این پرسشنامه از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر،و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: شناسایی و اولویت بندی موانع ایجاد عدالت آموزشی
تعداد سوال: 12
تعداد عامل: 12
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 5500 تومان
این عدالت آموزشی است که زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی فراهم میکند. پس عدالت آموزشی نخستین و مهمترین اولویت در میان مسائل نظام است. اگر نظام نتواند آن را تعمیم دهد، قطعا شکاف طبقاتی و فاصله طبقاتی زیاد خواهد شد و نارضایتی و نابهنجاری در سیستم به وجود خواهد آمد
عدالت یا افقی است یا عمودی. عدالت افقی در آموزش یعنی همان تعداد کلاس و معلم و سایر امکانات آموزشی که شهرها دارند و روستاها هم باید داشته باشند (به نسبت جمعیت شان)؛ اما عدالت عمودی میگوید تفاوتها را لحاظ کن و به نسبت فقر آموزشی شان، بیشتر روی روستاها سرمایه گذاری کن. نظام آموزشی ما از نظر ظاهری، حتی عدالت افقی را هم برآورده نکرده است چه برسد به عدالت عمودی! اما داستان بی عدالتی آموزشی در ایران بسیار عمیقتر است. نظام آموزشی ما با غفلت از تقویت توانایی توسعه در کودکان ما، به گسترش یک بی عدالتی بین نسلی دامن زده است.
توسعه یعنی رفتن به سوی یک جامعه انسانی که مسائلش را با بیشترین مشارکت و کمترین هزینه حل و فصل میکند؛ خواه مسئله تولید باشد، خواه مشکل توزیع باشد، خواه چالش سیاسی باشد و خواه بحران اجتماعی! توسعه یعنی حاکمیت تدریجی عقلانیت جمعی بر فرایندهای اجتماعی و اقتصادی به جای حاکمیت سنت یا فرمان بر این فرایندها.
نظام آموزشی ما از نظر ظاهری، حتی عدالت افقی را هم برآورده نکرده است چه برسد به عدالت عمودی! اما داستان بی عدالتی آموزشی در ایران بسیار عمیقتر است. نظام آموزشی ما با غفلت از تقویت توانایی توسعه در کودکان ما، به گسترش یک بی عدالتی بین نسلی دامن زده است
حاکمیت عقلانیت با تقویت همزمان دو بعد ذهنی ما تحقق مییابد؛ بعد حافظهای ذهن و بعد تحلیلی ذهن. آموزش و پرورش، با آموزش صرف و بدون پرورش، ذهن صرفا تبدیل به یک ماشین حافظه دار پردازشگر و محاسبه گر میشود. اگر جنبه انسانی ذهن آدمی پرورش و تکامل نیابد، انسانها فقط عقل فردی شان رشد میکند که میتواند آنها را به ماشینهای خطرناکی هم تبدیل کند. در واقع بدون پرورش امکان درک و تحقق عقلانیت جمعی را از ذهن انسانها گرفته ایم و بنابراین تحقق توسعه را از او گرفته ایم.
ما با غفلت از پرورش جنبه انسانی ذهن کودک مان توانایی آنان را در مشارکت در فرایند توسعه از بین برده ایم. کودک ما وقتی آموزشش تمام میشود، و در بهترین حالت اگر آموزش شان خوب بوده باشد، به ماشینهای آموزش دیده محاسبه گر تبدیل میشوند. این شاید یکی از مهمترین محورهائی باشد که در آموزش منهای عدالت به آن توجه نشده و اصلا مورد پرورش داده نمیشود.