این پرسشنامه از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر،و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: شناسایی ملاک های همسرگزینی و اولویت بخشی آنها در انتخاب همسر
تعداد سوال: 22
شیوه نمره گذاری و تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: ثنایی، باقر و همکاران. مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج. انتشارارت بعثت 1387
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 1500 تومان
از میان همه تصمیماتی که انسان در طول زندگی خود می گیرد فقط تعداد معدودی از آنها بسیار با اهمیت هستند مثل انتخاب همسر که یک عمر با او زندگی می کند یک انتخاب نادرست می تواند زندگی را تباه کند وباعث افسردگی ناامیدی وبه خطر افتادن سلامت روانی انسان شود . پيامدهاي يك انتخاب غلط و نارضايتي از زندگي زناشويي و يا حتي فرو پاشي آن، نه تنها زندگي شخصي فرد را نابود ميكند بلكه دود آن به چشم نسل بعدي كه از اوپا ميگيرد هم خواهد رفت.به همین جهت نیازمند معیارهایی است که انتخاب نادرست نداشته باشد
در نظر داشتن خدا ،در خصوص مسئله ی ازدواج ، یعنی اینكه فرد دریابد كه خداوند ، به چه وصلتهایی فرمان داده و از چه پیوندهایی هشدار داده است ، ظلمتها را از بین می برد و فرد را از جهالت بیرون می آورد .
دین در انتخاب همسر ، روشن بینی زیادی را به انسان هدیه می كند و با توجه به اینكه راه دین ، مهمترین و امن ترین راه هاست ، لذا توسل به آن و پیروی از دستورات دین ، انسان را از فرجام های بد ، مصون می دارد .
در یك انتخاب خوب نداشتن هوی و هوس ، اولین شرط و بلكه مهمترین شرط تصمیم گیری عاقلانه و عادلانه است .
یعنی انتخاب فرد نبایستی بر اساس هوی و هوس باشد ، به عنوان مثال ، طمع و حرص شما نسبت به ثروت ، نبایستی ملاك انتخاب و عامل مهم در انتخاب یك همسر پولدار باشد یا به هوس رسیدن به ثروت ، سراغ انسانهای پولدار بروید ، یا غلبه شهوت بر شما یا وجود میل و گرایش به زیبارویان ، شما را تنها به سمت انسانهای زیبا رهنمون ننماید .البته این سخنها بدین معنا نیست كه با پولدار یا زیبارو و یا تحصیل كرده یا … نبایستی ازدواج كرد ، بلكه بدین معناست كه وجه غالب در تصمیم گیری و علت اصلی انتخاب ، نباید ثروت یا زیبائی یا مدرك یا این قبیل ملاكها باشد .
با پولدار ازدواج بكنید ، اما نه بخاطر پولش و همچنین با افراد تحصیل كرده ، زیبا و … ازدواج بكنید اما نه به خاطر عناوین یا صفات ظاهری كه در آنهاست .
بیشتر انتخابهای بد فرجام ، انتخاب از روی هوی و هوس بوده است این افراد مسحور یكی دو عنوان یا صفات ظاهری فرد مقابلشان می شوند و صرفاً به همان دلایل پیوند ازدواج را با دیگری می بندند ،اما هیچگاه دوام یا شیرینی زندگی به این عوامل بستگی ندارد .
چنانچه بتوان حداقل به هنگام انتخاب همسر ، به هوی و هوسها اجازه ی دخالت نداد و فضای تصمیم گیری را از گرد و غبارهای ناشی از تاخت و تاز امیال هوس گونه پاك و سالم نگه داشت، مطمئناً خود را از یكی از مهمترین پرتگاههای زندگی دور نگه داشته ایم ، اما اگر به آنها مجال خودنمایی بدهیم و اگر بتوانند بر عقل و درایت غالب شوند ، مطمئناً تا بتوانند نامناسب ترین فرد را معرفی می كنند ، كه تنها باب دل هوس های زودگذر است نه كسی كه بتواند یك عمر با او زندگی كرد .
ملاک ها و معیار ها در انتخاب همسرداری دارای درجه بندی و اولویت هستند که به طور کلی می توان به دو درجه تقسیم نمود .
الف- ملاک های درجه اول
منظور از ملاکهای درجه اول ،معیارهایی است که دوام وبقا ء زندگی وابسته به انهاست وکار ارزیابی را باید از این ملاک ها شروع کرد زیرا این ملاک ها بسیار مهم هستند
1- اصالت خانوادگي
اسلام تاکيد دارد که درباره سابقه خانوادگي همسر، تحقيق لازم صورت گيرد و به خصوص، مراتب ايماني و اخلاقي او در نظر گرفته شود و نيز تا حد امکان، همسر از خانوادهاي پاک و عفيف انتخاب گردد. اين اصالتخانوادگي در نحوه زندگي جديد و در نسل بعد تاثير دارد. اگر نطفه،که متاثر از خصايص وراثتي والدين است، ناسالم باشد، ديگر اميدي به اصلاح فرزند نيست. به همين دليل امام صادق عليه السلام ميفرمايند: با خانواده شايسته ازدواج کنيد; زيرا ژنها خصايص والدين و اجداد را به نسل بعدي سرايت ميدهند. 14 پيامبر گرامي اسلام (ص) در اين مورد به مردم آگاهي ميدهند و ميفرمايند: اي مردم بپرهيزيد از گياهان سبز و خرمي که در مزبله دانها پرورش يافته است. “زنان زيبا و خوبرويي در خانواده بد”. 15
2- ایمان وتقوی
ايمان و تقوا ملاک اصلي انتخاب همسر است. در سايه ايمان و تقواست که روابط عميق عاطفي بين زوجين ايجاد ميشود. نزد چنين همسراني، زمينه تا حدود زيادي براي پرورش صحيح فرزندان فراهم است و زن و شوهر ميتوانند بر همه مشکلات زندگي، اعم از اقتصادي و رواني، فايق آيند و فرزندان خود را مطابق موازين و برنامه هاي ديني تربيت کنند. در اين زمينه، رسول اکرم صلي الله عليه و آله ميفرمايند: «زن را براي زيبايي اش به همسري مگير; چون ممکن است جمال زن باعث پستي و سقوط اخلاقي اش بشود. همچنين به انگيزه مالش، با او پيوند زناشويي برقرار مکن; زيرا مال ميتواند موجب طغيان او گردد، بلکه به سرمايه ديني اش متوجه باش و با زن با ايمان ازدواج کن.» 16
دو اصل دين و اخلاق نيک، ملاکهاي اصلي براي شايستگي زن و شوهر است و اين اصل چه در دوران جنيني و شير خوارگي، و چه در ساير مراحل زندگي کودک و تربيت او نقش بسزايي دارد. پيامبر گرامي اسلام (ص) ميفرمايند: «بهترين زنان شما زني است که وقتي همسرش به او مينگرد، شاد و مسرورش گرداند.»17
3-اخلاق.
اخـلاق هـر انـسـانى تاءثير مستقيم در زندگى او دارد. اين تاءثير در محيط خانواده محسوس تر و نـقـش آفـريـن تـر اسـت ؛ زيـرا مـسـائل عـاطـفـى در خـانـواده بـر مـسـائل ديـگـر غـلبـه دارد و مـحـيـط خـانـواده بـيـشـتـر بـر مـبناى خصوصيات اخلاقى اعضاى آن شـكـل مـى گـيـرد، تـا عـوامـل ديـگر. اگر اعضاى خانواده از اخلاقى نيكو بهره مند باشند، محيط خـانـواده تـبديل به بهشتى سرورانگيز مى شود و چنانچه به بداخلاقى خو گرفته باشند، همواره خود را در جهنّمى سوزان گرفتار خواهند ديد .زنـدگـى مشترك زناشويى ، داراى فراز و نشيبهايى است كه برخورد صحيح با آنها نياز به روحـيـه اى قـوى و اخـلاقـى پسنديده دارد. زن و مرد اگر از اين مزيّت بهره اى نداشته باشند، نـمـى تـوانند با تفاهم و همكارى متقابل ، بر مشكلات زندگى چيره شده ، بار سنگين آن را به مقصد برسانند. چنانچه هر يك از طرفين از اخلاقى نيكو و رفتارى شايسته برخوردار نباشد، طرف ديگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگى به كامش تلخ خواهد شد جابربن عبدالله انصاري ميگويد، در محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله بودم. آن حضرت درباره همسر شايسته چنين فرمود: «بهترين همسران شما کساني هستند که داراي ده خصلتباشند: 1- براي آمدن فرزندان متعدد آمادگي داشته باشند. 2- مهربان باشند .3 – عفت و پاکدامني خود را رعايت کنند. 4- در ميان بستگان خود عزيز و سربلند باشند. 5- نزد شوهر فروتن باشند. 6- خود را براي شوهر بيارايند و خود را به او بنمايانند. 7- نسبت به نامحرمان خود نگهدار باشند و پوشش خود را حفظ کنند. 8- از شوهر حرف شنوي و اطاعت داشته باشند. 9- در مسائل جنسي، ميل شوهر را جلب کنند. 10- در عشق و علاقه به شوهر، افراط نکنند و حد اعتدال را حفظ نمايند.»22
در جايي ديگر، رسول اکرم صلي الله عليه و آله ميفرمايند: «من سعادة المرء الزوجة الصالحة»; از سعادت مرد اين است که داراي همسري شايسته و خوب باشد.18
4- هم کفو بودن
با ثبات ترین ازدواج ها آن است که زن وشوهر بیش ترین شباهت ها را با هم داشته باشند. میزان بی ثباتی و طلاق در زوجین شبیه هم کم مشاهده می شود. بعضی از روانشناسان شباهت های بین زوجین را در حکم سپرده بانکی مشترک تلقی کرده و اشاره می کنند اگر میزان سپرده بانکی کسی بیشتر باشد در مقابل بحران اقتصادی و اجتماعی بهتر می تواند مقاومت و احساس امنیت کند. در غیر این صورت دچار مشکل می شود. این تشبیه نشان می دهد هر چه قدر میزان تشابه بین زوجین بیشتر باشد کمتر دچار بحران می شوند. تکيه اساسي اسلام درمشابهت وکفويت، بيشتر بر مساله ايمان و اعتقاد است مهمترین معیارهای کفويت در جنبههاي ايماني، فکري، اخلاقی است،. علت اينکه پيامبر (صل)، حضرت علي عليه السلام را براي همسري دختر خود انتخاب نمودند، همين مساله بوده است. امام صادق عليه السلام ميفرمايند: « کفو (همرديف در ازدواج) کسي است که عفيف باشد و مالي هم داشته باشد». 19
پيامبر فرمودند: «هر مؤمني کفو زن مؤمنه و هر مرد مسلماني کفو زن مسلمان است.20
از جمله موارددیگر قابل توجه در مساله کفویت عبارتند از: هماهنگى فكرى و فرهنگى: آگـاهـى از طـرز فـكر و فرهنگ همسر آينده در جنبه هاى گوناگون زندگى مانند: سطح علمى ، فداكارى ، گذشت ، ولخرجى ، اسراف ، راحت طلبى ، مقام دوستى ، جاه طلبى ، چشم و هم چشمى ، تـدبير منزل ، عقل معاش ، معرفت و دانش و… بسيار مهم است ؛ زيرا در موارد زيادى ، اختلافات زن و شـوهر ناشى از اختلاف روحيه ها و ناهماهنگى فكرى است ، بويژه آنگاه كه هر يك از آنها در اِعـمـال سـليـقـه خود اصرار و سماجت ورزند و حق را همان بدانند كه خود فكر مى كنند. از اين رو، توجه به هماهنگى فرهنگى بين زن و مرد يكى از معيارهاى انتخاب همسر قلمداد مى شود
هوش: اگر هوش زن وشوهر به یک اندازه باشد رابطه ی زناشویی آنان با گرفتاری کم تری روبرو می شود.
ارزش ها: لازم است که زن وشوهر به بسیاری از ارزش ها وحدت نظر داشته باشند. مثلاٌ: مهم است زن و شوهر از نظر معنوی و یا درک اقتصادی اختلاف نظر زیادی نداشته باشند.
علائق: اگر زن وشوهر در بسیاری از زمینه ها علائق مشترک داشته باشند زندگی به کامشان شیرین خواهد شد
تشابه علاقه ها و سلیقه ها ازدواج با افراد همکفو و همشان باعث توافق بيشتر در زندگي ميشود.
ب- ملاک های درجه دوم
ملاک های درجه دوم عبارتند از : ثروت، تحصیلات، موقعیت اجتماعی که مربوط به شرایط اقتصادی و پایگاه اجتماعی افراد است .کسانی که بیشتر از حد به این ملاک ها اهمیت می دهند دچار درد سرهای بزرگی می شوند ممكن است وضع اقتصادي فرد نابسامان شود يا شايد هم در معرض بد رفتاريهاي جسمي يا زباني قرار گيرد، يا بهعنوان همسري ناموفق درگير مسائل فرزندي شود كه به تنهايي بايد از پس مشكلات او هم بر آيد.
بیانات آیت الله خامنه ایی
معيارهايي که [براي ازدواج] در ذهن من است، خيلي خارج از آنچه که در ذهن عرف متشرعه ماست، نيست. من اصرار دارم بر نفي بعضي از معيارها، يعني چيزي که من بيشتر روي آن تأکيد ميکنم ارائه يک چارچوب معياري نيست. چون ميدانيد اسلام، ميدان را باز گذاشته، ضمن اين که ارزشهايي را در سطح اول- درجه اول- قرار داده است، امّا مردم را در آن چارچوب، صددرصد محدود نکرده است- که حالا ممکن است مثالي عرض بکنم- بنابراين من در تعيين معيارها خيلي اصراري ندارم، بلکه در نفي بعضي از معيارها اصرار دارم.
عدم اعتنا به ثروت همسر و نامزد
آن چيزهايي که من بشدت آنها را مايلم نفي بشود، يکي مسأله ثروت است؛ يعني وقتي که جواني ميخواهد ازدواج کند- چه پسر و چه دختر- اصلاً نبايد ثروت همسر و نامزد ازدواجش مورد نظرش باشد. به نظر من يک چيز گمراه کننده است، يک جاذبه حقيقي نيست و اين نبايد موردنظر باشد.
عدم اعتنا به تشخّص اجتماعي
جنبه ديگري که اصلاً نبايد موردنظر باشد، عبارت است از« تشخّص اجتماعي» اين هم اصلاً نبايد موردنظر باشد به گوشم خورده است بعضي افراد ميگردند تا عروسي، يا دامادي را انتخاب کنند که حتماً وابسته به بيت و شخصيت معروفي يا سمت معروفي باشد. اين هم به نظر من معيار غلطي است و نبايستي موردنظر باشد.
بعضي از جاذبههايي هم که به شکل صوري جوانها را جذب ميکند، به نظر من براي ازدواج نبايد به شکل معيار به آنها نگاه کرد. مثلاً پسرها يا دخترها بگردند هرجا چشمشان را گرفت، آن را معياري قرار بدهند! هر موردي که چشمشان را گرفت و جذب کرد آن را کافي بدانند! اين هم به شدت مورد برحذر داشتن و پرهيز دادن ماست که ما ميخواهيم دخترها و پسرها دراين دامها گرفتار نشوند.
از اينها که بگذريم، ممکن است دختري يا پسري مايل باشد که حتماً همسرش تحصيلات عاليه کرده باشد، يکي ديگر نه به اين اهميت نميدهد. من اين مثال را ميزنم براي اين که معلوم شود معيارهاي مثبت و قابل قبول، محدود نيست. التفات ميکنيد؟ يا فرض کنيد کسي اهل منطقهاي از کشور است، دوست ميدارد که همسرش حتماً وابسته به آن منطقه باشد، يعني راه باز است. بعضيها حتماً دلشان ميخواهد که همسرشان جزو کساني باشد که در راه خدا حرکتي کرده باشد، تلاشي کرده باشد، جانباز، خانواده شهيد و از اين قبيل باشد. بعضي اين را جزو معيارهاي خودشان نميدانند. من ميخواهم از اين جهت معيار مثبتي گفته نشود تا اين که معناي محدود کردن باشد فقط ميخواهم آن مرزهاي منفي را ملاحظه کنم.»