این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، روایی و پایایی، منابع و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی رفتارهای شخصیتی اسکیزوتایپی (تجارب ادراکی غیر معمول، سوء ظن پارانویید و اضطراب اجتماعی، تفکر سحرآمیز)
تعداد سوال: 27
تعداد بعد: 3
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر: دارد
روایی و پایایی: دارد
منابع: دارد
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2900 تومان
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً علاقهای به برقراری رابطۀ نزدیک با دیگران ندارند و از آن لذت نیز نمیبرند و بهجز تماسهای معمولی و ضروری، ارتباطی با دیگران برقرار نمیکنند. آنها تا بتوانند در هیچ مراسم و جمعی شرکت نمیکنند و به همین دلیل، دیگران بهاشتباه برچسب « خجالتیبودن » به آنها میزنند. این اشخاص، افرادی سرد و غیرمعاشرتی به نظر میرسند که خویشتندار و منزوی هستند و توجهی به اتفاقهای روزمره و علایق سایر افراد نشان نمیدهند. آنها ظاهری آرام و گوشهگیر دارند. سرشان در لاک خودشان است و بههیچوجه علاقهای به داشتن پیوندهای عاطفی با دیگران نشان نمیدهند و از همه دیرتر به تغییرات مُد در جامعه تن میدهند.
تاریخچۀ زندگی این افراد نشان میدهد که به امور انفرادی اشتیاق نشان میدهند و در مشاغل یکنفره و غیررقابتی که برای دیگران سخت است با موفقیت مشغول میشوند. زندگی جنسی آنها ممکن است منحصراً در خیال طی شود و ایجاد روابط جنسی پخته را هر بار به زمانی دیگر موکول کنند. مردانی که به این اختلال مبتلا هستند، ممکن است هیچ زمان به فکر ازدواج نیفتند؛ چون نمیتوانند با کسی ارتباط صمیمی بر قرارکنند. اما زنهای مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است منفعلانه به ازدواج با مردان پرخاشگر و سلطهجویی که خواهان چنین زنهای منفعلی هستند، تن دهند. افراد مبتلا به این اختلال معمولاً هیچوقت خشم خود را مستقیم ابراز نمیکنند و اگر با تهدید یا خطری -خواه واقعی و خواه خیالی- روبهرو شوند، اکثر اوقات یا غرق در خیالات همهتوانی میشوند و تصور میکنند توانایی انجام هر کاری را دارند، یا به تسلیم و رضا تن میدهند.
این افراد اغلب سرد و تودار به نظر میرسند؛ اما گاه اندیشههایی بهراستی خلاق و ابتکاری به ذهنشان خطور میکند که میتوانند آنها را بپرورانند و در اختیار دیگران بگذارند. همچنین، ممکن است در ازای این تنهایی، دلبستگی عجیبی به حیوان خانگی پیدا کنند. وجه مشخصۀ اسکیزوئید «بیمیلی و دوری از روابط شخصی و اجتماعی و بیتفاوتی احساسی است و به همین دلیل، به آن «کمبود لذت» نیز گفته میشود.»
اختلال شخصیت اسکیزوئید در برابر سبک آن
شخصیت اسکیزوئید را میتوان روی پیوستاری تصور کرد که از سالم تا ناسالم متغیر است و سبک شخصیت اسکیزوئید در انتهای سالم پیوستار و اختلال شخصیت اسکیزوئید در انتهای ناسالم آن قرار میگیرد.
سبک شخصیت اسکیزوئید
شخص تمایلی به معاشرت نشان نمیدهد یا تمایل کمی دارد و بیشتر از همه وقتی راحت است که تنها باشد.
تودار است و اشتیاقی به تعامل با دیگران بهمنظور لذتبردن از تجربهها یا مثل آن¬ها زندگیکردن ندارد.
اخلاق ثابتی دارد و بدون شور و شوق است. آرام و خوددار است و بهندرت احساساتی میشود.
هیجان جنسی کمی نشان میدهد و درحالیکه میتواند از تجربۀ جنسی لذت ببرد، از نبودن آن رنج نمیبرد.
تمایل دارد تحتتأثیر تحسین یا انتقاد قرار نگیرد و با اطمینان با رفتارش کنار میآید.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
از نظر رفتاری
الگوی رفتاری اسکیزوئید را میتوان بهصورت خموده، بیتوجه و گاهی نامتعارف و عجیب توصیف کرد. گفتار آنها آهسته و یکنواخت است و عموماً هم در رفتار و هم در گفتار خود، فاقد خودانگیختگی هستند.
از نظر روابط با دیگران
به نظر میرسد که از لحاظ ارتباط بینفردی تمایل دارند از نظر اجتماعی کنارهگیر و تنها باشند. این افراد ترجیح میدهند به فعالیتهای تکنفره مشغول باشند. آنها تودار، خلوتگرا و انزواطلب هستند و بهندرت به احساسات و اعمال دیگران پاسخ میدهند. همچنین، خود را درگیر فعالیتهای تیمی و گروهی نمیکنند.
از نظر تفکر یا ذهنی
سبک ادراک، تفکر و پردازش اطلاعات این افراد را میتوان از نظر شناختی، حواسپرت دانست؛ یعنی تفکر و مبادلۀ پیام در آنها ممکن است بهخاطر حواسپرتی درونی یا بیرونی، بهآسانی از مسیر خارج شود. این نکته در مصاحبههای بالینی مشخص میشود؛ وقتی این افراد در سازماندهی تفکر خود مشکل دارند، گیج هستند یا مطالب بیربطی را مطرح میکنند؛ مثل نوع کفشی که شخص ترجیح میدهد بپوشد. به نظر میرسد که آنها توانایی کمی برای دروننگری یا توانایی بیان جنبههای مهم روابط میانفردی دارند. اهداف آنها مبهم است و نامصمم به نظر میرسند.
از نظر عاطفی
از نظر هیجانی یا عاطفی، شوخطبع نیستند و سرد، کنارهگیر و بدون هیجان هستند. به نظر میرسد در برابر تحسین و انتقاد دیگران بیتفاوت و فاقد خودانگیختگی هستند. تعجبی ندارد که حُسن¬تفاهم و توانایی در همحسی با دیگران در آن¬ها ضعیف است. خلاصه اینکه آنها دارای گسترهای از پاسخهای عاطفی محدودشده هستند.
از نظر دلبستگی
سبک دلبستگی طردکننده با داشتن دیدگاهی به خود که ارزشمند است و ارزیابی منفی از دیگران که نشاندهندۀ بیاعتمادی است، مشخص میشود؛ زیرا تصور میکنند که از نظر هیجانی خودکفا هستند. درحالیکه از نظر دیگران از لحاظ هیجانی پاسخدهنده نیستند. نیاز به دوستی و تماس با دیگران را رد میکنند. این سبک دلبستگی طردکننده در افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید کاملاً رایج است.
وجه تشخیص با سایر اختلالها
وجه تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید از اسکیزوفرنی، اختلال هذیانی و اختلال خلقی همراه با خصایص روانپریشانه این است که در اختلالات مزبور، برخلاف اختلال شخصیت اسکیزوئید، علائم روانپریشانۀ مثبت نظیر هذیان و توهم دیده میشود. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید برخلاف اینکه در بسیاری صفات با مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید اشتراک دارند، اما روابط اجتماعیشان بیشتر است، سابقۀ پرخاشگری کلامی دارند و بیشتر ممکن است احساسات خود را به دیگران فرافکنی کنند.
بیماران دچار اختلال شخصیت وسواسی – جبری و نیز بیماران دچار اختلال شخصیت اجتنابی گرچه از نظر محدودبودن حالت هیجانی کاملاً شبیه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند، تنهایی برای آنها ملالآور است، سابقۀ غنیتری از نظر روابط ابژهای (روابطی که عینیت داشته و مشاهده و درک میشوند) دارند و بهاندازۀ اسکیزوئیدها دچار درخودماندگی و عزلت لذتبخش آن نمیشوند.
تفاوت اصلی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی با بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به لحاظ نظری این است که افراد اسکیزوتایپی از لحاظ ادراک، فکر، رفتار و روابط اجتماعی شباهت بیشتری به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت دوریگزین هم گرچه افرادی منزوی و گوشهنشیناند، عمیقاً دلشان میخواهد در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند؛ حال آنکه این مشخصه در بیماران اسکیزوئید بههیچوجه وجود ندارد. تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوئید با اختلال درخودماندگی (اوتیستیک) این است که در اختلال اخیر، شدت تخریب تعاملات اجتماعی و رفتارها و علایق قالبی بیشتر است.
دلایل اختلال شخصیت اسکیزوئید
علت اختلال شخصیت اسکیزوئید شناخته شده نیست؛ اما پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که احتمالاً ژنتیک و محیط هر دو نقش مهمی در توسعۀ این اختلال دارند. به نظر برخی از روانپزشکان، دوران کودکی غمانگیزی که در آن سردی عاطفی وجود داشته باشد و احساساتی ردوبدل نشود، باعث بهوجودآمدن این اختلال میشود.
همچنین، طبق تحقیقات کمی که در خصوص این اختلال صورت گرفته، گزارش شده است که کمرویی دوران کودکی از زمینههای ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید در بزرگسالی است. احتمالاً این وجه شخصیتی به ارث میرسد و تعیینکنندۀ مهمی در شکلگیری این اختلال است. همچنین، تحقیقات چند دهۀ گذشته به علت زیستشناختی اوتیسم و این موضوع اشاره میکند که احتمال وجود اختلال شخصیت اسکیزوئید در پدرومادرهایی که فرزند اوتیسم دارند، بیشتر است.
درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید
درمانگران اغلب درمان را با متذکرشدن ارزش روابط اجتماعی شروع میکنند. بنابر نظر «اسکودل» و «گاندرسون»، کسی که اختلال شخصیت اسکیزوئید دارد باید هیجاناتی را که دیگران حس میکنند، یاد بگیرد تا بتواند همدلیکردن را بیاموزد؛ چون مهارتهای اجتماعی افراد دچار اختلال اسکیزوئید یا هرگز ایجاد نشده یا به دلیل استفادهنکردن فراموش شده است.
درمان بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید مشابه درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است؛ با این تفاوت که تمایل و استعداد بیماران اسکیزوئید برای دروننگری با انتظارات درمانگر همخوانی دارد و این¬ها گرچه ممکن است با درمانگر رابطهای صمیمی برقرار نکنند، در رواندرمانی فعالانه شرکت میکنند.
گروهدرمانی هم گزینۀ درمانی خوبی برای آن¬هاست. ممکن است در ابتدا فرد در گروه موفق به نظر نرسد، اما بعد از مدتی گروه برای فرد مهم میشود و فرد اولین تماسهای اجتماعی خود را برقرار میکند. فقط درمانگر باید مراقب باشد تا سایر اعضای گروه به سکوت بیمار اعتراض نکنند؛ چون ممکن است فرد به مدت طولانی در گروه صحبت نکند.
معمولاً از دارودرمانی برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید استفاده نمیشود. مگر اینکه درمانگر بخواهد اضطراب یا افسردگی او را درمان کند. تحقیقات نشان داده است که رواندرمانیهای انفرادی بلندمدت نتایج بهتری دارد و برقرارکردن رابطهدرمانی مهمترین کاری است که درمانگر باید انجام دهد.
بعضی از درمانهای انفرادی عبارتاند از: روانکاوی، طرحوارهدرمانی، درمان شناختی – رفتاری و گروهدرمانی.
معیارهای DSM برای اختلال شخصیت اسکیزوئید
الگوی فراگیر گسستگی از روابط اجتماعی و مجموعۀ محدودشدۀ ابراز هیجانها در زمینههای بینفردی که از بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای گوناگونی وجود دارد یا حداقل چهار عامل از عوامل زیر را دارد:
1. تمایلی به روابط نزدیک ندارد و از برقراری ارتباط نزدیک هیچ لذتی نمیبرد.
2. اغلب فعالیتهای تکنفری را انتخاب میکند.
3. علاقۀ کمی به تجربۀ جنسی دارد یا اصلاً علاقه ندارد.
4. از کمتر فعالیتی لذت میبرد.
5. بهجز نزدیکان درجه یک خود، دوست نزدیک یا همرازی ندارد.
6. در برابر تحسین و انتقاد دیگران بیتفاوت است.
7. دارای سردی عاطفی و هیجانی، گسستگی یا عاطفی یکنواخت و بیروح است.
سخن آخر درباره اختلال شخصیت اسکیزوئید
این اختلال معمولاً از کودکی شروع میشود و مثل همۀ اختلالات شخصیت دیرپاست؛ اما الزاماً مادامالعمر نیست. معلوم نیست این اختلال در چه درصدی از بیماران تشدید و به اسکیزوفرنی تبدیل میشود.
معمولاً از تجربههای حسی، جسمی یا میانفردی مثل قدمزدن در ساحل هنگام غروب یا آمیزش جنسی، لذت کمی میبرند. این افراد بهجز خویشاوند درجه یک، هیچ دوست یا محرم اسرار صمیمی ندارند.