این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی هویت افراد از بعد ایرانی و اسلامی
تعداد سوال: 19
تعداد بعد: 2
شیوه نمره گذاری: دارد
منبع: محقق ساخته
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 6500 تومان
هویت چیست؟
آيا تا بحال اين سوال را از خود پرسيده ايد كه: ((هويت من چيست؟ ))
شايد بگوئيد هويت را مي توان با نام و نام خانوادگي ، محل تولد ، شماره شناسنامه و خيلي چيزهاي ديگر شناخت. اما منظور من چيز ديگري است.
شايد بهتر است هويت را به صورت هويت فردي، خانوادگي، ملي، فرهنگي، علمي، ديني و … طبقه بندي كنيم. يعني آن دسته از موارد و نشانه ها و باورها در كليه زمينه هاي زندگي كه تابلو و شاخص يك فرد بوده و او را به دسته يا گروه خاصي از انسانها نسبت مي دهد.
يك مثال ساده:
يك بازيگر فوتبال به سادگي از يك بازيگر بسكتبال يا يك وزنه بردار قابل تشخيص است. چرا كه ماهيت ورزشي كه انجام مي دهند به آنها مشخصاتي ميدهد كه هويت آنان را در زمينه ورزشي شامل ميشود.
پس پرداختن به مساله هويت صرفاً شامل مليت يا محل تولد نمي شود و طيف وسيعي از موارد را شامل مي گردد.
نكته ديگري كه در هويت بايد در نظر گرفت بحث اختياري با جبري بودن هويت است.
به اين شكل كه برخي هويت را جبري ميدانند. يعني بر اساس جبر جغرافيايي هويت فرد توسط مكان و زمان تعيين مي گردد.
يك انسان متولد قبيله ماسائي هميشه بايد هويت ماسائي خود را حفظ كند و يك مرد ژاپني تا آخر عمر يك مرد ژاپني است.
دسته ديگر هويت را امري اختياري مي پندارند و معتقد هستند هويت انسان بايد فعالانه و نه منفعلانه توسط خود وي تعريف گردد. اين افراد معتقدند انساني كه در تعيين هويت خود نقش منفعلانه داشته باشد انساني مسخ شده است.
سوال مطروحه در اين مقال اين است چرا و به چه دليل فردي ممكن است سعي در تغييرهويت خود داشته باشد و آيا تغيير هويت امري پسنديده است يا مساله اي ممنوع و غلط؟
ابتدا به سوال دوم پاسخ ميدهم
به نظر حقير انسان هميشه بايد خود به تعريف هويت خويش بپردازد و صرفاً تسليم جبر جغرافياي و زماني در مساله هويت نباشد. مثال روشن و صريح از زمان عرب جاهليت:
در آن زمان خشونت، بت پرستي، غيرت قبيله اي ، تعدد زوجين، ننگ دانستن فرزند دختر و زنده بگور كردن آنها، شراب خوارگي، اصالت سرمايه ، شعر سرايي ، جنگ آوري و … هويت يك مرد عرب جاهليت را تعيين مي كرد.
در اين زمان بود كه حضرت محمد (ص) به تبليغ دين اسلام پرداخت و براي پيروان خود هويت نو تعريف نمود. به عبارت ديگر هركس كه به دين اسلام مي پيوست بايد هويت خود را بر اساس اين آئين جديد تعريف مي نمود.
غيرت قبيله اي جاي خود را به غيرت ديني داد. به اين عنوان كه حتي هم دينان به عنوان برادر و هم قوم يكديگر ولو از قبيله اي مختلف به شمار آمدند. زنده بگور كردن دختران و نوشيدن شراب را بر خود عيب دانستند. عبادت بتها را كنار گذاشتند و به يكتا پرستي روي آوردند. تمام اينها خبر از تغيير در منش و هويت يك گروه ميدهد كه آگاهانه و فعال به تغيير هويت خويش پرداختند.
حال از شما مي پرسم آيا به جبر هويت اعتقاد داريد يا به اختيار!
اما سوال مهم تر. چرا گاهي افراد هويت خود را تغيير مي دهند؟
پاسخ اين سوال بسيار روشن است. هنگامي كه فرد در تعامل با زندگي روزمره خود و در پاسخ به نيازهاي زندگي دريابد كه نياز به انجام رفتارهايي دارد كه اين رفتارها در دايره تعريف وي از هويت خود نمي گنجد دچار مشكلي ميگردد كه از آن به بحران هويت نام مي برند.
بحران هويت به دوشكل اتفاق مي افتد:
الف) آگاهانه: در اين فرم فرد به طور فعال به اطراف خود مي نگرد و درك ميكند با اين داشته هاي فرهنگي و اين پارادايمهاي مرسوم توان پاسخگويي به سوالات خود را در زمينه هاي مختلف زندگي ندارد.
ب) نا آگاهانه: فرد در تلاش است تا از لحاظ اجتماعي جايگاه مناسب و جامعه پسندي را براي خود اختيار كند اما هر چه ميزند به در بسته مي خورد چرا كه در پايان آن حس كفايت و رضايت به وي دست نميدهد.
نكته ديگر در زمينه بحران هويت آن است كه اين بحران هميشه زماني اتفاق مي افتد كه افراد امكان مقايسه شرايط و هويت خود با شرايط و هويتي متفاوت را داشته باشند. در آن صورت اگر فرد هويت جديد را پاسخگوي نيازهاي خود ببيند آگاهانه يا نا خودآگاه به سمت آن گرايش پيدا ميكند. پس ناگفته مشخص است كه اين بحران در زمانه حال و با افزايش راههاي ارتباطي بين اقوام بسيار شايع شده است. ( این بحران فقط برای شرقی ها رخ نداده بلکه بسیاری از غربیها هم پس از تماس با شرق هویت های شرقی برای خود برگزیده اند گرایش به سمت ادیان شرقی دلیلی بر این مدعاست)
پس هويت هميشه در كنار نيازها تعريف مي شود. به عبارت ديگر هويت افراد نمايانگر نيازهاي آنها و اهميت اين نيازها براي آنها مي باشد. هرگاه نيازهاي افراد توسط رفتارها و راهكارهايي كه هويت فرد مجاز مي شمارد پاسخ گفته نشوند و فرد با هويت جديدي مواجه شود كه رفتارهاي مجاز آن هويت امكان برآورده شدن نيازهاي وي را فراهم كند، فرد ابتدا دچار بحران هويت شده و سپس ممكن است هويت جديد را به جاي هويت قبلي بپذيرد.