پرسشنامه بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی 7p بر عملکرد تولید و رضایت مشتریان

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی 7p بر عملکرد تولید و رضایت مشتریان (قیمت، ترفیع، مکان، محصول، فرآیند، اشخاص، شرایط فیزیکی، عملکرد تولید، رضایت مشتریان)

تعداد سوال: 55

تعداد بعد: 9

شیوه نمره گذاری: دارد

تفسیر: دارد

منبع: محقق ساخته (سفارش)

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 36000 تومان

خرید فایل

پرسشنامه بررسی تاثیر آمیخته بازاریابی 7p بر عملکرد تولید و رضایت مشتریان

فرآيند هاي اصلي سازمان شامل فعاليت ها و فرآيندهايي هستند كه عمليات توليد يا ارائه خدمات را شامل مي شوند . به جز این نوع فرآیندها ، فرآیندهای دیگری نیز مانند فرآیندهای مدیریتی و مشتری مدار نیز تعریف شده اند .

در صورتی که این امکان و توانایی را داشته باشید که نحوه و چگونگی مدیریت این فرآیند باعث كارا بودن و اثربخش بودن اين فرآيند باشد آن زمان است  كه مي توان با اطمينان گفت كه جهت بقاي سازمان در شرایط بحرانی امروز در گام اول و در مراحل بعدي براي توسعه و رشد آن مي توان اميدوار بود .

موضوع مورد بحث این مطلب ما پرداختن به فرآیند تولید به عنوان یک فرآیند اصلی و تعریف و ارائه شاخص هایی برای تحت کنترل گرفتن این فرآیند با هدف تعیین وضعیت و شرایط موجود ، شناسایی مشکلات احتمالی و رفع آنها و در صورت امکان طرح ریزی و عملیاتی ساختن برنامه هایی برای بهبود این فرآیند می باشد .

با تعريف شاخص هاي اندازه گيري عملكرد ، مقدار و ميزان اثربخشي و كارايي را مي توان محاسبه نموده با در اختيار داشتن داده هاي حقيقي از محاسبه اين شاخص هاي كليدي، امكان برنامه ريزي ، اجرا و بازبيني و اقدام اصلاحي به وجود مي آيد . تنها در اين صورت است كه برنامه هاي مديريت عملكرد و بهبود ، پشتيبان مناسبي به لحاظ اطلاعات موثق پیدا کرده و و نتیجه بخشی آنها افزایش می یابد .

در اين مقاله چند شاخص، ارائه مي گردد . ضمن آنکه نحوه ي محاسبه آنها را توضيح داده و با ذکر مثال هایی تا حد امکان موضوع را بازکرده و مفاهیم آن را جهت درک صحیح و اجرا تشریح می کنم .

گردآوري اطلاعات

گردآوري اطلاعات صحيح و دقيق اما به عهده ي شما مي باشد .در سازمان هایی که گردآوری اطلاعات ، محاسبه شاخص ها و ترسیم نمودارها و تهیه گزارش های گوناگون بخشی از فعالیت های مدیریتی می باشد ، محاسبه این شاخص ها با صرف زمان و انرژی کمتری صورت می گیرد . اما در صورتی که اینچنین نیست ، تقریبا باید از صفر شروع کرده و مکانیزم هایی را برای تهیه اطلاعات صحیح طراحی کرده تا بتوانید شاخص ها را محاسبه کنید .

گردآوری اطلاعات، محاسبه شاخص ها و ترسیم نمودارهای روند آن خلاصه مراحل اولیه کار است ، ضمن آنكه بايستي مبنايي را به عنوان معيار پذيرش تعيين كنيد . معیار پذیرش مقداری است برای شاخص که دستیابی به آن نشان دهنده تحقق حد معمولی از میزان دستیابی به اهداف عملکردی می باشد

معیار پذیرش شاخص

جهت تعیین معیار پذیرش به این صورت عمل کنید که حداقل سه دوره ي مقدار شاخص را محاسبه کیند ، ميانگين اين سه مقدار را محاسبه کرده و آن به عنوان معيار پذيرش قرار دهید . به عنوان مثال اندازه گیری راندمان تولید در ماه های اول ، دوم و سوم این اعداد را به دست داده است . 55 % ، 65 % و 60 % . میانگین این سه مقدار مساوی 60 % می باشد . همچنین می توانید با در نظر گرفتن برخی شرایط مقداری بالاتر را در نظر بگیرید تا جهت رسیدن به معیار پذیرش قدری چالش وجود داشته باشد تا رسیدن به معیار پذیرش به راحتی قابل دستیابی نبوده باشد .در صورتی که مقدار بدست آمده شاخص معیار پذیرش انحراف داشت بایستی علت یا علت های عدم دستیابی به معیار پذیرش را مشخص نموده و دست به طراحي و اجراي اقدامات اصلاحي بزنيد تا در دوره بعدی که شاخص را محاسبه می کنید ، معیار پذیرش به دست آید .

هدف معیار پذیرش

چالش بزرگتری می توانید ایجاد کنید و آن اقدام به تعيين هدف براي شاخص مي باشد . درحالت عادی برای مالک فرآیند دستیابی به معیار پذیرش نشان دهنده عملکرد مناسب می باشد. روی دیگر سکه یعنی عملکرد مناسب ، برآوردن حداقل های تعیین شده است . در حالیکه با تعیین هدف که مطمئنا بایستی بیشتر و بالاتر از معیار پذیرش باشد، شما انگیزه های لازم برای ایجاد بهبود را به وجود می آورید .

 به عنوان مثال اگر معيار پذيرش شما برای راندمان تولید60% مي باشد ، می توانید مقدار 65 % یا 70%  را به عنوان هدف قرار داده و جهت رسيدن به آن برنامه ريزي كنيد .

شاخص هاي كليدي عملكرد KPI  فرآيند توليد

راندمان

دوباره كاري

ضايعات

سرانه توليد

 

راندمان

این شاخص، يكي از مهم ترين شاخص هاي فرآيند توليد و حتي كل سازمان مي باشدو به طور قطع و یقین مي توان آن را يك شاخص كليدي عملکرد Key Performance Indicator دانست . فرمول پیچیده ای ندارد و حتی می توان گفت که ساده می باشد . مطابق تعریف عمومی راندمان و بازده هر سیستم دیگر در اینجا نیز میزان خروجی یک فرآیند به ورودی آن را راندمان می گوییم اما در عمل ، محاسبه ي اين شاخص ساده نبوده و قدري زحمت دارد ، خصوصا در سازمان هايي كه چند نوع محصول مختلف را توليد مي كنند محاسبه آن اندکی پيچيده مي باشد .

نحوه محاسبه راندمان توليد به اين صورت است كه توليد انجام شده يك محصول را در يك دوره ي زماني مثلاً يك ماه بر توان توليد در همان دوره تقسيم مي كنيم . حاصل ، راندمان توليد مي باشد . با ضرب حاصل كسر در عدد100 ، در صد راندمان به دست مي آيد .

تصور كنيد مقدار توليد انجام شده كه مي تواند بر حسب تعداد و وزن باشد از محصولي مانند موتورخودروي پرايد به تعداد 8000 عدد باشد ، توان توليد شركت نيز 10000 عدد در ماه مي باشد . راندمان توليد محصور موتور خودرو در اين شركت 80% مي باشد .

مقدار توليد یا خروجی فرآیند، به راحتي از آمار توليد انجام شده بدست مي آيد . اما براي محاسبه ي شاخص شما نياز به دانستن توان توليد داريد . توان توليد همان ورودی سیستم می باشد که مفهوم آن توانایی و برآیند ورودی های فرآیند می باشد که شامل نیروی انسانی ، تجهیزات و دستگاه ها و . . می باشد . این توان تولید را ظرفیت بالقوه خط تولید می گوییم. توان تولید یا ظرفیت خط تولید با استفاده از روش هاي زمان سنجي و ظرفيت سنجي به دست می آيد . ضمن آنكه بايستي از اطلاعات فني مربوط به تجهيزات خط توليد كه سازنده ی تجهیزات، آن را در مدارک، درج كرده استفاده نماييد .

هر چقدر مقدار محاسبه شده راندمان به عدد 100 نزديكتر باشد طبيعتا بهتر خواهد بود و نشانگر آن است كه شما از امكانات توليد در اختيار سازمان كه شامل تجهيزات و دستگاه هاي خط توليد ، نيروي انساني و پرسنل توليد ، ابزار آلات توليدي ، مواد اوليه و . . . بهتر استفاده كرده ايد و از هزينه ي انجام شده براي تأمين منابع بهره ي بهتري گرفته ايد .

در صورتي كه راندمان توليد در شركت شما پايين مي باشد بايستي بررسي نماييد و مشخص كنيد كه عواملي كه باعث شده اند تا شما نتوانيد از ظرفيت ايجاد شده استفاده حداكثري را ببريد چه مواردي مي باشند .

با استفاده از روش ها و تكنيك هاي حل مسئله اقدام نماييد و با محاسبه ي راندمان توليد در دوره هاي بعد نسبت به سنجش اثربخشي اقدامات طراي شده اطمينان حاصل نماييد .

دوباره كاري / بازكاري  Rework

يكي ديگر از شاخص هاي خوب و كليدي عملكرد  فرآيند توليد، شاخص بازكاري مي باشد. در ابتدا نیاز به این است که موارد بازکاری را در فرآیندهای خود مشخص کنید . این موارد شامل اقدام هايي مانند تعمير ، اصلاح و يا انجام دوباره ي فرآيند هاي ساخت و توليد روي محصولاتی که سالم نبوده و معیوب می باشند اما با انجام برخی فعالیت ها روی اینگونه محصولات ، آنها به شرایط قابل قبولی به لحاظ کیفی رسیده و می توان ادامه فرآیندهای ساخت را روی آنها انجام داد یا اگر محصول نهایی می باشد که آنها را به فروش رساند .

به عنوان مثال از تعداد 8000 موتورخودرويي كه توليد شده تعداد800  عدد نياز به انجام دوباره كاري برخي مراحل توليدي دارند مثلا موتورها دچار نشتي روغن و آب مي باشند ، فیلر زنی به صورت صحیح انجام نشده یا اینکه تورك و گشتاور پيچ ها مناسب نيست و بايستي دوباره تورك گيري شوند .

پس از تعیین مصداق های دوباره ، تعداد و آمار موارد دوباره کاری شده را ثبت کرده و گردآوری نمایید . میزان دوباره کاری کل محصولات را نیز از آمار تک تک محصولات بدست آورید . حاصل تقسيم مقدار کل موارد دوباره كاري بر ميزان توليد انجام شده ضرب در عدد 100 ، درصد دوباره كاري را به ما مي دهد .

مقدار اين شاخص برخلاف شاخص راندمان، هر چه كمتر باشد، بهتر خواهد بود و نشانه خوبی از اجرای صحیح فعالیت های تولیدی را در بار اول می باشد . درجهت مقابل، بالا بودن اين شاخص نشان دهنده ي حجم بيشتر انجام نادرست فعاليت هاي ساخت دربار اول مي باشد .

بنا به عواملي چون عدم مهارت اپراتورهاي توليد ، خراب بودن يا تنظيم دقیق نبودن دستگاه هاي خط توليد ، کالیبره نبودن تجهيزات اندازه گيري ، شيوه هاي نادرست توليد ، مستهلک شدن ابزارآلات تولید مانند قالب ها و جیگ و فیکسچرها ، عدم انجام صحیح فعالیت های بازرسي و آزمون ، شرايط نامساعد محيط کار مانند نبود نور کافی ، مواد اوليه ي نامرغوب و بسیاری عوامل دیگر که بسته به شرایط سازمان شما می تواند متفاوت باشد ، ميزان دوباره كاري افزايش مي يابد .

در صورت بالا بودن ميزان دوباره كاري بایستی نسبت به تعيين عوامل وقوع این مسئله و طرح ريزي اقدامات اصلاحي براي كاهش مقدار شاخص، اقدام نماييد . كاهش هر ميزان از دوباره كاري به معناي افزايش همان ميزان در راندمان توليد مي باشد يعني شما به جاي انجام دوباره مراحل توليدي برای تعدادی محصول خاص، همان وقت ، منابع و امکانات را صرف اجراي فعاليت های توليدي براي همان میزان محصولات سالم دیگر مي كنيد .

ضايعات

درصد ضایعات، شاخصي است بسيار مناسب كه نشان دهنده ميزان انسجام فعاليت هاي مديريتي در سطوح مديريت ارشد و مياني ، كارشناسي و عملياتي سازمان مي باشد . مقدار اين شاخص به طور شفاف و بي پرده به شما مي گويد كه تا چه حد در طراحي و اجراي فرآيندهاي مديريتي ، پشتيباني و توليد، موفق عمل كرده ايد .

محاسبه ي شاخص به اين صورت است كه مقدار ضايعات را بر ميزان توليد تقسيم كرده و حاصل را در 100 ضرب مي كنيم . ضايعات را طبيعتا محصولاتي مي دانيم كه عيوب و عدم انطباق آنها در حدي است كه قابل اصلاح ، تعمير و بازكاري نمي باشد ، ضمن آنکه محصولات با درجه ي كيفي پايين تر را که مصارف دیگر دارد و با قیمتی کمتر از قیمت محصولات سالم به فروش می رسد را نيز جزء آمار ضايعات محسوب مي نماييم .

فعاليت هاي تحليل و تعیین علل به وجود آمدن ضایعات ، مشابه علت های به وجود آمدن موارد دوباره كاري مي باشد . با این تفاوت که اثر آن عوامل شدیدتر بوده به طوری که محصول با ویژگی های تولید شده که امکان استفاده و فروش آنها از بین رفته است .

مشابه شاخص ضايعات از شاخصي ديگر به نام PPM نيز مي توانيم استفاده كنيم . بدين صورت كه تعداد محصولات معيوب و داراي عدم انطباق را تقسيم بر تعداد توليد كرده و حاصل را در عدد يك ميليون ضرب مي كنيم ، بدين صورت عددي به دست مي آيد كه آن را PPM داخلي مي گوييم . يعني تعداد قطعه ضايعات شده در هر ميليون قطعه part per million . اين شاخص ، شاخصي استاندارد است كه غير از پايش نمودار روند آن در داخل سازمان ، قابليت مقايسه با شركت هاي ديگر را نيز در اختیار خواهید داشت ومی توانید عدد PPM داخلی خود را با شرکت های سطح بالا به لحاظ کیفیت و یا با میانگین صنعت خود مقایسه نمایید .

سرانه توليد

يك شاخص خوب و جالب ديگر براي پايش فرآيند توليد ، شاخص سرانه توليد مي باشد . اين شاخص ميزان بهره وري جزئي يكي از عوامل توليد يعني نيروي انساني را اندازه گيري كرده و در اختيار ما قرار مي دهد . با محاسبه ي اين شاخص مي توانيد دريابيد كه تا چه حد در به كارگيري كارآمد نيروي انساني جهت توليد با کمیت بالا ، موفق بوده ايد .

نحوه ي محاسبه شاخص به اين صورت مي باشد كه ميزان توليد را بر نفرساعت كاري كليه پرسنل توليدي تقسيم نماييد . به عنوان مثال اگر تعداد توليد يك محصول در ماه 100000 صدهزار قطعه باشد و مجموع نفر ساعت پرسنل توليد در همان ماه 20000 بیست هزار نفر ساعت باشد حاصل فرمول عدد 5 مي باشد . به اين معنا كه هر نفر ساعت منجر به توليد 5 عدد قطعه مي شود . يعني يك نفر اپراتور در يك ساعت ، 5 عدد قطعه توليد مي كند .

ساعت كاري پرسنل شامل ساعات اضافه كار نيز مي باشد . زمان هاي مرخصي ، تأخير و غيبت نيز بايد كسر گردد . همينطور ساعت توقف خط توليد و بيكاري پرسنل نيز از مجموع ساعت كاري بايد كم شود يعني ساعت هاي كاري خالص تك تك پرسنل توليد بايستي با هم جمع شود .

همانطور كه دريافتيد هر چقدر عدد حاصل یعنی سرانه تولید ، بزرگتر باشد بهتر خواهد بود . اين شاخص به طور خاص نشان دهنده ي سطح عملكرد پرسنل توليد در ساعاتي كه بدون مشكل امكان توليد را دارند مي باشد  .

بهبود انگيزه ي پرسنل ، طراحي و اجراي سيستم هاي مناسب و اثربخش تشويق پرسنل مي تواند اين شاخص را بهبود دهد . يك راه مناسب ، آكورددهي به اپراتورهاي توليد در ازاي توليد بيشتر مي باشد . بدین صورت که اگر اپراتور يا گروهي از اپراتورها از حد مشخصی در يك دوره ي زماني ، بيشتر توليد كنند ، متناسب با مقدار اضافه توليد ، پاداش و آكورد دريافت نمايند . بديهي است كه قطعات توليد شده بايستي سالم بوده و معيوب و نامنطبق نباشد .

توجه داشته باشيد كه محاسبه و تحليل اين شاخص در سازمان هاي مختلف و حتي در يك سازمان با محصولات گوناگون ، شرايط خاص خود را دارد . در بعضي مواقع كاهش يا افزايش اين شاخص به علت نيروبري كمتر يا بيشتر يك محصول خاص است . سرعت و حجم توليد محصولات متفاوت نيز ممكن است باعث كاهش يا افزایش اين شاخص شوند در حالي كه عملكرد نيروي انساني واحد توليد ثابت مانده است . پس به هنگام تحليل نزولي يا صعودي بودن نمودار به اين مسئه توجه خاص داشته باشيد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.