز کلام محبت آمیز تنها نشان دهنده نوعی الگوی رفتاری در این خانواده است و تنها به شما اختصاص ندارد.

9. بالا بردن توانایی سازگاری خود 

برای داشتن یک زندگی مشترک همراه با آرامش باید این نکته را بپذیرید که قرار نیست ویژگی‌های شخصیتی همسر یا خانواده او را تغییر دهید. پافشاری بر این مسئله باعث می‌شود دائما در یک جدل ناخواسته درگیر شوید و تلاش کنید دیگران را قانع سازید آن طور که شما دوست دارید رفتار کنند. در حالی که لازم است اعضای خانواده جدیدتان را با همه ویژگی‌های مثبت و منفی که دارند به عنوان افرادی منحصر به فرد در نظر بگیرید و آن‌ها را همان گونه که هستند بپذیرید. سازگار نشدن با شرایط دشوار زندگی منجر به بروز اختلال‌هایی در سطح روان فرد می شود. این اختلالات تحت عنوان اختلالات سازگاری شناخته می شوند

در حقیقت نکته این جاست که قدرت سازگاری خود را بالا برده و بتوانید با افرادی متفاوت از خود نیز ارتباطی گرم و صمیمانه برقرار کنید. به این نکته توجه داشته باشید همه افرادی که دوستشان دارید و با آن‌ها در ارتباط هستیم لزوما نباید شبیه شما باشند. این توانمندی شماست که بتوانید با افراد متفاوت نیز معاشرت کرده و در عین حال مرزهای زندگی خود را نیز حفظ کنید. برای این منظور می‌توانید از مشاوره خانواده نیز کمک بگیرید.

خط قرمزها در رابطه با خانواده همسر

به طور کل نحوه ارتباط شما با خانواده‌ی خود به میزان زیادی کیفیت ارتباط با همسرتان را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. گاهی اوقات مدیریت روابط آنقدر پیچیده می‌شود که افراد را در دو راهی انتخاب بین خانواده و همسر قرار می‌دهد. این گونه جبهه بندی‌ها در دراز مدت برای افراد بسیار آسیب زننده است. به هیچ عنوان نباید بگذارید کار به تنفر و قطع رابطه با خانواده همسر برسد. هنگام مواجه با این مشکلات بهتر از مشورت یک متخصص در زمینه خانواده کمک بگیرید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.