پرسشنامه موانع موثر بر عدم استفاده معلمان از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: ارزیابی موانع مؤثر بر عدم استفاده معلمان از فناوري اطلاعات و ارتباطات (موانع زیرساختی- فنی، موانع فردي، موانع اقتصادي، موانع فرهنگی- آموزشی)

تعداد سوال: 30

تعداد بعد: 4

شیوه نمره گذاری: دارد

تفسیر: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 3500 تومان

خرید فایل

پرسشنامه موانع مؤثر بر عدم استفاده معلمان از فناوري اطلاعات و ارتباطات (فاوا)

کارکردهای متعدد و متنوع فناوری اطلاعات و ارتباطات تمامی سازمان­ها و از جمله نظام آموزشی را دچار تغییر و تحولات اساسی کرده ­اند؛ اما به نظر می­ رسد آن چنان که شایسته است فناوری اطلاعات و ارتباطات در نظام آموزشی مورد استفاده معلمان قرار نمی­ گیرد؛ از این رو  هدف پرسشنامه حاضر، شناسایی و رتبه بندی موانع مؤثر بر عدم استفاده معلمان از فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) می باشد

(فناوری اطلاعات و ارتباطات): پایان جنگ سرد با جهش‌های عظیمی در عرصه ارتباطات مصادف شد از اوایل سالهای ۱۹۹۰ با به بازار آمدن دیش‌های گیرنده امواج صوتی و تصویری و سپس ایجاد خطوط اینترنتی و سقوط قیمت ارتباطات که نتیجه آن سرعت بخشیدن بی‌سابقه‌ای در امر خبرگیری و خبررسانی و تبادل اطلاعات شد. مردم جهان را تا حدی که قبلاً در تصویر نیز نمی‌گنجید به هم نزدیک کرد. با ایجاد سرعت در ارتباط و حمل و نقل به نظر می‌رسید که جهان هر روز کوچکتر می‌شود و برای اشاره به این کوچک‌تر شدن، اصطلاحاتی مانند دهکده جهانی و دنیای کوچک متداول شد. دوران جنگ سرد با فروپاشی شوروی پایان یافته بود و تبعاً دوران پس از آن خصوصیات دیگری داشت و لازم بود برای سهولت در کار برای آن نامی انتخاب شود. گلوبالیزیشن یا گلوبالیسم و یا همان جهانی شدن نامی است که دوران پس از دوران جنگ سرد را باید تداعی کند و صرفاً یک نام است و نه بیشتر از آن. این دوران که ما در ابتدای آن قرار داریم خصوصیاتی دارد که هنوز بر کسی کاملاً روشن نیست. این که این دوران چه مراحلی را طی خواهد کرد و یا چگونه خاتمه خواهد یافت نامشخص است.

آنچه مشخص است این است که با آغاز قرن بیست و یکم ما بطور قطعی به دورانی پاگذارده‌ایم که با دوران‌ قبلی تفاوت‌های ماهوی بسیاری دارد و گویا قرارداد نانوشته‌ای بوجود آمده که این دوران جدید را دوران گلوبالیزیشن بخوانندند. ارتباطات در سطح جهان و ما بین مردم هر روز گسترش و سرعت بیشتری پیدا میکرد. محصولات ساخته شده در هر نقطه‌ای از جهان را می‌توان در نقاط دیگر جهان یافت. سفر کردن در جهان هر روز بیشتر و سریعتر می‌شود. روزنامه‌نگاران، دانشمندان، روشنفکران، سازمان‌های صنفی و غیره هر روز بیشتر جهانی می‌شوند و در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته و از دستاوردهای یکدیگر بهره‌مند می‌شوند. با انتقال افراد به این و آن سوی جهان هر چه بیشتر فرهنگ‌ها در همدیگر ادغام می‌شوند. برخلاف تصور برخی‌ها جهانی شدن تنها جنبه اقتصادی ندارد و تمامی حوزه‌های دیگر از جمله مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را شامل می‌شود. برخی‌ها این را نشانه‌هایی از آغاز پروسه ایجاد و تکوین یک تمدن جهانی می‌دانند

فناوری اطلاعات و ارتباطات

مجموعه مهارت ها،‌ ابزار و فنونی که در خدمت تولید، پردازش، توزیع و اشاعه اطلاعات قرار دارد یا به عبارت دیگر مجموعه سخت‌افزارها و نرم‌افزارهایی که برای بهینه‌سازی، تولید، دریافت، سازماندهی، پردازش و اشاعه اطلاعات به خدمت گرفته می‌شود، فناوری اطلاعات نام دارد. اعضای خانواده فناوری اطلاعات عبارتند از:‌ رایانه‌های بزرگ، ریزرایانه‌ها، لوح‌های فشرده، تلفن‌های بی‌سیم،‌ چاپگرهای لیزری و رنگی، تلفن‌های همراه، تصاویر متحرک و رایانه‌ای، شبیه‌سازی رایانه‌ای، دی‌وی‌دی، رادیو ضبط و تلویزیون دیجیتالی، بزرگراه‌های اطلاعاتی، شبکه‌های رایانه‌ای، فرارسانه‌ای‌ها،‌ اینترنت،‌ چند رسانه‌ای‌ها، ابررایانه‌ها،‌ تلفن ویدئویی، واقعیت‌های مجازی، شبکه‌های گسترده جهانی، وب و مانند آنها.

تکنولوژی‌های جدید اطلاعاتی، ارتباطاتی شامل تمامی فن‌آوری‌هایی است که گونه‌های مختلف ارتباطات را میان انسان‌ها با یکدیگر، انسان‌ها با سیستم‌های الکتریکی و سیستم‌های الکترونیکی با هم میسر می‌سازد.

تأثیرات اجتماعی فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند جهانی شدن

آزادی:

اگر چه فناوری اطلاعات فراهم آورنده‌ی فرصتی برای افراد است تا افکار خود را آزادانه و فارغ از محدودیت‌های ناشی از واسطه‌ها بیان کنند، به دلیل معقول و معتدل بودن میزان سرمایه لازم برای خرید یک رایانه و هزینه ناچیز انتقال به اینترنت،‌ هر کس می‌تواند هر چیزی را بر روی سراصفحه شخصی بفرستد یا هر چیزی را در اتاق گپ بگوید و مخاطبان بالقوه چنین پیام‌هایی نیز بسیار انبوهند؛ اما با نگاهی به فرایند مبادله اطلاعات بین کشورهای شمال و جنوب و مشاهده نابرابری اطلاعات ارائه شده پدیده جریان آزاد اطلاعات رنگ می‌بازد و ماهیت واقعی خود را نشان می‌دهد. عده‌ای بر این عقیده‌اند که جریان آزاد اطلاعات به عنوان پیش‌قراول جهانی شدن نقابی نوست که استعمار به صورت زده بدین معنی که جریان آزاد اطلاعات ظاهری فریبنده و عاری از هرگونه جنبه منفی دارد. لیکن در باطن خود نگرش هایی را به اذهان القا می‌کند که هدفی جز ایجاد یک دنیای ذهنی غیرواقعی از واقعیات موجود ندارد. آن‌ها با استفاده از راهکارهای هنر دستکاری، حجم وسیعی از اطلاعات پردازش شده را برای محور ساختن جامعه گیرندگان پیام خود به سراسر دنیا ارسال می‌دارند. بر این اساس گفته می‌شود جریان آزاد اطلاعات به اندازه ماهیت واقعی‌اش مسحور کننده است و در راستای تبلیغات القایی ابداع شده است و به کار گرفته می‌شود.

هم‌پیوستگی جهانی:

فناوری اطلاعات، ارزان،‌ سریع، نقطه به نقطه و ناهمزمان است و به پست الکترونیکی و شبکه‌های اجتماعی ویژگی سهولت و فوریت که ارتباطات پستی و تلفنی هیچ‌گاه نداشته‌اند و ویژگی شخصی شدگی که رسانه‌های رادیو – تلویزیون فاقد آن هستند می‌بخشد با وجود وب جهان‌گستر دسترسی به اطلاعات محلی با سرعت‌های بی‌سابقه امکان‌پذیر می‌شود یک نفر می‌تواند روزنامه سیدنی مورنینگ هرالد را در همان زمانی که استرالیایی‌ها آن را می‌خوانند بخواند، فناوری اطلاعات،‌ موجبات تماس مستمر شهروندان جهان را با مردمان و وقایع هر جای دیگر با چنان سهولتی فراهم می‌کند که جهان عمیقاً بیگانه می‌شود و با استفاده کامل‌تری که در سراسر جهان از فناوری اطلاعات می‌شود این اثر افزایش می‌یابد.

نزدیک شدن مسافت‌ها:

یکی از پیامدهای نقشی که فناوری اطلاعات در به هم پیوستن جهان دارد آن است که اکنون منابع اطلاعاتی، برای افراد گوناگون که در سراسر جهان پراکنده‌اند بسیار دسترس‌پذیر شده‌اند اگر چه کل موجودی کتابخانه عمومی نیویورک به این زودی‌ها به صورت درون‌خطی در نخواهد آمد اما مزایای دسترسی اطلاعاتی کسانی که در مناطق دوردست جغرافیایی زندگی می‌کنند و به وب دسترسی دارند تقریباً همانند مزایای کسانی است که در مرکز زندگی می‌کنند. اطلاعات مورد نیاز بسیاری از افراد، هر چند که شاید این افراد در زمره دانش‌پژوهان نباشند به شکل الکترونیکی تا حد زیادی در دسترس است. امکانات مخابراتی نیز یکی دیگر از جلوه‌های استقلال مکانی فناوری اطلاعات است.

بیگانه‌سازی:

شواهد اخیر و اولیه نشان می‌دهد که گذراندن حتی زمان اندکی در اینترنت ممکن است منجر به این شود که برخی از کاربران احساس افسردگی روانی و از خود بیگانگی کنند. سرچشمه آشکار برخی از این بیگانه‌سازی‌ها این است که دوستی ناشی از اتاق‌های گپ و شبکه‌های اجتماعی، احتمالاً از دوستی که از طریق تعامل چهره به چهره شکل می‌گیرد کم مایه‌تر است. بعلاوه زمان صرف شده در مقابل صفحه نمایشگر، تماس معمولی بین فردی را کاهش می دهد. توسعه تکنولوژی و شبکه‌های اطلاع‌رسانی هم ارتباط با مردم دیگر -گاه در آن‌سوی جهان – را مورد تشویق قرار می‌دهد و هم گرایش بسوی انزوا و گوشه‌گیری را تقویت می‌کند. مثلاً توسعه کار از راه دوردستی‌ها و معاشرت محیط کار را خدشه‌دار می‌کند. ما اکنون شاهد فعالیت‌های فزاینده‌ای هستیم که مردم را جلوی صفحه نمایش کامپیوترهایشان منزوی می‌کند،‌ این پیشرفت‌ها هراس‌هایی را نیز به دنبال دارند، بعضی از مردم بر این باورند که دسترسی به این دنیای مجازی ممکن است به کاسته شدن حس واقعیت منجر شود. که عواقب جدی بالقوه‌ای برای جامعه‌پذیری نوجوانان و جوانان به دنبال خواهد داشت.

سیطره زبان انگلیسی:

فناوری اطلاعات عمدتاً یک رسانه انگلیسی مدار است زیرا توسعه آن از سنت انگلیسی محوری علوم در پس از جنگ جهانی دوم پیروی کرده است. یک کاوشگر وب برای کسب بیشترین فواید از فناوری جهانی اطلاعات باید دست کم درک متوسطی از زبان انگلیسی داشته باشد. رواج زبان انگلیسی در عصر اطلاعات تا این حد قابل پیش‌بینی نبود. حتی زبان لاتین که ظرف دو هزار سال زبان علمی اروپاییان محسوب می‌شد و زبان یونانی که زبان مسلط جهان باستان بود، به این مقدار بر جهان سیطره نیافتند. اکنون زبان انگلیسی به زبان اقتصاد، فرهنگ عامه و آموزش عالی در سراسر جهان بدل گشته است. با وجود سلطه زبان انگلیسی بر ارتباطات اینترنتی، برخی زبان‌های دیگر هم در این زمینه مورد استفاده قرار می‌گیرند. به طور مثال کشور چین چند سال پیش، بیش از ۲۲ میلیون کاربر اینترنت داشته است که بیشتر آن ها،‌ به سبب توسعه محتواهای اینترنتی به زبان چینی، امکان کاربرد آن‌را پیدا کرده‌اند. بر مبنای پژوهشی که چند سال قبل صورت گرفت، مشخص شد که اکثر کاربران چینی اینترنت از پایگاه‌های اینترنتی چینی زبان استفاده می کنند. اگر چه شماره منابع غیر انگلیسی قابل دسترس در اینترنت در حال رشد است ولی زبان انگلیسی در اینترنت همچنان زبان مسلط است.

زبان، اساس ارتباطات میان مردم را تشکیل می‌دهد و نیز بخشی از میراث فرهنگی آنان به شمار می‌آید. زبان برای بسیاری از مردم،‌ محملی برای ارتباط عاطفی و فرهنگی و ارزش‌های نهفته در میراث گسترده ادبی، تاریخی، فلسفی و آموزشی قلمداد می‌شود.

بعد فرهنگی

ارتباطات خود منتقل کننده فرهنگ و پایه‌ای برای توسعه جامعه و ملت است. وسایل ارتباط جمعی از یک طرف می‌توانند فرهنگ بومی یک جامعه و ارتباط آن را با گذشته حفظ کنند و از طرفی دیگر، می‌توانند موجب سرخوردگی مردم گردند، و باعث از بین رفتن یا حداقل تضعیف فرهنگ بومی جامعه شوند و در نتیجه تصویری را ارائه دهند که مهاجم و غریبه باشد. این حالت تهاجم فرهنگی نامیده می‌شود و اغلب نشان دهنده سبک زندگی و ارزش‌های ناسازگار است. درباره فرهنگ در نظام جهانی دیدگاه‌های متنوعی وجود دارد. برخی فرایند جهانی شدن را بویژه در ابعاد جامعه‌شناختی آن نوعی تهاجم فرهنگی می‌دانند. در حالیکه برخی از صاحب‌نظران علوم ارتباطات یکی شدن فرهنگ ملت‌ها را که حاصل ارتباطات شبکه‌ای و ماهواره‌ای می‌باشد یکی از جنبه‌های مثبت پدیده جهانی شدن تلقی می‌کنند. مک لوهان نظریه‌پرداز دهکده جهانی ارتباطات می‌گوید: رسانه یک ابزار نیست خود پیام است،‌ تلویزیون ابزار پیام‌رسانی نیست خود پیام است. بنابراین یکی از مهمترین عواملی که امروزه جهانی شدن را می‌سازد رسانه‌های ارتباطی قدرتمند است. نمونه این‌ها اینترنت است.

اینترنت پرچم جهانی شدن فرهنگ است. اینترنت یک شبکه اطلاع رسانی جهانی است که به شما قدرت می‌دهد تا در هر کجا که باشید بتوانید از طریق اینترنت وارد کتابخانه کنگره آمریکا شده و از آن استفاده کنید. همچنین می‌توانید از طریق سایت‌های اینترنت از جدیدترین کشفیات مطلع شده و از آن بهره ببرید و از این جهت بسیار عالی است. اما مشکل این جاست که معمولا تمدن‌های شرقی وقتی با یک تکنولوژی مدرن مواجه می‌شوند، ذوق زده شده و آسیب‌شناسی نمی‌کنند آن وقت لطمه‌هایی که بر بدنه فرهنگ این تمدن‌ها می‌نشیند بسیار سنگین‌تر از لطمه‌هایی است که بر صاحبان صنایع وارد می‌شود. به نظر می‌رسد که نگاه جهانیان به پدیده ICT بر طیفی از شیفتگی تا انزجار قرار می‌گیرد که در یک سوی آن، جهت گیری کاملا مثبت، همراه با شیفتگی و انتظار دستیابی به دموکراسی جهانی و مدینه فاضله دیده می‌شود که تجسم هم‌پوشی فرهنگی بخشی از نگاه‌های کاملاً مثبت به آن است و در آن سوی طیف جهت‌گیری منفی قرار دارد که با اصطلاح فشار اطلاعات و منفعل شدن مخاطب و شکل‌گیری بزرگراه‌های مصرف شروع و به حوزه تلاش به منظور نجات جامعه بومی وارد و با توصیف وضعیت به صورت امپریالیسم فرهنگی و تهاجم فرهنگی از سرانجام بی ملیتی و آمریکایی شدن سخن می‌گوید. شاید بتوان مقدمه ورود کشورهای در حال توسعه از جمله ایران به عصر ICT را آغاز دهه ۱۹۹۰ دانست که شبکه ماهواره ای STAR با پوشش گسترده آسیا شروع به کار کرد. تحقیقات نشان می‌دهد که برخی از حکومت‌ها در آسیا بدون شناخت دقیق وضعیت و آینده‌نگری، هر کدام در جایی از آن طیف شیفتگی تا انزجار قرار گرفتند به گونه‌ای که عکس‌العمل آن‌ها در شش دسته جای گرفت.

دسته اول کشورهایی بودند که نه تنها استفاده از تلویزیون ماهواره‌ای را مجاز دانستند بلکه تسهیلاتی نیز برای دریافت برنامه‌ها بوسیله مردم فراهم کردند مانند سنگاپور و کویت،‌ گروه دوم کشورهایی که مانعی ایجاد نکردند، اما با تعیین مالیات برای نصب آنتن،‌ به طور غیرمستقیم با عمومی شدن آن مقابله کردند مانند پاکستان؛ گروه سوم کشورهایی که مجاز دانستند ولی اقدامات رقابتی را نیز آغاز کردند مانند هند، اندونزی، کره جنوبی و سریلانکا. گروه چهارم کشورهایی که با پشتوانه امکانات قوی خود پیش از ممنوعیت در رقابت موفق شدند مانند ژاپن؛ و گروه پنجم کشورهایی که همراه با ممنوعیت قانونی، اقدامات رقابتی را نیز دنبال کردند مانند عربستان سعودی، بحرین،‌ قطر،‌ امارات متحده و مالزی. گروه ششم کشورهایی که سر درگم،‌ تصمیم قانونی نگرفته و هیچگونه اقدام رقابتی را نیز آغاز نکردند مانند برخی از کشورهای تازه استقلال یافته آسیای میانه.

در نگاهی کوتاه به بخش مثبت طیف می‌توان به عنوان نمونه به نظرات کلیفورد گیرتز اشاره کرد که بسیار خوشبختانه،‌ سرانجام این عصر را هم‌پوشی فرهنگی می‌داند. او در تعریف می‌گوید،‌ فرهنگ در جوهره خود اطلاعاتی است که گروهی در آن شریک‌اند خصلت اطلاعات به عکس اشیاء آن است که دهنده آنچه را که داده می‌تواند برای خود نیز حفظ کند. به این ترتیب فرهنگ‌ها با یکدیگر همپوشی یافته با هم تعامل پیدا می‌کنند و وابستگی متقابل می‌سازند آنچه اتفاق می‌افتد همان است که در فرهنگ مشترک میان یک زوج روی می‌دهد زیرا آن‌ها می‌آموزند که چه انتظاری از یکدیگر داشته باشند. برخی از کشورها خوش‌بینی خود را در عمل اینگونه نشان داده که علیرغم اختلافات دیرینه با جامعه‌ای دیگر فضای حاصل از ICT ( فناوری اطلاعات و ارتباطات ) را وسیله‌ای برای نزدیکی بیشتر با خصم دیرینه تلقی کرده‌اند. نمونه اقدامات کره جنوبی در مقابل ژاپن از مصادیق بارز چنین مواردی است. هر چه به درجات بالاتر جهت گیری منفی ICT نزدیک می‌شویم، جوامعی را می‌بینیم که در سابقه دستیابی به شرایط مذکور عقب‌تر هستند. به عنوان مثال آن دسته از کارشناسان ارتباطات که از اصطلاح امپریالیسم فرهنگی استفاده می‌کنند کسانی هستند که به مقایسه ICT میان کشورهای اروپایی مرکزی با آمریکا،‌ اروپای شرقی سابق با اروپای مرکزی و حتی کره با ژاپن می‌پردازند.

منفی‌ترین جهت گیری به ICT با اصطلاح تهاجم فرهنگی مطرح می‌شود. اصطلاحی که می‌توان آن‌را از سیاستمداران و مصلحان اجتماعی ایران، مصری و حتی فرانسوی نیز شنید و اکثراً از سوی جوامعی به کار می‌رود که در گذشته سلطه خارجی، آسیب‌های جدی بر ثروت‌های مادی و معنوی آن‌ها وارد کرده است و از نظر نظام ارزشی نیز تفاوت‌های عمیق با غرب دارند. یکی از محققان مصری در توصیف تهاجم فرهنگی از اصطلاح ابداعی دیگری به نام تهاجم روشنفکری استفاده کرده که به نظر می‌رسد مشابه همان اصطلاح قدیمی است که یکی از جامعه‌شناسان ایران به نام جلال آل احمد آنرا به صورت غرب زدگی مطرح کرد. در یک جمع‌بندی از مباحث می‌توان گفت که در مورد آینده ICT ( فناوری اطلاعات و ارتباطات ) سه سؤال فرضیه گونه پیش روی ماست:

۱- آیا آینده این تحولات به تعامل – به مفهوم تبادل فرهنگی – منتهی خواهد شد؟ ( فناوری اطلاعات و ارتباطات )
۲- پروسه و فرایندی همچون هر نابرابری ناشی از جبر و اختیار دیگری در جریان است که در طول تاریخ، ملت‌ها با مشابه آن مواجه بوده و به دلیل دسترسی‌های متفاوت به سخت‌افزار و نرم‌افزار، از دستاوردهای نابرابر برخوردار شده‌اند؟
۳- سرانجام روابط از قبل طراحی شده یک سویه‌ای خواهد بود که به صورت یک پروژه نه پروسه، جنگ نابرابری را به وجود آورده که کلید واژه آن تهاجم فرهنگی است؟

در مورد فرضیه اول لازولی می‌نویسد:

همان توهمی که در آغاز اختراع تلویزیون ایجاد شد و همه معتقد بودند که این نوآوری شگفت‌انگیز، دستیابی آزادانه همگان را به فرهنگ و هنر فراهم می‌سازد اکنون بر اینترنت حاکم شده و بشر بار دیگر دچار ساده لوحی شده است.

در مورد فرضیه دوم، در طول تاریخ، ملت‌ها با مشابه آن مواجه بوده و به دلیل دسترسی‌های متفاوت به سخت‌افزار و نرم‌افزار از دستاوردهای نابرابر برخوردار شده‌اند. بشر این دوران را مکرر تجربه کرده است. روزگاری بود که کشتی‌های بازرگانی و نظامی پرتقال و اسپانیا، دریاهای جهان را در اختیار داشتند و در همان مقاطع فرهنگ‌هایی همچون اینکاها با یک نابرابری سهمگین سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مواجه بودند. در مورد رسانه‌ها نیز این نابرابری سابقه‌ای دیرینه دارد. مثلاً هنگامی که اروپا از محصول اختراع گوتنبرگ سود می‌برد، بسیاری از کشورهای آفریقایی و آسیایی حتی از این پدیده بی اطلاع بودند. ایرانیان ۲۰۴ سال پس از اروپایی‌ها به چاپ دست یافتند. اما باید دانست وقتی طرفدار فرضیه دوم باشیم و بخواهیم تحولات ICT را نه به صورت یک پروژه عظیم شمال علیه جنوب بلکه به صورت یک پروسه تاریخی نگاه کنیم، ماهیت آن تغییر نمی کند.

ICT این امکان را فراهم کرده که برخی از جوامع توسعه یافته به مراتب بیش از گذشته فرصت عرضه ارزش‌های خود را در جوامع دیگر بدست آورند. در حالی‌که این داوری نیز از سوی برخی وجود دارد که مجموعه ارزش‌های تشکیل دهنده مدل لیبرالی غرب، کسب سود و منفعت به هر شکل، اما تحت لوای آزادی است و از آنجا که روابط جنسی و خشونت سبب فروش بهتر تبلیغات می‌شوند و مخاطبان را به رسانه‌ها معتاد می‌سازد، محتوای رسانه‌ها بیشتر میل بر حول این موضوعات خواهند داشت.

علت عدم پذیرش فرضیه سوم، سوای شواهد اثباتی فرضیه دوم، تفاوت‌های اساسی پدیده حاضر با شرایط تهاجم نظامی است. هنگامی که به واژه تهاجم فرهنگی که بیشتر در متون و منابع غیر علوم ارتباطات دیده می‌شود می‌اندیشیم ناچار و حتی ناخودآگاه آن‌را در قالب تهاجم نظامی نگاه کرده و ساخت و کارکردی مشابه و مصنوعی مشترک با تهاجم نظامی را برای آن جست و جو خواهیم کرد. در این میان به نظر می‌رسد که میان تهاجم فرهنگی با تهاجم نظامی دو مشابهت ظاهری وجود داشته باشد:

۱- مشابهت در شلیک گلوله به دورترین فاصله و ارسال پیام نیز به دورترین فاصله:

می‌دانیم که جنگ جهانی اول را آغاز دوران جنگ‌های نوین می‌دانند که اساس آن بر رزم دور به جای رزم نزدیک نهاده شده بود و در حوزه ارتباطات نیز انسان توانسته به توانایی بی‌نظیر دستیابی به فواصل بسیار دور برای ارسال هم زمان صورت، متن و تصویر متحرک دست یابد در واقع در عصر حاضر هر دو توانسته‌اند بر فاصله غلبه کنند.

۲- دستیابی مشترک در شیوه‌های عبور از موانع در فناوری اطلاعات و ارتباطات :

در حوزه نظامی، روزگاری بود که استفاده از خندق، سیم خاردار و انواع موانع دیگر، بازدارنده تهاجم نظامی می‌شد در حالیکه سال‌هاست موانع مذکور کارکرد خود را از دست داده و موشک‌های بالستیک از قاره‌ها عبور می‌کنند. در حوزه ارتباطات نیز دیوار آهنی عصر مائو آخرین نمونه قرن بیستمی عامل بازدارنده محسوب می‌شد که اکنون دستیابی به ICT خصلت عبور از تمامی مرزها و دیوارهای آهنی را به دست آورده است این خصلت طبعاً مغایر با محدوده تعریف شده اقتدار چنین حکومت‌هایی است ضمن آن‌که نگرانی آن‌ها مشابه همان تجسم ورود موشک‌های بالستیک از قاره‌های دیگر است.

منابع و مآخذ

بخشایش اردستانی، احمد، نقش رسانه های خبری در جهانی شدن، مجله رشد آموزش علوم اجتماعی، دوره جدید شماره ۴ ، تهران :‌۱۳۸۲٫

جیمز استوور، ویلیام، تکنولوژی اطلاعات در جهان سوم، ترجمه دکتر رضا نجف بیگی، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی.

سجادی، مهدی، جهانی شدن و پیامدهای چالش برانگیز آن بر تعلیم و تربیت، مجله علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه چمران اهواز، دوره سوم سال دهم ۱۳۸۲٫

عطاران،‌محمد، جهانی شدن، فناوری اطلاعات و تعلیم و تربیت ،‌تهران: آفتاب مهر ۱۳۸۱٫

فرهادی، ربابه ، نقش فناوری اطلاعات در آموزش، فصلنامه کتاب،‌نشریه سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران دوره چهاردهم ، شماره چهارم . ۱۳۸۲٫

کرکماز علمدار، جهانی سازی و ارتباطات

کئوفیلیپ ، دسترسی همگانی در عصر دانش جهانی

کمیته سواد فناوری اطلاعات شورای ملی پژوهش ایالات متحده ،‌تبحر در فناوری اطلاعات،‌ترجمه علی حسین قاسمی، تهران: نشر چاپار ۱۳۸۱٫

گلستان، دارا، پیش درآمدی کوتاه بر گلوبالیزیشن یا جهانی شدن

محسنیان راد،‌مهدی، شیوه های رویارویی کشورهای در حال توسعه با چالش های تکنولوژی نوین اطلاعات و ارتباطات.

معتمدنژاد،‌کاظم، نابرابری جهانی در توسعه ارتباطات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.