پرسشنامه بررسی عوامل موثر بر جامعه پذیری دانش آموزان

هدف: بررسی عوامل موثر بر جامعه پذیری دانش آموزان (روابط اجتماعي اعضاي خانواده، گروه همسالان، مدرسه و نهادهای آموزشی، ميزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی، جامعه پذیری دانش آموزان)

تعداد سوال: 35

تعداد بعد: 5

شیوه نمره گذاری: دارد

تفسیر: دارد

منبع: محقق ساخته (سفارش)

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 26000 تومان

خرید فایل

پرسشنامه بررسی عوامل موثر بر جامعه پذیری دانش آموزان

هدف اصلی نهادهای جامعه پذیری،اجتماعی کردن یا آماده ساختن دانش آموزان  برای حضور موثر در جامعه و درک به موقع و هماهنگ ساخت ها،کارکردها و فرهنگ جامعه جهت نشان دادن عملکرد معقول اعم از واکنش ها،رفتا یا کنش در جهت رفع نیازها و رسیدن به اهداف جمعی است.نظام جامعه پذیری و فرهنگ ارتباط دو سویه ای با هم دارند،بدیهی است که نمادها و ارزش های نظام جامعه پذیری از طریق نظام فرهنگی تامین می گردد و از سوی دیگر نظام جامعه پذیری به انتقال و ماندگاری ارزش ها ،هنجارها و آداب و رسوم جامعه یاری می رساند و همچنین این رفتارها و باورهای فرهنگی از زمینه های متفاوتی تاثیر می پذیرند.در جامعه ای چون کشور ما نظام جامعه پذیری تحت تاثیر شرایط جهانی،ملی،مذهبی و قومی- محلی می باشد.اگر نهادهای  متولی جامعه پذیری دچار نوعی روزمرگی و فعالیت های متعارض گردند ؛ارزش ها و رفتار های متعارض ناشی از این کانون های متعدد می تواند به بحران هویتی و رفتاری بیانجامد.همانطور که می دانیم از طریق جامعه پذیری،هویت ملی یک کشور به نسل های بعدی آن منتقل می شود تا این هویت دچار تغییر و تحولی غیر از آنچه که در روند طبیعی حاصل می شود نگردد .در جامعه امروز ایران نیز بحث جامعه پذیری با توجه به درصد جمعیت بالای جوانان شهروند نسبت به کل جمعیت شهروندان مساله ای مهم است.به نظر می رسد ،این لزوم توجه زمانی دارای اهمیت دو چندانی می شود که پدیده های نوین و جدیدی چون جهانی شدن،ماهواره و گسترش ارتباطات جامعه را سخت تحت تاثیر خود قرار داده است.لذا بر این اساس ،مدیریت فرهنگی – اجتماعی جامعه می بایست توجه لازم را به ماهیت و جایگاه نظام جامعه پذیری در توسعه فرهنگی- اجتماعی داشته باشد.همچنین اگر نهاد های جامعه پذیری در بحث اجتماعی شدن با یکدیگر هماهنگی و همکاری نداشته باشند و انجام کامل و درست فرآیند اجتماعی شدن را نتوانند تضمین کنند،آن موقع آسیب ها و ناهنجاری هایی که عمدتا از تخطی از قراردادها و فرهنگ جامعه پدید می آید در رفتارهای افراد ضد اجتماع یا زیر پا گذارندگان قواعد اجتماعی ظاهر می شود.توجه برنامه ریزی اجتماعی به این نهادها و موارد و تشخیص به موقع اشتباهات احتمالی در عملکردها می تواند از میزان نا هنجاری های آینده جامعه تا حد زیادی بکاهد.با عنایت به مطالب فوق ملاحظه می گردد که جامعه پذیری و شیوه های درست آن در بین جوانان نقش اساسی دارد.جا دارد مسئولین و نهادهای فرهنگی پیشقدم تر از سایر نهادها و سازمان ها در این راستا عمل نمایند.

جامعه پذيري:

جامعه پذيري همنوايي فرد است با هنجارهاي گروهي و هر يك از اعضاي جديد گروه به حكم جامعه پذيري رفتار خود را موافق مقتضيات گروه در مي آورد و دانسته يا نادانسته راه و رسم زندگي گروهي را مي پذيرد.اين جريان از طريق كنش متقابل اجتماعي صورت مي پذيرد و مردم به وسيله آن شخصيت خود را به دست آورده و شيوه زندگي جامعه خود را مي آموزند.جامعه پذيري فرد را به آموختن هنجارها،ارزش ها،زبان ها،مهارت ها،عقايد و الگوهاي فكر و عمل كه همگي براي زندگي اجتماعي ضروري مي باشد ،قادر مي سازد(رابرتسون،112:1373).

در تعريف عملياتي اين متغير از مفاهيمي همچون مشاركت در جامعه، تشريك مساعي با ديگران، رشد طبيعي جنسي،فراگيري مهر و عطوفت خانوادگي،فراگيري ارزش هاي ديني،فراگيري آداب و رسوم جامعه،فراگيري قانون و مقررات اجتماعي، دروني شدن ارزش ها، استقلال،احساس هويت،مسئوليت پذيري،اعتماد به نفس استفاده خواهد شد.

مقياس سنجش اين متغير فاصله اي مي باشد.

متغيرهاي مستقل:

1-      روابط اجتماعي اعضاي خانواده:

روابط اجتماعي اعضاي خانواده در سطح نظري از دو جنبه قابل تعريف است.يكي از بعد داخلي نظام خانواده كه ايجاد مهر و عطوفت بين اعضاي خانواده از جمله موارد اساسي است و ديگر جنبه خارج از نظام خانواده نظير معاشرت ها و مناسباتي كه در بيرون از منزل صورت مي گيرد(آقابخشي،162:1378).

در تعريف عملياتي اين متغير  راحتي و امنيتي كه اعضاي خانواده در كنار يكديگر احساس مي كنند از مهمترين موارد در سطح روابط اجتماعي بيرون از محيط منزل است(آقابخشي،162:1378).روابط  اجتماعي اعضاي خانواده معمولا بر اساس احترام متقابل است.ميزان با هم بودن اعضاي خانواده به حدي است كه فرصت صحبت كردن و ارتباطات مشترك مهياست و فرزندان در ارتباط با والدين دچار مشكل نيستند(آقابخشي،163:1378).

مقياس سنجش اين متغير فاصله اي مي باشد.

2-گروه همسالان:

گروهي متشكل از افرادي از نظر سني و خواستي بالنسبه مشابه .امروزه توجه به گروه همسالان از آن رو مورد نظر است كه در بسياري از موارد ،جوانان الگوهاي خود را نه از والدين و مراجع رسمي ،بلكه از گروه هاي همسالان كسب مي كنند.

در تعريف عملياتي اين متغير از مفاهيمي چون،دوستان هم سن وسال در محله ،مدرسه و دانشگاه استفاده خواهد شد.

مقياس سنجش اين متغير اسمي مي باشد.

3- پايگاه اجتماعي –اقتصادي خانواده :

پايگاه اجتماعي وضعي است كه يك شخص يا گروه در يك نظام اجتماعي در برابر ديگران مي يابد.پايگاه اجتماعي را شماري از عوامل تشكيل مي دهند كه در هر مورد تنوع مي پذيرند،نظير شغل،مالكيت ارضي، درآمد، قدرت و تعلق قومي.

پايگاه اقتصادي كه مشخصه آن ماهيت درآمد و حجم آن است ،تنها يك بعد از پايگاه اجتماعي را مي رساند(ساروخاني،381:1367).

در تعريف عملياتي اين متغير از مفاهيم زير استفاده خواهد شد.

1-ميزان و نوع تحصيلات والدين 2- شغل والدين 3- ثروت والدين 4- نوع منزل مسكوني  5- منطقه سكونت 6- بعد خانوار 7- خصوصيات بيولوژيكي

مقياس سنجش اين متغير رتبه اي مي باشد.

4- وسايل ارتباط جمعي :

اين اصطلاح كه در اصل انگليسي است ،مجموع فنون،ابزار و وسايلي را مي رساند كه از توانايي انتقال پيام هاي ارتباطي حسي و يا انديشه اي در يك زمان به شماري بسيار از افراد و مخصوصا در فواصل زياد برخوردارند،شاخص اين وسايل ،ارتباط آنان با جمع است. وسايل ارتباط جمعي به دو نوع مكتوب و غير مكتوب تقسيم مي شوند. امروزه  راديو،تلويزيون،سينما،مطبوعات داراي تيراژ زياد،اينترنت و صفحات موسيقي وسايل ارتباطي با تاثيري بسيار را تشكيل مي دهند(ساروخاني،219:1367).

در تعريف عملياتي اين متغير از مفاهيمي چون نقش راديو،نقش تلويزيون،نقش ماهواره،نقش اينترنت،نقش صفحات موسيقي،نقش كتاب،نقش روزنامه،نقش مجلات و نقش سينما و… استفاده خواهد شد.

مقياس سنجش اين متغير فاصله اي مي باشد.

فصل دوم

مباني نظري و تئوريك تحقيق

2-1-مفهوم جامعه پذيري :

آلن بيرو  در فرهنگ علوم اجتماعي ،جامعه پذيري را اينگونه تعريف مي كند: «فرآيندي كه بر پايه آن ،مجموعه حيات و فعاليت هاي انساني در شبكه وابستگي هاي متقابل اجتماعي جاي مي يابند.از نظر او جامعه پذيري فرآيندي است رواني – اجتماعي كه بر پايه آن شخصيت پايه تحت تاثير محيط،خصوصا نهادهاي تربيتي،خانوادگي و ديني شكل مي يابد»(بيرو،99:1370).گي روشه جامعه شناس فرانسوي آن را فرآيندي مي داند كه به بركت آن ،شخص در طول حيات خويش تمامي عتاصر اجتماعي – فرهنگي محيط خود را فرا گرفته،دروني مي كند و تحت تاثير تجارب و عوامل اجتماعي معنادار با ساخت شخصيت خود يگانه مي سازد،تا خود را با محيط اجتماعي اي كه بايد در آن زيست نمايد،تطبيق دهد(زنجاني زاده،1374).هنري مندراس  و ژرژ گورويچ  آن را مكانيزم اخذ هنجارها ،ارزش ها و اعتقادات اجتماعي مي دانند(مندراس و گورويچ،55:1371).بروس كوئن  در كتاب مباني جامعه شناسي،تعريفي مختصر و جامع از آن را ارائه مي دهد: «جامعه پذيري فرآيندي است كه به انسان راه هاي زندگي كردن در جامعه را مي آموزد،و به انسان شخصيت مي دهد و ظرفيت هاي او را در جهت انجام وظايف فردي به عنوان عضو جامعه توسعه مي بخشد(كوئن،101:1387).

2-2-عوامل جامعه پذيري  :

جامعه پذيري فرآيندي است كه به موجب آن جامعه فرهنگش را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهد و فرد را با شيوه هاي پذيرفته شده و تاييد شده زندگي سازمان يافته اجتماعي سازگار مي كند.از سوي ديگر فرد در جريان اين فرآيند خود را با محيط اجتماعي پيرامون خود سازگار مي نمايد.كاركرد جامعه پذيري آنست كه استعدادها و اموري را كه فرد به آن نيازمند است فرامي گيرد،و نظام ارزش ها ،آرمان ها و انتظارات متقابل جامعه را به فرد منتقل مي نمايد و چگونگي ايفاي نقش را به فرد آموزش مي دهد.اين فرآيند كه داراي مراحل گوناگوني است كه از بدو تولد تا آخر عمر را در بر مي گيرد،عوامل متعددي ايفاي نقش مي كنند كه ما در اين بخش به تبيين مهمترين عوامل آن مي پردازيم.از ميان اين عوامل ،برخي بصورت آشكار و برخي ديگر بصورت پنهان و نا خودآگاه به اين امر مبادرت مي ورزند.نكته ديگر اينكه نبايد اهميت اين عوامل را يكسان پنداشت ؛زيرا درجه تاثير پذيري فرد از هريك از اين عوامل در دوره هاي زماني مختلف از زندگي فرد ممكن است متفاوت باشد كه در ذيل اين عوامل را بررسي مي كنيم.

2-2-1-تبيين ارتباط بين نقش خانواده با جامعه پذيري افراد :

در ميان عوامل مختلف جامعه پذيري ،نقش خانواده از برجستگي خاصي برخوردار است ،علت اين امر را مي توان در اين واقعيت جست كه اولا شكل گيري شخصيت افراد تا حدود زيادي در خانواده صورت مي گيرد و فرزندان عمدتا ويژگي هاي رفتاري والدين خود را كسب مي كنند؛ثانيا اين نقش خانواده بيشتر هنگامي مشاهده مي شود كه فرد در سال هاي اوليه زندگي خود قرار دارد و شخصيت وي همچون لوح سفيدي براي اولين بار در حال شكل گيري است (فتحي آشتياني،49:1377).

محيط خانوادگي عامل قطعي موثر در ايجاد شرايط سازنده اي است كه ارزش ها و گرايش هاي شخص را شكل مي دهد.بخش مهمي از اين فرآيند در درون خانواده بصورت عمدي و آگاهانه انجام مي پذيرد ولي بخش زيادي از آن نيز كاملا ناخودآگاه است.الگوهاي كنش متقابل اجتماعي درون خانواده ممكن است مدل هاي ناخواسته را براي شكل گيري رفتار و شخصيت بعدي كودكان ،يعني زماني كه به بلوغ و دوره جواني مي رسند ،فراهم سازد.به هر حال اگر جامعه پذيري يا« اجتماعي شدن » فرآيندي باشد كه نسل هاي مختلف يك جامعه را به يكديگر پيوند مي دهد «خانواده » از عوامل عمده جامعه پذيري از دوران كودكي تا جواني و پس از آن است كه بصورت يك سلسله مراحل پي در پي رشد و تكامل،نسل ها را به يكديگر مربوط مي سازد(گيدنز،85:1386).

همانطور كه پروفسور ماسگروو  نيز تاييد كرده «خانواده» عامل اصلي و تعيين كننده در جامعه پذيري افراد مي باشد(موريش،173:1373).

خانواده اولين جايي است كه مجموعه اي از ارزش ها و هنجارهاي جامعه به فرد القا مي شود و ميزاني از دانش و آگاهي اجتماعي و سياسي در اختيار وي قرار داده مي شود.خانواده مهمترين آموزشگاه كودك پيش از آغاز تحصيلات رسمي او محسوب مي شود.عمل آگاهانه يا ناآگاهانه اعضاي خانواده در برابر كودك ،او را براي جامعه آينده آماده مي كند.به عقيده صاحبنظران ،روند و نتايج آموزش و پرورش كودك در درجه نخست به شيوه زندگي خانواده، كه واحد اساسي و مركزي جامعه است و به ويژه به مناسبات ميان پدر و مادر بستگي دارد.خانواده شخصيت كودك ،سپس شخصيت نوجوان و سرانجام شخصيت جوان را شكل مي دهد(تقوي،78:1382).

اما فرآيند جامعه پذيري در محيط خانواده نه با فشاري فلج كننده همراه است و نه معلول تقليدي بي هدف است كه كوركورانه انجام گيرد،بلكه همانگونه كه «استوتزل» مي گويد اين فرآيند عبارت از «سازگاري كاملا هدف داري» است كه به عوض آنكه كودك علي رغم ميل خود آن را تحمل كند ،آن را مي طلبد و در واقع نوعي سازگاري حساب شده و ارادي است .ثانيا كودك با كسب تجارب مشخص در دوره هاي بعد زندگي و آرمان هايي كه رفته رفته بر اثر اين تجارب براي خود ترتيب مي دهد ،الگوي اوليه شخصيت او را دگرگون مي سازد و شخصيت نهايي او در واقع نتيجه انطباق هايي است كه در سراسر عمر به نحو پويايي در مواجهه با اوضاع و احوال اجتماعي و فرهنگي و قبول مقام هاي مختلف و ايفا نقش هاي مربوط به آن ،از او سر مي زند(استوتزل،15:1363).امروزه نقش خانواده بعنوان يكي از عوامل جامعه پذيري دچار تغيير شده است و برخلاف گذشته فرزندان و به ويژه جوانان براي مدت زمان بيشتري در معرض تاثير ساير عوامل قرار دارند.كه در ذيل به اين عوامل خواهيم پرداخت.

2-2-2-تبيين ارتباط بين نقش نظام آموزشي باجامعه پذيري افراد :

جامعه پذيري فرآيندي است كه از طريق آن افراد،دانش ها ،مهارت ها ،ارزش ها و الگوهاي رفتاري جامعه خويش را كسب مي كنند.در كودكي جامعه پذيري از خانواده آغاز مي شود،اما آژانس هاي مختلفي پس از خانواده ايفاي نقش مي كنند و هريك از اين آژانس ها مي توانند مسيرهاي مختلفي را به كودك آموزش دهند كه ناشي از فرهنگ آژانس موثر بر شناخت كودك است و مي تواند نشئت گرفته از فرهنگ جامعه ،خرده فرهنگ ها و حتي وضعيت خاص رواني يك شخص باشد و بنابراين اين آژانس ها مي توانند مسيرهاي گوناگون و گاه متعارض و متضادي را به كودك القا كنند كه در نهايت معرفت كسب شده توسط كودك مي تواند از انطباق كامل با فرهنگ جامعه تا ضديت با فرهنگ غالب ،متغير باشد.نخستين آژانسي كه از سوي جامعه و با هدف جامعه پذيري كودك ايجاد و وارد عمل مي شود نهاد رسمي آموزش و پرورش است.كه هدف اصلي اين نهاد همان جامعه پذير كردن يا آماده ساختن كودك براي حضور و درك به موقع و هماهنگ ساخت ها ،كاركردها و فرهنگ جامعه جهت نشان دادن عملكرد معقول اعم از واكنش ها ،رفتار يا كنش ،در جهت رفع نيازها و رسيدن به اهداف جمعي است(پيروزنيا،1:1385).در اين مرحله موسسات آموزشي مختلف در چارچوب نظام آموزشي ،نقش اساسي تري را در جامعه پذير كردن و رشد شخصيت فرد بر عهده مي گيرند.

 1-كودكستان،براي كودك دنيايي است كه در آن ارتباط با ديگران ،همسازي ،يادگيري اجتماعي و اطاعت از بزرگتر به گونه اي متفاوت از خانواده آموخته مي شود.

2- دبستان فقط به آموزش خواندن و نوشتن ،حساب و علوم نمي پردازد؛بلكه كودك يا نوجوان در جريان آن با ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي و قواعد بازي آشنا مي شود.در اين مرحله ،مدرسه نقش جامعه پذيركردن را بيشتر از خواندن و نوشتن ايفا مي كند.دانش آموز در حين آموزش،وقت شناسي،نظم ،ارتباط گروهي،احترام به ديگران،همزيستي و همنوايي،رعايت بهداشت و … را نيز فرا مي گيرد و در خود دروني مي كند و از اين طريق رشد شخصيت پيدا مي كند.

3- دبيرستان گرچه مسئوليت انتقال دانش و مهارت و تكنيك و آماده كردن فرد براي قبول مسئوليت اجتماعي و پذيرش حرفه و شغل را بر عهده دارد؛ولي در جريان چنين آموزشي هم روند جامعه پذيري با آموزش درس هايي همچون تعليمات اجتماعي،تعليمات ديني ،تاريخ و جغرافيا و … ادامه دارد.بعلاوه دانش آموز با شركت در گروه هاي ورزشي ،خيريه،پژوهشي،نمايش ها ،گروه هاي سخنراني و … زندگي اجتماعي را تجربه مي كند.

4- در مراحل عالي و سطوح دانشگاهي نيز كه آموزش به لحاظ تخصص و مهارت در سطوح بالاتري است ،باز هم جامعه پذيري بطور رسمي يا ضمني جريان دارد،از قبيل مفهوم عدالت اجتماعي،درك مشاركت در امور اجتماعي ،فهم علل نابرابري هاي اجتماعي ،اوقات فراغت ،حقوق بشر و…(گلشن فومني،66:1382).

نظام آموزشي با انتقال ارزش ها و الگوهاي رفتاري ،قوانين و مقررات بصورت يكسان در كليه سطوح جامعه و بوسيله نهاد مدرسه و دانشگاه موجبات همگوني و انسجام اجتماعي را فراهم مي آورد.نظام آموزشي با تدريس زبان رسمي عامل مهمي در وحدت ملي و ايجاد ارزش هاي مشترك و مفاهيم اجتماعي يكسان بين گروه ها خرده فرهنگ ها و اقوام مختلف جامعه است و از اين طريق عامل مهمي درجامعه پذيري افراد و سرانجام همبستگي و انسجام اجتماعي به شمار مي رود(گلشن فومني،67:1382).

          2-2-3-تبيين ارتباط بين نقش گروه همسالان  با جامعه پذيري افراد:

يكي ديگر از عوامل جامعه پذيري گروه همسالان است.گروه همسالان متشكل از افرادي مي باشد كه درون يك مجموعه سني خاص قرار مي گيرند و معمولا در سراسر زندگي شان ارتباطات نزديك و دوستانه برقرار مي كنند كه نمونه يك مجموعه طبقات سني بعنوان مثال دانشجويان يك دانشگاه مي باشند.افراد حجم عظيمي از اطلاعات و نگرش ها را از همسالان و دوستان خود بصورت غير رسمي فرا مي گيرند.گروه هاي همسالان و دوستان ،حس ارزشمند بودن را در فرد ايجاد مي كنند .دوستان به تبادل عقايد و اطلاعات مي پردازندو به شكل دهي ديدگاه هاي يكديگر درباره جهان خارج و پديده هاي آن كمك مي كنند.از آنجا كه افراد مايلند ديگران آنها را دوست داشته باشند و به آنها احترام بگذارند،افراد غالبا ارزش ها و رفتار خود را به گونه اي جرح و تعديل مي كنند تا با انتظارات كساني كه با آنان تعامل دارند همخواني داشته باشد.اين امر بطور خاص در دوران نوجواني و جواني حائز اهميت است كه تماس با افراد همسن ،نوعي احساس امنيت را در جوانان ايجاد مي كند و حتي ممكن است رفتار وي را بيش از هر عامل ديگري شكل دهد.در مواردي كه جامعه اي شاهد شكاف و تضاد بين نسل ها باشد يا نسل هاي مختلف تجربيات متفاوتي داشته باشندگروه همسالان و دوستان اهميت فزاينده اي مي يابد.اهميت گروه همسالان و دوستان در جامعه فعلي ما به علت گسترش بي رويه شهرنشيني و تبعات آن از جمله كاهش نفوذ و اقتدار والدين و نهادهاي سنتي و همچنين طولاني شدن دوره جواني در اثر گسترش آموزش از يكسو و بيكاري و بالا رفتن سن ازدواج از سوي ديگر افزايش يافته است.گروه همسالان و دوستان ممكن است بر مبناي محله ،مدرسه ،دانشگاه ،سن يا يك فعاليت مشترك و يا آميزه اي از اين عوامل تشكيل گردد.فقدان نهادهاي سازمان يافته كافي براي اوقات فراغت جوانان باعث شده است كه اهميت گروه همسالان و دوستان در شرايط فعلي جامعه افزايش يابد(بني جمالي،56:1378-48).

2-2-4- تبيين ارتباط بين نقش وسايل ارتباط جمعي با جامعه پذيري افراد:

عامل ديگري كه در فرآيند جامعه پذيري بايستي مورد توجه قرار گيرد،وسايل ارتباط جمعي است.انسان امروز به لحاظ شرايط حاكم بر زندگي اجتماعي ،هرگز نمي تواند خود را از وسايل ارتباط جمعي و اخبار دنيايي كه اورا در بر گرفته است ،مستغني بداند.جهان پهناوردر اثر پيشرفت هاي شگرف وسايل ارتباطي بسيار كوچك جلوه كرده است،به گونه اي كه مك لوهان لقب دهكده جهاني بدان داده و براي توصيف نقش تعيين كننده ارتباطات در زندگي اجتماعي انسان ،اين برهه را «عصر ارتباطات» نام نهاده اند.نظام كنترل شده رسانه هاي جمعي نقش موثري در جامعه پذيري ايفا مي كند.

با افزايش هر چه بيشتر تفكيك حوزه خانه از محل كار و رسمي شدن آموزش،نظارت اوليا بر جوانان محدودتر شده و رسانه اين جاي خالي اوليا را هرچه بيشتر پر كرده و ارزشمند تر مي شود.گرچه شايد بيننده خود آگاه نباشد ،اما اطلاعات و دانش ها به درون ضمير ناخودآگاه او جاري شده ،بي آنكه خود بداند اين ارزش هاي تلقيني در آن ها ديده مي شود.اين دانش ها كه بصورت تصاوير و به حالت متمركز توليد مي شوند ،بوسيله رسانه هاي جمعي به داخل ذهن توده اي تزريق شده و به همسان كردن رفتار كه مورد نياز نظام توليد صنعتي است كمك مي كند(تافلر،218:1378).

اثرات وسايل ارتباط جمعي بسيار گسترده و گوناگون است ،اين اثرات ممكن است بصورت دراز مدت و كوتاه مدت انجام گيرد.اين اثرات ممكن است ناشي از محتواي برنامه ها باشند و همچنين احتمال آن مي رود كه بر روي عقايد ،ارزش ها،اطلاعات،مهارت ها،گرايش ها و رفتارهاي ظاهري تاثير بگذارند.درهمان حال برنامه هاي رسانه ها ،گرايش هاي جوانان به موقعيت شغلي ،مصرفي ،سياسي،عشق و زندگي خانوادگي را شكل مي دهد و از اين راه مي تواند بر كنترل غير مستقيم بينندگان خود نقشي داشته باشد(هلاكويي،200:1366).

قدرت و اثرات رسانه هاي جمعي و در رأ ‍‍س آن ها تلويزيون،سال هاي بسياري است كه توجه جوامع را به خود جلب كرده است.اعضاي خانواده هر يك جداگانه و يا در كنارهم با وسايل ارتباط جمعي مانند تلويزيون مرتبط و پيوسته هستند و حواس خود را به پيام هاي اين رسانه پيوند مي زنند.در جريان جامعه پذيري افراد توسط تلويزيون ،هنجارهاي گروهي زير به افراد آموخته مي شود :

1-      آداب اجتماعي: شامل غذا خوردن،نشستن،تعارف كردن

2-      شعائر اجتماعي : مناسك ديني ،آداب و تشريفات يك آيين خاص كه داراي قدمت و اهميت فراوان باشد.

3-      اخلاق اجتماعي:  رسوم اجتماعي مهمي كه جامعه نقض آن ها را سخت ناپسند بشمارد.

4-      مقررات اجتماعي: رسم هايي كه جامعه با خواست و آگاهي به وجود مي آورد مثل مقررات راهنمايي و رانندگي(آريان پور،156:1375).

در نتيجه يادگيري اين آموزش ها كه جملگي بر اثر امكان يادگيري اجتماعي حاصل از استفاده از رسانه هاي جمعي است ،شخص با جامعه پيام فرست همنوا و همرنگ شده ،ارزش ها و هنجارهاي مذكور را دروني كرده و به نظم جامعه مورد نظر كمك مي كند.علاوه بر تلويزيون ،ما در معرض انواع ديگري از وسايل ارتباط جمعي مانند راديو،فيلم،مجله،روزنامه،كتاب،اينترنت و ماهواره قرار داريم. سوالي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه نقش رسانه هاي جمعي در جامعه پذيري افراد چيست؟همانطور كه مي دانيم وسايل ارتباط جمعي داراي كاركردهاي گوناگوني هستند؛از جمله

آموزش،اطلاع رساني و انسجام دهي، فعاليت هاي فرهنگي ،آموزشي و تفريحي

آموزش : وسايل ارتباط جمعي به لحاظ ويژگي منحصر بفردي كه دارند،چنانچه به درستي بكار گرفته شوند ،مي اوانند همانند مدرسه و دانشگاه در تربيت و آموزش افراد جامعه به خوبي عمل كنند.رسانه ها حتي از جهاتي نسبت به مدرسه و دانشگاه از امتيازاتي برخوردارند.مدرسه و دانشگاه از آغاز تا پايان محدوديت زماني دارند ؛يعني فقط سال هايي چند از حيات كودك يا جوان را به خود مشغول مي دارند،اما وسايل ارتباط جمعي بي هيچ محدوديت در تمامي مراحل زندگي با انسان هايند و از آغاز تا پايان عمر را مي پوشانند.رسانه هاي ارتباط جمعي چه مكتوب(روزنامه،مجلات،كتاب و…)و چه غير مكتوب(راديو ،تلويزيون،ماهواره و …) بزرگترين سهم را در راه انتقال ميراث فرهنگي و فكري بشريت به عهده گرفتند و تعالي فرهنگ انساني را موجب مي شوند(ساروخاني،86:1386).

اطلاع رساني و انسجام دهي : وسايل ارتباط جمعي ،مردم را از رويدادهاي داخلي و خارجي آگاه مي سازند.اين گونه وسايل موجب آگاهي سريع مردم از اوضاع يكديگر و حوادث و رويدادهاي جهان مي شوند.بنابراين نظام ارتباط جديد عهده دار اداره كردن و سازمان دادن و حفظ رابطه متعادل بين دو نيروي علم و فناوري در جامعه است ،به گونه اي كه جامعه با حفظ استمراري و پايداري خود ،توانايي انطباق و دگرگوني را هم داشته باشد(اخترشهر،110:1386).

فعاليت هاي فرهنگي ،آموزشي و تفريحي : رسانه هاي گروهي زمينه هاي تفريح و سرگرمي افراد جامعه را در اوقات فراغت فراهم مي آورند.بنابراين بخشي از كاركرد رسانه هاي گروهي ،تفريح و تفنن براي افراد جامعه است.اين گونه برنامه ها نيز ضمن برخورداري از جنبه هاي تفنني،مي توانند با فعاليت هاي فرهنگي و آموزشي همراه شوند.بنابراين رسانه هاي جمعي مردم را در برابر جامعه اي كه بايد به آن مرتبط باشند و به گونه شايسته اي آن را بپذيرند و از ماهيت قواعد و هنجارهاي آن شناخت پيدا كنند،مهيا مي نمايند و اين عمل نيز توسط فرآيند جامعه پذيري صورت مي گيرد(اخترشهر،113:1386).

2-3- راهكارهاي جامعه پذيري :

به طور كلي مي توان گفت كه جامعه پذيري از سه طريق عمده «تقليد » ، «آموزش » و «انگيزش » صورت مي گيرد.تقليد نسخه برداري از رفتار ،ارزش ها و نگرش هاي ديگر افراد يا گروه هاي ديگر است (راش،116:1377).اين وسيله يكي از عمده ترين وسايل جامعه پذيري است كه در كليه سنين مصداق مي يابد،اما در دوران كودكي و پس از آن در دوران نوجواني و جواني از اهميت بيشتري برخوردار است. افراد در سنين پايين و در مرحله اي كه شخصيت آنان در حال شكلگيري است،معمولا به تقليد از رفتار ،ارزش ها و نگرش هاي افرادي مبادرت مي ورزند كه آن ها را مهم و دوست داشتني مي دانند.تقليد ممكن است آگاهانه و يا غير آگاهانه باشد.در دوران كودكي تقليد تقريبا در رابطه با والدين صورت مي گيردو كودك والدين خود را الگو قرار مي دهد.در دوران نوجواني و جواني ،معلمان و گروه همسالان و دوستان تبديل به منبع مهمي براي تقليد مي شوند و در مراحل بعدي نيز همكاران،همسران و يا شخصيت هاي معروف اجتماعي و سياسي و يا فكري مي توانند الگوي فرد براي اقتباس ارزش ها ،نگرش ها و رفتار سياسي باشند(مهرداد،85:1376).

آموزش ، يادگيري كم و بيش عمدي رفتار مناسب از طريق« تحصيلات رسمي » و بطور كمتر رسمي از طريق گروه هاي بحث و مطالعه و فعاليت هاي ديگر مانند كارآموزي حرفه اي است.

انگيزش يادگيري رفتار مناسب بوسيله« تجربه » و از طريق فرآيند «آزمايش و خطاست ».آموزش به روشني بيش از همه در دوره كودكي و نوجواني مهم است ،اما ممكن است هر از چند گاه در زندگي بزرگسالي نيز مهم باشد،در حاليكه انگيزش در تمام دوره زندگي معمول است(راش،116:1377).

2-4- مراحل جامعه پذيري :

ما جامعه پذيري را بدين گونه تعريف مي كنيم : جرياني كه به بركت آن شخص انساني در طول حيات خويش تمامي عناصر اجتماعي – فرهنگي محيط خود را فرا مي گيرد و دروني مي سازد و با ساخت شخصيت خود تحت تاثير تجارب و عوامل اجتماعي معنادار يگانه مي سازد،تا خود را با محيط اجتماعي كه بايد در آن زيست نمايد تطبيق دهد.جامعه پذيري روند اخذ معارف،مدل ها ،ارزش ها و نماد ها مي باشد و بطور خلاصه شيوه هاي عمل ،تفكر و احساس خاص گروه ها ،جامعه ، تمدني است كه هر شخص مجبور به زندگي در آن است(زنجاني زاده،148:1374). به لحاظ دوره هاي زماني مراحل زيادي در فرآيند جامعه پذيري وجود دارد كه مهمترين آن ها عبارتند از 1- شيرخوارگي تا كودكي   2- كودكي تا نوجواني       3- نوجواني تا جواني     4- دوره تكميل تحصيلات رسمي     5-  بزرگسالي   6- نظام شغلي

7- ازدواج   8- تولد نخستين فرزند    9- ازدواج نخستين فرزند  10- بازنشستگي   11- مرگ

اين روند از آغاز تولد شروع مي شود و در تمامي طول حيات ادامه مي يابد و پاياني نمي شناسد مگر با مرگ.بدون شك كودكي فشرده ترين دوره جامعه پذيري مي باشد.اين دوره نه فقط دوره اي است كه موجود انساني چيزهاي بسياري را بايد فراگيرد(مانند نظافت،ميل به غذا،آداب معاشرت،زبان، نقش ها و…) بلكه دوره اي است كه بيش از هر دوره در آن قابليت انعطاف وجود دارد و مناسب ترين دوره براي يادگيري است(زنجاني زاده،149:1374).با اين همه توجه فزاينده اي به جامعه پذيري در دوران بزرگسالي ابراز گرديده است، ونيز به اين انديشه كه جامعه پذيري فرآيندي است كه در سراسر زندگي ادامه مي يابد ،نه اينكه به بيست و چند سال نخست زندگي محدود باشد،هر چند كه ممكن است اين سال هاي نخستين براي بيشتر مردم در بيشتر جوامع مهم باشند.«ولگايز » (1975) در مطالعه خود درباره اروپاي شرقي به «جامعه پذيري نسلي » و به «باز اجتماعي شدن » كه آن را به دو« مرحله انقلابي » و « مرحله پيوسته » تقسيم مي كند ،اشاره مي كند(راش،110:1377). به گفته او هنگامي كه يك رژيم جديد با ارزش هاي ايدئولوژيك متفاوتي به قدرت مي رسد مي كوشد نه تنها نسل جديد را جامعه پذير كند،بلكه نسل قديم را نيز باز اجتماعي مي كند و ارزش ها يشان را از ايدئولوژي قديم به ايدئولوژي جديد تغيير دهد(راش،110:1377).فرد بزرگسال باز هم در بقيه حيات خويش تحت تاثير روند جامعه پذيري قرار دارد،بخصوص مراحلي وجود دارد كه در آن ها فرد جامعه پذيري فشرده اي را تجربه مي كند.بعنوان مثال مي توان آنچه را كه تطابق با نخستين شغل در جامعه صنعتي نوين ايجاب مي كند بخاطر آورد: كسب اطلاعات فني جديد،درك و تفهم نظام رسمي ونظام غير رسمي ،و يا پنهان نقش ها،كنش هاي متقابل،ارتباطات ،مجازات ها، كشش نسبت به مدل ها و آهنگ نوين كار،شرايط جديد زندگي و حتي استاندارد نوين زندگي ،هر ترقي،هر تغيير شغل نيز دوره اي جديد از جامعه پذيري را مي گشايد.ازدواج ، تولد نخستين فرزند مراحلي هستند كه مستلزم تطابق هاي نويني هستند.پيوند  يك مهاجر در كشوري كه بدانجا رفته است احتمالا مشكل ترين آزمايش «دوباره اجتماعي شدني» است كه شخص در بزرگسالي انجام مي دهد و براي همه و در تمامي سنين و در هر شرايطي با موفقيت همراه نيست(زنجاني زاده،149:1374).

2-5- اهداف جامعه پذيري :

جامعه پذيري به معناي همسازي و همنوايي فرد با ارزش ها ،هنجارها و نگرش هاي گروهي و اجتماعي است يا به مفهوم ديگر،جامعه پذيري فرآيندي است كه به واسطه آن ،هر فرد دانش و مهارت هاي اجتماعي لازم براي مشاركت موثر و فعال در زندگي گروهي و اجتماعي را كسب مي كند(علاقه بند،91:1386).مجموعه اين ارزش ها،هنجارها،نگرش ها،دانش ها و مهارت ها فرد را قادر مي سازد كه با گروه ها و افراد جامعه،روابط و كنش هاي متقابل داشته باشد.فرآيند جامعه پذيري امري مستمر و به اعتباري مادام العمر است.از ديدگاه فرد،جامعه پذيري فرآيندي است كه طي آن فرد به كسب هويت نايل و با پذيرفتن ارزش ها،هنجارها،آرمان ها و شيوه هاي زندگي تحت شرايط مطلوب قادر به تحقق استعدادهاي بالقوه خود مي شود.اگر جريان جامعه پذيري با موانعي مواجه شود به محدوديت رشد فردي مي انجامد.به هر حال براي فرد جامعه پذيري، شرطي اجتناب ناپذير در امر خودآگاهي و تشكيل هويت  محسوب مي شود.از اينرو جامعه پذيري شامل دو فرآيند مكمل است : انتقال ميراث اجتماعي و فرهنگي، و رشد شخصيت (علاقه بند،91:1386).

محتواي فرآيند جامعه پذيري به گوناگوني جامعه هاي انساني است. بدين معنا كه هر جامعه اي با توجه به شرايط و مقتضيات خود،افراد را پرورش مي دهد؛مثلا اسكيمو به كودك خود مي آموزد كه چگونه در مقابل سرماي قطبي از خويش مواظبت كند يا كودك كوير نشين مي آموزد كه چگونه با آفتاب سوزان صحرا كنار بيايد.علي رغم تفاوت هاي محيطي و فرهنگي ،جامعه پذيري داراي هدف ها و مقاصد مشتركي است كه به مهمترين آن ها مي پردازيم.

1-        يكي از مقاصد جامعه پذيري آموزش قواعد و نظامات اساسي،از آداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روش هاي علمي ،به افراد است.

2-        فرآيند جامعه پذيري به همان ميزان كه عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهاي اجتماعي،تحت نظم و انضباط در مي آورد،به او اميد و آرزو مي دهد.انضباط به خودي خود،وقتي براي فرد شاق و بي پاداش باشد،تحمل سوز است.تحمل و رعايت هنجارها موقعي به خوبي ميسر است كه فرد آن ها را وسيله تحقق هدف هاي خويش بداند.جامعه به تدريج به هريك از اعضاي خود،خواست ها و آرزوهايي در خور پايگاه هايي كه با توجه به جنس،سن ،وابستگي گروهي يا منشا خانوادگي اشغال خواهند كرد،القا مي كند.

3-        فرآيند جامعه پذيري از طريق برآوردن خواست ها،آرزوها،اميدها و سوداهاي فردي يا ممانعت از دستيابي بدانها،براي فرد هويت مي آفريند.در گذشته هر فردي هويت خود را بنا به سابقه خانوادگي و طبقه اجتماعي به دست مي آورد.ولي در جامعه معاصر احساس هويت فردي،نه تحت تاثير گذشته فرد،بلكه بعد ها طي زندگي حاصل مي شود.

4-        فرآيند جامعه پذيري،نقش هاي اجتماعي  و نگرش ها،انتظارات و گرايش هاي مربوط به آن نقش ها را به فرد مي آموزد.نقش هاي اجتماعي،آمال  و آرزوها،هويت ها و قواعد و نظامات رفتاري،روابط متقابل تنگاتنگي با يكديگر دارند؛مثلا معلمي يك آرزوي معنوي و شغلي است،قواعد و هنجارهاي ويژه اي دارد،نوعي هويت شخصي است و بالاخره يك نقش اجتماعي است.گرايش ها و ارزش هاي وابسته به نقش اجتماعي،صرفا بصورت آداب و قواعد ظاهري آموخته نمي شوند،بلكه بايد كاملا در شخصيت فرد،موثر و جايگزين شوند.

5-        هدف ديگر فرآيند جامعه پذيري،آموختن مهارت ها ست. فقط با اكتساب و يادگيري مهارت هاست كه افراد مي توانند،در جامعه منشا اثرواقع شوند.در جامعه هاي سنتي،امر زندگي از طريق تقليد و تكرار آموخته مي شود.در جوامع امروزيادگيري مهارت هاي انتزاعي خواندن و نوشتن مهمترين وظيفه اجتماعي كردن است.فردي كه فاقد مهارت هاي لازم و مورد نياز جامعه است از لحاظ اقتصادي غير مولد و از لحاظ اجتماعي،بيگانه و حاشيه نشين محسوب مي شود(علاقه بند،94:1386-92).

6-        هدف ديگر فرآيند جامعه پذيري اينست كه شخص بايد بتواند بصورت موثري با ديگران ارتباط برقرار كند و توانايي خواندن،نوشتن و سخن گفتن را پيداكند.

7-        فرد بايستي ارزش ها و اعتقادات اساسي جامعه را طي اين فرآيند در ذهن خود متمركز كند(كوئن،104:1387).

2-6-نظريه اميل دوركيم :

بسياري از كارهاي دوركيم درباره تعليم وتربيت و در سطحي كلي تر جامعه پذير كردن نشان دهنده اهميت اين دو عامل در جلوگيري از زوال اخلاقي و وجود امكان اصلاحات در جامعه مي باشد(ريتزر،91:1988).دوركيم بشر را به عنوان انسان دو بعدي مي ديد كه از يكسو داراي بدن ،ميل و اشتهاست و از سوي ديگر يك شخصيت اجتماعي دارد.اما انسان تنها در بعد اجتماعي صورت انساني به خود مي پذيرد و تنها از طريق جامعه ،انسان به معناي كامل آن مي شود.از اين روي كنش اخلاقي راستين در فدا كردن برخي اميال فردي براي خدمت به گروه و جامعه نهفته است.دوركيم دين را يكي از نيروهايي مي دانست كه در درون افراد احساس الزام اخلاقي به هواداري از درخواست هاي جامعه را ايجاد مي كند.آيين هاي مذهبي از طريق تحميل انضباط بر نفس و خويشتنداري ،انسان ها را براي زندگي اجتماعي آماده مي سازند(كوزر،200:1385-196).در ديدگاه دوركيم ،حالات نفساني و نياز هاي انسان كه جنبه ذاتي و فطري نيز دارند بوسيله اخلاق مشترك تحت فشار قرار مي گيرند.از نظر دوركيم قواعد اخلاقي داراي خصوصيت اجباري هستند و اخلاق جمعي انسان ها را از هر دو طريق بيروني  و دروني  تحت فشار قرار مي دهند.كنترل بيروني، از نظر دوركيم واقعيات اجتماعي غير مادي هستند كه در كنار انسان قرار دارند و انديشه و كنش افراد را شكل مي دهند.اما كنترل دروني مهمتر از آن هستند و به درجه اي اطلاق مي شود كه افراد خود را به وسيله اخلاق اجتماعي دروني تحت فشار مي بينند،دوركيم به موضوع دروني كردن  اخلاق اجتماعي از طريق آموزش و در سطحي عمومي تر از «طريق جامعه پذير كردن» بسيار علاقمند بوده است(ريتزر،91:1988).دوركيم تاكيد مي كرد كه واقعيت هاي اجتماعي و به ويژه قواعد اخلاقي تنها در صورت دروني شدن در وجدان فردي،به راهنما و نظارت كننده موثر رفتار بشر تبديل مي شوند.به عقيده ريتزر با آنكه دوركيم نحوه دروني شدن اخلاق مشترك را مشخص نكرده بود،با اين حال به اين امر كه از قدرت دروني كردن اين امور اخلاقي در جوامع معاصر كاسته مي شود،معترف بود.به عقيده دوركيم ،نظم و انضباط جمعي  در حال از دست دادن اقتدار سنتي  خويش است.اهميت حفظ اخلاق جمعي و نظم اجتماعي از نظر دوركيم در جلوگيري از وقوع بي هنجاري  و خود كشي  در جامعه است كه عموما از پي تقسيم كار  و جريان تفكيك اجتماعي به وجود مي آيد.از نظر دوركيم تعليم وتربيت و جامعه پذير كردن بعنوان فرآيندهايي كه در آن افراد شيوه ها و طرق تعيين شده گروه يا جامعه را فرا گرفته و ابزارهاي جسماني  و فكري  و از همه مهمتر ابزار اخلاقي مورد نياز براي مفيد بودن در جامعه را كسب مي نمايند.از نظر دوركيم آموزش اخلاقي در جامعه پذير كردن فرد داراي سه جنبه مهم است(ريتزر،91:1988).

نظم و ترتيب :  هدف در آموزش اخلاقي ايجاد افرادي است كه داراي نظم و ترتيب شوند.آن ها به نيرويي احتياج دارند كه از تغييرات نفساني كه انسا نها را فرا گرفته جلوگيري كند.تنظيمات اخلاقي در كليت خود همچون ديوار و حفاظي فرضي در اطراف انسان عمل مي كنند كه او را از پيروي از گروه نفسانيات،محدود مي سازد(ريتزر،92:1988-91).از نظر دوركيم نظم و ترتيب داراي دو جزء است:

الف )انتظام يا منظم بودن كه در آن فرد به وظايف خود در شيوه اي منظم و زمان صحيح و با صبر و حوصله عمل نمايد.از نظر دوركيم همه نظم اخلاقي بر اين انتظام مبتني است.دوركيم در همين رابطه به تغييراتي كه در حالات و رفتار فرد پيدا مي شود اشاره كرده و بيان مي دارد: آنچه صفات مشخصه فعاليت فرد را از ديگران جدا مي كند بي نظمي كامل در حالات فرد است(دوركيم،861:1961).

ب )خود تنظيمي : گرايش انضباط از اين نقطه نظر اعتدال و ميانه روي در تمايلات و آرزوهاي شخص و ايجاد خودتنظيمي در اوست.تجربه مشترك ما بيان مي دارد كه انسان در طول جريان رشد خود،به نيرويي برخورد مي كند كه قيود هنجاري نام دارد و رفتار و خواسته هاي انسان را كنترل مي كند.فرد وقتي يك چيزي را دوست دارد ،هنگامي راضي مي شود كه آن را به دست آورد.او نه تنها نمي خواهد به وسيله خود متوقف شود ،بلكه آغاز توقف به وسيله ديگران را هم به آساني نمي پذيرد.از نظر دوركيم كنترل عواطف و احساسات اهميت بسياري دارد.زيرا هنگامي كه فرد با ابراز مقاومت از سوي انسان هاي ديگر مواجه مي شود ،در او احساس خشم به وجود مي آيد(دوركيم،861:1961).دوركيم با اشاره به اهميت آموزش افراد در اين زمينه معتقد است : ما بايد به فرزندان خود آموزش دهيم تا آن ها بتوانند جلوي خواسته ها و آرزوهاي خويش را بگيرند و اشتهاي خود را از همه چيز محدود كنند.اين اعمال محدوديت  شرط خوشبختي  و سلامت اخلاقي  است(ريتزر،92:1988).

احساس استقلال و خود مختاري  : دومين جنبه از آموزش اخلاقي به تدارك ديگران و آماده سازي آنها براي احساس استقلال مي پردازد.منظور دوركيم از استقلال و خود مختاري ،آن است كه فرد بفهمد :

–          دليل و علت اينكه قواعد  تجويز  مي شوند چيست؟ و آن ها را به وسيله تصديقي با فكر روشن و از روي ميل پذيرفته  باشد.

احساس صميميت به جامعه  : سرانجام هدف از جامعه پذير كردن ،رشد احساس صميميت به جامعه و نظام اخلاقي  است. تلاش هايي است كه به منظور مبارزه با سستي تاثير اخلاق جمعي بر افراد در جامعه مدرن صورت مي گيرد(ريتزر،92:1988).

2-7-جرج هربرت ميد

ميد به عنوان نظريه پرداز كنش متقابل نمادين به تحليل اينكه چگونه جنبه هاي يك شخصيت،به تدريج از لابلاي بازي ها و سرگرمي هاي كودكي پديد مي آيند پرداخته است.كودك در بازي هاي كودكانه خود كوشش دارد نقش بزرگتر ها را به خود بدهد و در اين كار ،به تدريج ايستارهاي مربوط به آن نقش ها را مي آموزد.فرآيند يادگيري نقش هاي سنتي از طريق بازي نوعي «دروني سازي  » انديشه است .ميد عنوان مي كند كه در مرحله بعدي بازي هاي كودكانه ،جنبه مهم تري از دروني سازي هنجارهاي جامعه يعني مفهوم «ديگري تعميم يافته » رخ مي دهد.در اين مرحله ،كودكان ديگر تنها در نقش هاي ساختگي بازي نمي كنند ،بلكه به بازي هايي مي پردازند كه داراي قوانين معيني است.از نظر ميد« ديگري تعميم يافته » بيانگر قوانين و داوري هاي ديگران و حتي آغاز و درك پذيرش آنهاست.زيرا بازيگران يك بازي بايد نقش هاي ديگران را نيز درك كنند.از اين رو ميد اين مفهوم را براي بيان آغاز شناخت نقش ديگران و اجتماعي شدن از طريق ديگران به كار مي برد.

اما ميد وجود فرد را صرفا به عنوان مهره اي در دست ديگران تلقي نمي كند .او از واژه هاي ساده ي «من»(من فاعلي) و«بمن»( من مفعولي){ I and Me} براي طرح دو جنبه ازيك  شخصيت استفاده مي كند.«من» شامل جنبه ذهني ،تصوري،خلاق و نوآورانه شخص است .«من» مفهوم يادگيري را در قالب كسب تدريجي ايستارها و يا خوبي و بدي و احساس هاي مربوط به درستي و نادرستي بيان مي كند.« بمن » جنبه كلي شخصيت ها و در واقع سوي عيني شخصيت است.سويي كه عمدتا به واسطه  عكس العمل در برابر ديگران شكل گرفته است (گودرزي،16:1372).

نحوه پديدار شدن احساس از خود مورد توجه ميد است .در اجتماعي كردن بايد به تكامل توانايي گرفتن نقش و اجراي نقش توجه شود.در واقع خود از اين طريق شكل مي گيرد.براي ميد توانايي پاسخ به خود ،همچون پاسخ يك نفر به ديگران ،از شرايط اساسي فرآيند جامعه پذيري براي رشد و تكامل ذهن مي باشد.خود همچون ذهن يك موضوع نيست،بلكه جرياني از آگاهي است كه چندين بعد را در بردارد :

1-        شخص توانايي پاسخ گفتن به خود را داشته باشد،همچون پاسخي كه ديگران به او مي دهند.

2-        شخص توانايي پاسخ گفتن به خود را داشته باشد،همچنانكه كل مردم (ديگران تعميم يافته) به او پاسخ مي دهند.

3-        شخص توانايي داشته باشد تا در گفتگويش با ديگران موقعيتي را بدست آورد.

4-        توانايي شخص در آگاهي نسبت به آنچه كه يك نفر مي گويد و كاري كه مي خواهد در آينده انجام دهد(ريتزر،298:1988).

اين جريانات كاملا ذهني نيست و توانايي هاي مورد نياز براي بكارگيري آنها ،در اجتماع كسب مي گردد.زبان از اهميت مركزي برخوردار بوده و اين كار از طريق تفسير نمادهاي مهم و معني دار شفاهي صورت مي گيرد(ريتزر،298:1988).بر طبق نظريات ميد فراگيري زبان بعنوان كليد تكامل خود در كودك مطرح است.بواسطه زبان ،بايد بتوانيم مقصود خود را بيان داشته و نيز بتوانيم پاسخ انسان  هاي ديگر به خود را مورد ارزيابي قرار دهيم.بر طبق نظر ميد،ما خود آگاهي را هنگامي كه تمايز بين من مفعولي(me ) را از من فاعلي(I ) ياد بگيريم ،كسب مي كنيم.من فاعلي كودك غير اجتماعي شده است ،يك دسته از تمايلات و خواسته هاي فوري و بي اختيار است.من مفعولي ،آنچنانكه ميد اين واژه را بكار برده ،خود اجتماعي است.افراد خودآگاهي خويش را با ديدن خود همچنانكه ديگران آن ها را مي بينند،تكامل مي دهند.(گيدنز،72:1386).

2-8-نظريه جرج هربرت ميد درباره مراحل جامعه پذيري :

براي ميد نوزاد به منزله شخصي است كه بايد در جهاني كه مستلزم همكاري است،زنده بماند.با اين پيامد كه يك كودك آن دسته از رفتارهايي كه همكاري را تسهيل مي كند مي آموزد.پس از آغاز رشد زيست شناختي ،جريان يادگيري معني اشاره ها شروع شده و سپس آنها براي نشان دادن نيازهاي شخصي و بطور همزمان خواندن اشارات ديگران به منظور تعيين پاسخي مناسب براي آن ها بكار مي رود(ترنر،212:1373). فرد براي تكامل خود و كسب توانايي ايفاي نقش بايد مراحل زير را بگذراند  : در مرحله نمايشي ،كودك نقش آدم هايي را كه برايش مهم اند مانند پدر،مادر ،برادر يا خواهر ياد مي گيرد.اين مرحله مهم در چرخه زندگي ،ادراك متنوعي از زندگي اجتماعي به كودك مي بخشد.از آنجا كه كودك در اين مرحله يك رشته نقش هاي متنوع را به نمايش مي گذارد و از خودش ادراك بسيار متنوعي را مي پروراند.در اين مرحله كودك ادراك منسجم و يكپارچه اي از خود ندارد(ريتزر،279:1384).كودكان براي به دست آوردن ادراك منسجمتري از خود،بايد وارد مرحله بازي شوند.به نظر ميد وظيفه اصلي بازي نزد كودك انسان ايفاي نقش و تكوين شخصيت اجتماعي و تمرين آزاد در مناسبات و روابط گروهي است(توسلي،311:1386).آن ها در اين مرحله ،توانايي به دست آوردن نظر تعميم يافته تري درباره موقعيت وجود خويش را پيدا مي كنند.به تعبير ميد ،آن ها در اين مرحله ،پذيرش نقش «ديگري تعميم يافته» را ياد مي گيرند.ديگري تعميم يافته ،دروني ساختن موقعيت اجتماعي در مجموع  يا خودي ساختن وضعيت هاي اجتماعي خارج از وجدان فرد است كه عامل اصلي تشكيل دهنده هر شخصيت خودآگاه مي باشد.بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه منشا خودآگاه فرد ،روابط اجتماعي است كه در تبادل نقش ها نهفته است و در طي يك بازي اجتماعي از حالت مجموعه حركات خارجي معنادار به صورت دروني درآمده است و بدين ترتيب است كه در طي بازي هاي اجتماعي ،شخصيت رشد مي كند(توسلي،312:1386).ميد براي توضيح اين نظر ،بازي بيس بال را مثال مي زند.كودك طي اين بازي در مرحله نمايشي به ترتيب نقش هاي كاپيتان،توپ پخش كن،توپ گير، توپ ضربه زن و نظاير آن را به عهده مي گيرد.اما اين تصويرهاي ازهم گسيخته ادراك منسجمي از كل بازي بيسبال را در اختيار كودك قرار نمي دهد.به نظر ميد براي آنكه خود شكل گيرد ،گروهي اجتماعي بايد وجود داشته باشد(ريتزر،280:1384).

2-9-كولي و فرآيند آينه

 كولي يكي ديگر از بنيان گذاران روانشناسي اجتماعي ،نيز در باره فرآيند جامعه پذيري ،ديدگاه هاي جالبي را ارائه كرده است.او نيز در باره اينكه فرد چگونه ايستارها ،انديشه ها احساسات و عادات را بر مي گيرد تا بعنوان عضو مشترك جامعه در آيد .او با مطالعه روي كودكان خود به اين نتيجه رسيد كه« جامعه پذيري » چونان «فرآيند آينه » است.گوهر انديشه كولي در « فرآيند آينه » آن است كه ما همواره براي دريافت نقطه نظر ديگران نسبت به خودمان ،به چهره آنها نگاه مي كنيم و در اين رابطه،با پيمانه ذهني خودمان مفاهيمي درباره اينكه آنها راجع به ما چه مي انديشند،مي سازيم.مي آموزيم كه خودمان را از دريچه نگاه  ديگران بشناسيم.البته كولي بر اين باور نيست كه ما هميشه خود را آن طور مي يابيم كه ديگران مي بينند،بلكه مي گويد ما چنان كوششي داريم و خود را آن طور مي نگريم كه فكر مي كنيم ديگران مي بينند.نظريات كولي درباره دو مفهوم اساسي گروه هاي نخستين و خود آينه اي به مبحث جامعه پذيري ارتباط پيدا مي كند،كه اكنون به تشريح اين دو مفهوم مي پردازيم :

1-       گروه هاي نخستين :

گروه هاي نخستين نظير خانواده و گروه همبازي كه روابط صميمانه و چهره به چهره و نزديك و احساسي در آن ها جاري است (توسلي،298:1386)در تشكيل ماهيت اجتماعي و آرمان هاي افراد نقشي بنيادي دارند.گروه نخستين عامل اساسي در پيوند دادن انسان با جامعه اش و ادغام افراد در ساختمان اجتماعي بوده،بستر پرورش محبت و همدردي انساني است و با حالت بي تفاوت،غير شخصي و غير عاطفي انواع ديگر روابط اجتماعي در تضاد است(كوزر،413:1385-412).گروه نخستين توانايي «خود را به جاي ديگري گذاشتن» را تقويت مي كندو با ايجاد حساسيت نسبت به واكنش هاي ديگران كه بدون آن زندگي اجتماعي امكان ناپذير است،فرد را از پيله خود بينانه اش بيرون مي كشد.در همين گروه هاي نخستين است كه ماهيت انساني پديد مي آيد.شخص نمي تواند اين ماهيت را جز از طريق«همبازي با ديگران» به دست آورد و «انزوا» آن را به تباهي مي كشاند(كوزر،414:1385).

مفهوم خود آيينه سان :

كولي خود را محصول كنش متقابل اجتماعي ما با ديگران دانسته و آن را خود آيينه اي مي نامد، از نظر او جريان تكامل خودآگاهي كه انسان از آن طريق نسبت به خود شناخت كسب مي كند،سه مرحله يا عنصر دارد (توسلي،297:1386):

1-        ظاهر ما براي ديگران چگونه نمايان مي شود؟

2-        ديگران حضور و ظاهر ما را چگونه مورد ارزيابي و قضاوت قرار مي دهند؟

3-        احساس ما از خودمان چگونه است،همراه با غرور و تكبر است يا خفت و سرشكستگي.

از نظر كولي خود آيينه اي همچنين براي تمايز بين self-imageوself-conception به كار مي رود.

self- image :تصويري ذهني است كه ما از خود داريم ،اين تصوير موقتي بوده و از يك زمينه فرهنگي به زمينه فرهنگي ديگر تغيير مي كند.

Self- conception : حسي دائمي تر از خود است كه در طول زمان جريان دارد و به تصوير واقعي كه هر كسي از خودش دارد نزديكتر است.

كولي  همچنين بر اين نظريه است كه « فرآيند آينه» از همان روزهاي  آغاز زندگي ،آغاز مي شود.آينه كولي ،در كودكي باز تابنده روشن ترين تصورات فرد از چشم پدر و مادر است.كودك در سال هاي بعد ،نسبت به همبازي هايش حساس تر مي شود.سپس در سال هاي پر احساس  جواني ،بيشترين حساسيت در رابطه با عشق به ديگري نمايان مي شود(گودرزي،17:1372).

2-10-پيشينه تحقيق :

الف)تحقيقات انجام شده در ايران

در تحقیقی که با نام جامعه پذیری دختران و پسران توسط آقای محمود بابااوغلی در ایران انجام شده است ،مدرسه از جمله نهادهای موثر در جامعه پذیری افراد بخصوص دختران محسوب می شود.دختران در مقايسه با پسران آمادگي رواني بيشتري جهت دروني كردن الگوهاي فرهنگي از خودنشان مي دهندو درصد تخلفات راهنمايي و رانندگي بطور چشمگيري در بين خانم ها كمتر از آقايان است.موفقيت در جهت انجام وظايف مربوط به نقش هاي اجتماعي مسبوق به آگاهي فرد از نقش جنسي خود مي باشند.دختران تقريبا از دو سالگي شروع به بروز تمايل اجتماعي براي نزديك شدن به دخترهاي ديگر مي كنند.پسرها تا مدت طولانيتري بي طرف باقي مي مانند اما تا سن سه سالگي آن ها نيز براي انتخاب هم بازي ها به همجنسان خود تمايل نشان مي دهند.دختر بچه ها بطور فزاينده اي يك سبك رفتاري نسبتا آرام،اجتماعي و تعاوني در بازي ها و كنش هاي متقابل اجتماعي خود ارائه مي دهند،پسر بچه ها بيشتر احتمال مي رود با يك سبك جسورانه و سرزنده در بازي ها توأم با حركات فيزيكي شركت كنند. وهمچنين دختران بيشتر از پسران جامعه پذير مي شوند(بابااوغلی،1385).

در همين راستا در تحقيقي ديگر كه با نام قشر بندي اجتماعي و تبيين جامعه شناختي جريان اجتماعي كردن نوجوانان در خانواده(مورد مطالعه شهر تهران) توسط آقاي مسعود گلچين در دانشگاه تربيت مدرس در سال 1378 به انجام رسيده است ،مشاهده مي شود كه خانواده هايي كه از حيث وضع اجتماعي شرايط برتري دارند و از نظر فرهنگي در گذران اوقات فراغت خود ،داراي الگوهاي متنوع تري هستند و از ماهواره كمتر استفاده مي كنند و در كل ميزان مطالعه كتاب در آنها بيشتر است ،به احتمال زياد داراي نوع تعامل مطلوبتري هستند و احتمال بيشتري دارد كه به راهبرد تربيتي مناسب روي آورد.راهبرد تربيتي والدين تا حدي در جهت مخالف وضعيت اقتصادي خانواده و از طريق غير مستقيم تحت تاثير شرايط اجتماعي خانواده و اثر آن ها بر نوع تعامل خانوادگي و بخصوص از طريق تاثير پذيري از نوع تعامل خانوادگي شكل مي گيرد .راهبردهاي تربيتي بهتر در خانواده هاي كمتر مرفه ،ليكن داراي وضعيت اجتماعي و نوع تعامل و وضعيت فرهنگي برتر يافت مي شود.به اين ترتيب هر چند تاثير مستقيم پايگاه اجتماعي – اقتصادي خانواده چندان چشمگير نيست اما بواسطه خصوصيات ساختاري و نوع تعامل خانوادگي در راهبرد تربيتي والدين موثر واقع مي شوند. سبك اجتماعي كردني كه والدين در خانواده بر مي گزينند،بيش از هر چيز به نوع تعامل خانواده بستگي دارد و در اين ميان بسته بودن خانواده،منزوي بودن و بي سازماني آن به شدت موجب روي آوردن به سبك هاي اجتماعي كردن بسته و غير سازنده مي شود.بر عكس ،وجود روابط و كنش هاي عقلاني ،سازمان ارگانيك ،پويا و مبتني بر استقلال و رابطه باز اعضا با يكديگر و بيرون از خانواده در روي آوردن والدين به سبك هاي اجتماعي كردن باز و سازنده موثر هستند.هر قدر راهبرد تربيتي و سبك اجتماعي كردن والدين برتر ومناسب تر باشد انتظار مي رود كه نوجوان از ادراك مثبت تري به خود برخوردار باشد.همچنين نوع تعامل خانوادگي (حمايتي نبودن وبرعكس رابطه اي بودن خانواده) در خود پنداره نوجوانان موثر است.ضمنا ميزان اهميت والدين به آينده شغلي و تحصيلي نوجوان در تقويت خود پنداره او تاثير مثبت دارد.به علاوه هر قدر نوجوان با والدين خود به ويژه هردوي آن ها ارتباط صميمي تري داشته باشد،احتمال آنكه نگرش نوجوان به خودش مثبت تر باشد، بيشتر مي شود(گلچين،1378).

در پژوهشي ديگر كه توسط خانم منصوره دسترنج تحت عنوان بررسي رابطه جامعه پذيري و عزت نفس (مطالعه موردي : زنان 45-25 سال شهر لار) در دانشگاه شيراز به روش پيمايش صورت گرفته است نشان داد كه جامعه پذيري با عزت نفس رابطه معناداري دارد.

در تحقيقي ديگر كه توسط خانم فاطمه امري با نام بررسي نقش خانواده در جامعه پذيري جنسيت فرزندان(مطالعه موردي شهر شيراز) در سال 1386 به انجام رسيده است مشاهده مي شود كه بين اعتقاد والدين به باورهاي كليشه اي جنسيت و نگرش آن ها درباره نحوه جامعه پذيري جنسيت رابطه مثبت وجود دارد.همچنين مردان بيش از زنان به تفكيك جامعه پذيري جنسيت بين پسران و دختران اعتقاد دارند.همچنين نتايج تحقيق ايشان نشان مي دهد سطح تحصيلات پاسخگويان ،تعداد فرزندان و سن پاسخگويان با نگرش آن ها درباره نحوه جامعه پذيري  پسر و دختر رابطه دارد(امري،1386).

در تحقيقي ديگر كه توسط روضان پيري با نام نقش تلويزيون در جامعه پذير كردن جوانان (مورد مطالعه ،جوانان 29-15 ساله استان ايلام) در سال 1386 با استفاده از روش پيمايش انجام گرفته است نتايج زير بدست آمده است.تلويزيون نقش اساسي در جامعه پذيري جوانان دارد.تلويزيون از لحاظ آموزش غير رسمي جايگاه ويژه اي دارد و به دليل برد وسيعش يكي از بهترين وسايل آموزشي و علمي است كه هم اكنون در اختيار مردم قراردارد.آموزش غير رسمي از طريق تلويزيون مي تواند تمامي ساعات شبانه روز را در بر گيرد و در بهبود وضع جامعه موثر افتد.بدين ترتيب تلويزيون با انتشار اطلاعات،آگهي ها و دانستني هاي نوين ،آموزش رسمي را از انحصار مدارس،آموزشگاه ها و دانشگاه ها خارج كرده و در پاره اي از موارد در كنار تلاش هاي آموزش گران،معلمان و استادان،دانستني هاي علمي نوين و ميراث هاي فرهنگي – اجتماعي را به دانش آموزان و دانشجويان منتقل مي سازد.پس با افزايش پخش برنامه هاي علمي،آموزشي،سياسي،مذهبي،اجتماعي و برنامه هاي متنوع و سرگرمي جامعه پذيري جوانان نيز افزايش خواهد يافت(پيري،1386).

ب)تحقيقات انجام شده در خارج

در تحقیقی دیگر که توسط الکین و هندل در سال 1972انجام شده است ،عواملی از جمله محیط های کاری ،انجمن ها یا گروه های خاص مذهبی و همچنین ارتباطات افراد با یکدیگر که هرکدام تاثیرات خود را با درجات متفاوتی بر فرآیند جامعه پذیری می گذارند،در جامعه پذیری افراد موثرند(الکین و هندل،141:1972).

در یک مطالعه مشابه دیگر «داجر»در سال 1967 نشان داد که جامعه پذیری افراد به دو گونه صورت می گیرد:1-از طریق دستورات و امر ونهی های والدین .2-از طریق افکار و کنش های همسالان(آقابخشي،1378).

در تحقیقی دیگر در همین زمینه ،مید و پیاژه یکی دیگر از عوامل جامعه پذیری را گروه همسالان می دانند؛یعنی گروه های دوست که تقریبا هم سن هستند(گیدنز،86:1386).

فصل سوم:

روش شناسی تحقیق

جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر  ارومیه می باشد.

3-2-حجم نمونه :

حجم نمونه در این تحقیق شامل 100دانش آموز دختر دوره راهنمایی شهر  ارومیه که به صورت روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای  انتخاب شدند،می باشد.

3-3-ابزار گردآوری اطلاعات :

در این پژوهش ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که بصورت طیف لیکرت از متغیرهای موجود در پژوهش طراحی شده است.پرسشنامه شامل اطلاعات هویتی و  تعدادی  سوال بصورت طیف لیکرت که از فرضیه ها طراحی شده است.

3-4-روش تحقیق :

روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت پیمایشی است.

بحث و نتيجه گيري

در اين فصل به تفسير نتايج تحقيق حاضر همراه با مقايسه با نظريه هاي مرتبط با جامعه پذيري پرداخته ايم

 و در آخر پيشنهاد هاي لازم را ارائه داده ايم،تحقيق حاضر با هدف بررسي نقش عوامل اجتماعی

موثر بر جامعه پذيري دانش آموزان دختر  دوره راهنمایی شهر ارومیه آغاز شد

در اين بررسي جامعه پذيري فرايند مستمر ياد گيري است كه به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با نظام اجتماعي از طريق كسب اطلاعات و تجربيات به وظايف،حقوق و نقش هاي خويش در جامعه پي مي برند. در اين فرآيند ارزش ها ،ايستارها،نهاد ها اعتقادات و آداب و رسوم از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد و امكان دارد در جريان اين انتقال،تغيير و تبديل هايي صورت پذيرد. اين جريان از طريق كنش متقابل اجتماعي صورت مي پذيرد و مردم به وسيله آن شخصيت خود را بدست آورده و شيوه زندگي جامعه خود را مي آموزند. جامعه پذيري فرد را به آموختن هنجار ها ، ارزش ها، زبان ها، مهارت ها، عقايد و الگو هاي فكرو عمل كه همگي براي زندگي اجتماعي ضروري مي باشد،قادر مي سازد.

كاركرد گرايان معتقدند جامعه پذيري فرآيندي است كه طي آن، مردم يك جامعه بايستي نظامهاي نمادين مشتركي از جمله تشخيص جايگاهشان در نظام قشر بندي،نظام ارزشي مشترك،جهتگيري هاي شناختي مشترك،هدف هاي پذيرفتني،هنجارهاي تعيين كننده وسايل مناسب براي دستيابي به اين هدف ها و تنظيم هاي مربوط به حالت هاي  عاطفي را ياد بگيرند.و آن ها را ملكه ذهن خود سازند. از ديدگاه كاركرد گرايان ،جامعه پذيري بخشي از تبيين ثبات يا تعادل اجتماعي است. و آن ها جامعه پذيري را وسيله اي در نظر مي گيرند كه به كمك آن يك جامعه خود را دائمي مي سازد.از اين ديدگاه جامعه پذيري فرآيندي است كه جامعه از طريق نهادهايي خاص طراحي و اجرا مي كند تا فرد را در خدمت جامعه در آورده،معرفت و رفتار او را با جامعه هماهنگ كند.در طي فرآيند جامعه پذيري انسان كاملا در قالب هاي فرهنگي جامعه قرار گرفته و در واقع آن را مي پذيرد. جامعه آماري تحقيق حاضر شامل كليه دانش آموزان دختر دوره راهنمایی شهر ارومیه  می باشد که حجم نمونه در این تحقیق 100 نفر از دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مدارس دوره راهنمایی شهر ارومیه می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند.روش تحقيق مطالعه حاضر به صورت پيمايشي و جمع آوري داده ها به وسيله پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. بطوري كه قلمرو مكاني آن شهر اروميه و قلمرو زماني نيمه دوم سال 1389 می باشد.

5-2- بحث و تفسير نتايج

10 درصد دانش آموزان  اظهار داشته اند كه پدرشان بيسواد است. 6درصد گفته اند كه پدرشان سواد ابتدايي دارد.14 درصد اظهار كرده اند كه پدرشان تحصيلات در حد راهنمايي دارد.14 درصد گفته اند كه ميزان تحصيلات پدرشان در حد دبيرستان است.36 درصد معتقدند كه پدرشان تحصيلات در حد ديپلم دارد.و6درصد نيز معتقدند كه پدرشان تحصيلاتي در حد فوق ديپلم دارد. و4درصد نيز معتقدند كه پدرشان تحصيلاتي در حد لیسانس دارد. كه 18 درصد دانش آموزان  اظهار داشته اند كه مادرشان بيسواد است. 14درصد گفته اند كه مادرشان سواد ابتدايي دارد.18 درصد اظهار كرده اند كه مادرشان تحصيلات در حد راهنمايي دارد.16 درصد گفته اند كه ميزان تحصيلات مادرشان در حد دبيرستان است.30 درصد معتقدند كه مادرشان تحصيلات در حد ديپلم دارد.و2درصد نيز معتقدند كه مادرشان تحصيلاتي در حد فوق ديپلم دارد. و2درصد نيز معتقدند كه مادرشان تحصيلاتي در حد لیسانس دارد.

30درصد دانش آموزان  اظهار داشته اند كه شغل پدرشان کارمند می باشد.4 درصد گفته اند که شغل پدرشان کشاورز،12 درصد گفته اند که شغل پدرشان کارگر،18 درصد بیان کرده اند که شغل پدرشان نظامی  می باشد.18 درصد دانش آموزان گفته اند که شغل  پدرشان نظامی  و 36 درصد  اظهار کرده اند که شغل پدرشان آزاد می باشد.

22درصد دانش آموزان  اظهار داشته اند كه شغل مادرشان کارمند می باشد.2 درصد گفته اند که شغل مادرشان کشاورز،72 درصد خانه دار ، 4 درصد نیز بیان کرده اند که مادرشان کارگر است.

 

که 6 درصد دانش آموزان مورد مطالعه ،خانواده شان پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایینی دارند.84 درصد دانش آموزان مورد مطالعه ،خانواده شان پایگاه اجتماعی – اقتصادی متوسطی دارند و10 درصد دانش آموزان مورد مطالعه ،خانواده شان پایگاه اجتماعی – اقتصادی بالایی دارند.

100 درصد دانش آموزان  مورد مطالعه در خانه شان تلويزيون دارند.7/99 درصد اعلام كرده اند كه در خانه شان ويدئو ،7/99 درصد گفته اند در خانه شان يخچال،1/62 درصد گفته اند در خانه شان مبلمان،9/71 درصد گفته اند در منزلشان اجاق گاز فردار،6/41 درصد اعلام كرده اند در خانه شان دوربين فيلمبرداري،1/54 درصد گفته اند كه در خانه شان خط اينترنت،8/91 درصد گفته اند كه در خانه شان ماشين لباسشويي،5/26 درصد گفته اند كه در منزلشان كولر گازي،2/20 درصد گفته اند كه در منزلشان ماشين ظرفشويي،7/25 درصد گفته اند كه در منزلشان كتابخانه شخصي،2/55 درصد اعلام كرده اند خانواده شان اتومبيل دارند و 5/8 درصد دانشجويان گفته اند كه لب تاپ دارند.

ميانگين تاثیر گروه همسالان در بین  دانش آموزان مورد مطالعه 87/44 درصد  با انحراف استاندارد 15/16 به دست آمده است.به طوري كه حداقل میزان تاثیر گروه همسالان  25 /6 درصد  و حداكثر آن 25/81 درصد مي باشد.

بر اساس اطلاعات جدول فوق ملاحظه مي شود ميانگين میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی در طول یک هفته در بین نوجوانان مورد مطالعه 66/55 با انحراف استاندارد 44/28 به دست آمده است.به طوري كه حداقل میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی 0 درصدو حداكثر میزان آن 100درصد مي باشد.

ميانگين میزان جامعه پذیری دانش آموزان  مورد مطالعه 95/72 درصد با انحراف استاندارد 29/26 به دست آمده است.به طوري كه حداقل میزان جامعه پذیری  0 درصد  و حداكثر آن 100 درصد مي باشد.اولین متغیری که در تحقیق  وارد شد میزان روابط اجتماعی اعضای  خانواده وارد تحقیق شد

بين دو متغير فوق همبستگي 626/0 r= با سطح معنی داری 000/0 p=  وجود دارد وچون سطح معنی داری کمتراز 05/ است نتیجه می شود همبستگي بین دو متغیر معنی دار می باشد. یعنی دو متغیر با هم رابطه دارند.بدین صورت که  با افزایش میزان روابط اجتماعی اعضای خانواده با همدیگر ،جامعه پذیری دانش آموزان بیشتر می شود. دومین متغیری که وارد تحقیق شد  میزان تاثیر پذیری از گروه دوستان می باشد . که بین دو متغیر همبستگي 335/0 r= با سطح معنی داری 001/0 p=  وجود دارد وچون سطح معنی داری کمتراز 05/ است نتیجه می شود همبستگي بین دو متغیر معنی دار می باشد. یعنی دو متغیر با هم رابطه دارند.بدین صورت که  با افزایش میزان تاثیر پذیری از گروه همسالان،میزان جامعه پذیری دانش آموزان بیشتر می شود. سومین متغیری که وارد تحقیق شد میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی  بود که بین دو متغیر فوق همبستگي 551/0 r= با سطح معنی داری 013/0 p=  وجود دارد وچون سطح معنی داری کمتراز 05/ است نتیجه می شود همبستگي بین دو متغیر معنی دار می باشد. یعنی دو متغیر با هم رابطه دارند.بدین صورت که  با افزایش میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی،میزان شکل گیری هویت  دانشجویان بیشتر می شود. و تاثیر میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی در شکل گیری هویت دانشجویان برابر 27 درصد می باشد. متغیر بعدی  که وارد تحقیق شد پایگاه اجتماعی – اقتصادی  خانواده  می بابا توجه به سطح معني داري    039/0 p=و نمره 634/0 f= و 2 dF= كه سطح معني داري از 05/0 کوچکتر می باشد،تفاوت نمره های میزان جامعه پذیری دانش آموزان  بر اساس پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده آنان معنی دار است وبا توجه به جدول 4-13ملاحظه مي شود ميانگين نمرات میزان جامعه پذیری  دانش آموزانی  که پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده شان پایین است برابر 66/68  درصد و ميانگين نمرات میزان جامعه پذیری دانش آموزانی   که پایگاه اجتماعی اقتصادی خانواده شان متوسط است برابر 37/77 و ميانگين نمرات میزان جامعه پذیری دانش آموزانی   که پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده شان  بالا می باشد  برابر 82/72 مي باشد. تمامی نتایج فوق نظریه های دورکیم و کولی و جرج هربرت مید را تایید می کند.

كه نتايج تحقيقات پيشين يافته هاي اين فرضيه را تاييد مي كنند. براساس تحقيقات مسعود گلچين

 با نام قشر بندي اجتماعي و تبيين جامعه شناختي جريان اجتماعي كردن نوجوانان در خانه(مورد

 مطالعه شهر تهران) سبك جامعه پذيري كه والدين در خانواده بر مي گزينند، بيش از هر چيز به

 نوع تعامل اعضاي خانواده بستگي دارد. در تحقيق آقاي گلچين به اين موضوع اشاره شده است،

چنانكه روابط اجتماعي اعضاي خانواده به صورت مطلوب باشد در آن صورت جوان از ادراك

 مثبت تري نسبت به خود برخوردار خواهد بود. از متغير هاي ديگر نقش گروه همسالان است

 كه در ارتباط با جامعه پذيري مورد سنجش قرار گرفته است و با توجه به نتايج بدست آمده

مشاهده مي شود كه بين ميزان نقش گروه همسالان با جامعه پذيري دانش آموزان  رابطه معني دار

مشاهده مي شود. كه اين خود حاكي از تاثير پذيري دانش آموزان دختر  از گروه هاي هم سن و سال

خود در مدرسه  است

ميزان استفاده از وسايل ارتباط جمعي متغير ديگري است كه در اين پژوهش در ارتباط با جامعه

 پذيري مورد سنجش قرار گرفت. از آنجا كه اكثر انديشمندان اين حوزه وسايل ارتباط جمعي

 را عامل جامعه پذيري معرفي مي كنند اما در اين تحقيق با توجه به ميزان استفاده كمتر دانشجويان

 از اين وسايل ارتباط جمعي مابين ميزان استفاده از وسايل ارتباط جمعي با جامعه پذيري دانش آموزان

رابطه معني داري وجود دارد.

 متغیر ديگري كه در اين تحقيق مورد سنجش قرار گرفت پايگاه اجتماعي-اقتصادي خانواده دانش آموزان  بود كه در اين تحقيق تفاوت نمره جامعه پذيري دانش آموزان

با توجه به پايگاه اجتماعي-اقتصادي خانواده آنها با سطح معني داري 039/0p= ، معني دار است.

5-3- محدوديت هاي تحقيق :

در جريان پژوهش هاي علمي بخصوص در مطالعات علوم اجتماعي كه روش تحقيق ميداني و

پيمايشي انتخاب مي شود،گاهي يك رشته مسائلي حادث مي شود كه ممكن است نتايج تحقيق

 را زير سوال برده و لطمات سنگيني به آن وارد نمايد.در اين تحقيق محدوديت هاي حادي كه لطمه

 جبران ناپذيري به نتايج تحقيق وارد نمايند،مشاهده نگرديد ولي با اين وجود ،محدوديت ها و موانعي

در حين اجراي پژوهش خودنمايي كرده اند كه در ذيل به آن ها اشاره مي شود.

1-        دشواري اجراي پرسشنامه و صداقت پاسخگويي افراد نمونه از جمله محدوديت هاي ديگر

 اين پژوهش مي باشد.البته سعي شده است با ارائه توضيحات لازم توسط پرسشگر در زمينه

 هدف پژوهش اعتماد افراد جلب گرديده و از اين طريق زمينه صداقت پاسخگويي آنان فراهم آيد.

2-        عدم تمايل برخي از پاسخگويان به پاسخ دادن به كليه سوالات پرسشنامه و عودت ندادن

آن ها از جمله محدوديت هاي ديگر اين كنكاش بود كه با افزايش حجم نمونه آماري و پيش

بيني افت اين پرسشنامه ها اين محدوديت كنترل گرديد.

5-4- پيشنهادات

1-        از آنجاييكه دانش آموزان  در مقاطع مختلف داراي ديدگاه هاي متفاوتي نسبت به خود و جامعه مي باشند

 لذا پيشنهاد مي شود نهادهاي موجود در جامعه اعم از نهاد خانواده،نهادهاي آموزشي و فرهنگي در

 راستاي تكميل جامعه پذيري افراد و دروني كردن ارزش ها و هنجارهاي حاكم بطور هماهنگ

برنامه ريزي نمايند و از دچار شدن به روزمرگي و فعاليت هاي متعارض پرهيز نمايند.

2-        نتايج پژوهشي اين تحقيق نشان مي دهد كه بين وسايل ارتباط جمعي و جامعه پذير شدن دانش آموزان رابطه معني داري وجود دارد.اين در حالي است كه امروز وسايل ارتباط جمعي ركن چهارم قدرتيا دموكراسي محسوب مي شوند،با توجه به نتايج فوق پيشنهاد مي گردد كه مسئولين فرهنگي در

آموزش و پرورش  برنامه ريزي در راستاي آشنايي دانش آموزان  و ترغيب آنان در جهت استفاده از رسانه هاي گروهي اقدام فوري نمايند.

3-        نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه دانش آموزان  وابسته به پايگاه اجتماعي – اقتصادي متوسط  در شهر اروميه نسبت به دانشجويان وابسته به خانواده هاي پایین و مرفه جامعه پذير ترند.لذا پيشنهاد

 مي گردد كه دروني كردن اخلاق اجتماعي بايد از طريق آموزش و در سطحي عمومي تر در جامعه

در بين همه پايگاه ها به يكسان انجام پذيرد و از طريق آموزش رسمي است كه افراد از تمامي

پايگاه ها داراي نظم و ترتيب مي شوند.

منابع و مآخذ

1-آقابخشي،ح.، 1378،اعتياد و آسيب شناسي خانواده،انتشارات سازمان بهزيستي كشور ودانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي،تهران ،چاپ اول

2-اخترشهر،ع.، 1386،رسانه هاي ارتباط جمعي و نقش آن ها در جامعه پذيري ديني،مجله معرفت،سال شانزدهم،شماره 123،ص 117-101

3-امري،ف.، 1386،بررسي نقش خانواده در جامعه پذيري جنسيت فرزندان(مطالعه موردي شهر شيراز)،پايان نامه كارشناسي ارشد، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه اصفهان

4- بيرو،آ.، 1367،فرهنگ علوم اجتماعي،ترجمه باقر ساروخاني،انتشارات كيهان،تهران،چاپ اول

5- پيروزنيا،م.،1385،آموزش و پرورش يكي از مهمترين آژانس هاي اجتماعي شدن،مجله اينترنتي فصل نوwww.fasleno.com

6- پيري،ر.، 1386، نقش تلويزيون در جامعه پذير كردن جوانان (مطالعه موردي : جوانان 29-15 ساله استان ايلام ) ،بوشهر،فصلنامه پيام جامعه ،بهار 87،شماره20

7- تقوي،ن.، 1382،جامعه شناسي خانواده،تهران،انتشارات دانشگاه پيام نور، چاپ اول

8- توسلي،غ.،1386،نظريه هاي جامعه شناسي،انتشارات سمت

9- دسترنج،م.، 1386، بررسي رابطه جامعه پذيري و عزت نفس،پايان نامه كارشناسي ارشد ،دانشكده علوم انساني ،شيراز،دانشگاه شيراز

10- رابرتسون،ي.، 1373،درآمدي بر جامعه،ترجمه حسين بهروان،تهران

11-ريتزر،ج.،1384،نظريه هاي جامعه شناسي در دوران معاصر،ترجمه محسن ثلاثي

12- ساروخاني،ب. ،1386،جامعه شناسي ارتباطات،تهران،انتشارات اطلاعات،چاپ نوزدهم

13 – ساروخاني،ب.، 1382،روش هاي تحقيق در علوم اجتماعي،تهران،انتشارات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي

14- ساروخاني،ب.، 1380،درآمدي بر دايره المعارف علوم اجتماعي،انتشارات كيهان،تهران،چاپ سوم

15- سازمان ملي جوانان، 1381،وضعيت و نگرش و مسائل جوانان ايران،تهران،انتشارات سازمان ملي جوانان

16- علاقه بند،ع.، 1386،جامعه شناسي آموزش و پرورش،تهران،نشر روان

17- قزل اياق،اح.، 1386،جامعه پذيري سياسي و خدمت مقدس سربازي،تهران،همايش حقوق عمومي و دولت

18- كوزر،ل.، 1385،زندگي و انديشه بزرگان جامعه شناسي،ترجمه محسن ثلاثي،تهران،انتشارات علمي

19- گلچين،م.، 1378،قشر بندي اجتماعي و تبيين جامعه شناختي جريان اجتماعي كردن نوجوانان در خانوده،رساله دوره دكتراي جامعه شناسي،دانشگاه تربيت مدرس،دانشكده علوم انساني

20- گلشن فومني،م ر.، 1382،جامعه شناسي آموزش و پرورش،تهران،نشر دوران،چاپ سوم

21- گيدنز،آ.، 1386،جامعه شناسي،ترجمه منوچهر صبوري ،تهران،نشر ني

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.