پرسشنامه میزان پایبندی به اصول اخلاقی سیستم های اطلاعاتی

این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.

هدف: ارزیابی میزان پایبندی به اصول اخلاقی سیستم های اطلاعاتی از ابعاد مختلف (میزان استفاده کارکنان از سیستم های اطلاعاتی برای سرگرمی، میزان استفاده کارکنان از سیستم های اطلاعاتی برای مصارف شخصی)

تعداد سوال: 14

تعداد بعد: 2

شیوه نمره گذاری: دارد

تفسیر نتایج: دارد

روایی و پایایی: دارد

منبع: دارد

نوع فایل: Word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 3900 تومان

خرید فایل

پرسشنامه میزان پایبندی به اصول اخلاقی سیستم های اطلاعاتی


جامعه امروز به طور روزافزون از جنبه های آموزشی، ارتباطات، اطلاعات، اقتصاد، بازار و جز آن به تکنولوژی های ارتباطی و شبکه های اطلاعاتی وابسته شده است. با گسترش و نفوذ این تکنولوژی ها در چارچوب های بیرون از نهادهای علمی و پژوهشی و مبدل شدن آن به محیط هایی از نوع خانگی و یا اقتصادی و … برداشت های تازه ای از رابطه اخلاقیات را با آن مطرح کرده است و از این طریق نگرانی ها و پرسش های فراوانی را به وجود آورده است. یکی از پرسش های بنیادین این است که با توجه به فضای باز اطلاعاتی جدید که اطلاعات افراد را از هر قید و بند ناخواسته ای آزاد می کند و گزینه های افراد را افزایش می دهد، در این شرایط نظام های اخلاقی ، در چالش و کشمکش با تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی چگونه باید عمل کنند؟ آیا باید با ایجاد دشواری همه گناه را به تحولات ساختاری و آنان که تحولات ساختاری را آشکار و شفاف می کنند، نسبت دهند یا اینکه به دنبال راه حل های منطقی و صحیح باشند تا بتوانند اخلاق یا به تعبیر این نوشتار اخلاق اطلاعات را به اخلاق عملی تبدیل سازند.

مطلبی در زمینه نظام اخلاقی حاکم بر تکنولوژی های نوین ارتباطی تهیه شده که می خوانید:

هرگاه پای تکنولوژی به یک عرصه باز شود. آن عرصه به نحو افسار گسیخته تر و رهاتر عمل خواهد کرد. بالاخص در حوزه تصویر و تا حدی در حوزه کار با متن و صدا. امکانات زیادی برای موادی که در رسانه ها، عرضه می شوند فراهم کرده است. اکنون با استفاده از حافظه های کامپیوترها می توان حجم عظیمی از تصاویر را در اختیار داشت و به صور گوناگون تصاویر و اطلاعات را در کنار هم چید. همچنین صداها و متن های ذخیره شده در کامپیوترها چه مستقل و چه به همراه دیگر مواد رسانه ای (مثل تصاویر) انبوهی از اطلاعات و مواد را برای کارهای مختلف در اختیار و دسترس کاربران قرار می دهد.

تکنولوژی حیطه ابزارها را گسترش داده و با تولید انبوه آنها را به میان همه افراد علاقمند برده است. بنابراین در هر سطح کار و حرفه ای بودن افراد به ابزارها دسترسی دارند و تنها ایده ها و تکنیک خاص آنهاست که به اثرهای مثلاً هنری بداعت و تازگی می بخشد. تکنولوژی پیامدهایی برای طرف های درگیر در موضوعات و دیدگاه ها در بر دارد. تکنولوژی در عرصه رسانه های تصویری، اولاً دایره عمل این رسانه ها را گسترده تر کرده و موجب شده است که آنها موضوعات بیشتری را برای کشف در اختیار بگیرند. ثانیاً حوزه عمل این رسانه ها را گسترده کرده است. ثالثاً بر تنوع صورت ها افزوده است و رابعا ً امکان برقراری نسبت های گوناگون میان فرم و محتوا را ممکن گردانیده است. هر چهار موضوع بر ابعاد و پیامدهای اخلاقی تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی می افزاید. اخلاق به عنوان یک نظام از ارزش های خیر و شر(خوب و بد) و اراده معطوف به آنها، در دنیایی که همه چیز رنگ تجارت، بازده، سود، حق الزحمه، کارایی، بهره وری و مانند آنها را در خود می گیرد،همچنین به عنوان یک زیرمجموعه و شاخه ای جدید ولی مهم از اخلاق حرفه ای یا عملی، دیگر نمی تواند به صورت یک نظام نظری به افراد درگیر عرضه شود. اخلاق با بسیاری از حوزه های فعالیت انسانی در رابطه قرار می گیرد و از آن جمله است اطلاعات و یا یک حوزه پیوسته به آن یعنی سیستم های اطلاعاتی که اهمیت آن امروزه مشخص است؛ چرا که در دنیای امروز دسترسی به اطلاعات یکی از حقوق بنیادین بشر محسوب می شود و تنها این ابزارها و سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی هستند که می توانند این حق را ایفا کنند. جریان اطلاعات در یک کشور در حال توسعه، صرفاً به جریان آن از بالای هرم حکومت به پایین محدود نمی شود، بلکه هرگونه اطلاعاتی را که مردم برای ایفای نقش های خود نیاز دارند، دربرمی گیرد. کاربرد ابزارها و سیستم های اطلاعاتی را گروهی از کارشناسان سومین اشتغال انسان مدرن دانسته اند و آن را در مراتب بعد از کار و استراحت قرار می دهند. این کاربرد حالت غیرفعال و یا منفعل ندارد.

اگر مسایل اخلاقی اطلاعات در مرتبه اول مورد توجه هنرمندان و خلاقان آثار، روزنامه نگاران و مدیران رسانه ها قرار دارد، مردم نیز به نوبه خود به رسانه ها از این نظر توجه می کنند. آنها از سوءکارکردها، فاصله و انحرافاتی که در رابطه با نقش سیستم های اطلاعاتی در جامعه دارند احساس نگرانی می کنند. ابزارهای ارتباطی نوین، که آخرین آنها بزرگراه های اطلاعاتی هستند، هم مقالات علمی، اطلاعات تجاری، اطلاعات روزمره مورد نیاز مردم (اخبار هواشناسی، اطلاعات شهری، مواد روزنامه ها) نامه های افراد به یکدیگر، فیلم ها، عکس و اطلاعات و پیام های حاوی تحریک و تشویق به جنایت را در برمی گیرد. به عبارتی این ابزارها علاوه بر کارکردهایی که دارند (ایجاد سرگرمی، اطلاع رسانی، آموزش، اجتماعی کردن، کنترل اجتماعی، تبلیغ و القاء و …) دارای تاثیراتی نیز هستند که ناشی از خشونت، وقاحت نگاری، طرح هنجارهای اجتماعی و … است و در چارچوب اصول اخلاقی قرار می گیرد. پس با توجه به گستره عمل وسیع تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطی و تاثیرات آن، اگر از خود سؤال کنیم که اطلاع دادن چه مفهومی دارد؟ می توانیم این گونه پاسخ دهیم که اطلاع شکل دادن به یک آگاهی به منظور با مفهوم کردن آن برای یک شخص دیگر یا عده زیادی است. اطلاعات به معنی جاری پوشش دهنده ابعاد محتوایی و شکلی و اقدام به انتقال و ارتباط است.

از سوی دیگر اخلاق را می توان البته برحسب یکی از رایج ترین گرایش های موجود در جهان، دیدگاه ها و افق های رفتاری مورد پذیرش در یک زمان و یک جامعه معین دانست و در حقیقت علم اخلاق، علم تمیز خوب از بد است. براساس آنچه که در غرب امروزه تحت عنوان، علم «وظیفه شناسی» تعریف می شود، مجموعه الزاماتی است که تعیین کننده نظم یک اقدام است و به همین اعتبار است که برای هر بخش خاص عملکردهای حرفه ای، شغلی وظیفه شناسی معینی به شکل مکتوب و غیرمکتوب در همه اجتماعات به نوعی مطرح است.

اخلاق اطلاعات بدیهی است که کاملاً مترادف با اخلاق روزنامه نگاری نیست. اخلاق رسانه ها به عنوان سازمان های خاص در سطح بسیار فراتر از مسئولیت های فردی قرار می گیرد. حیطه عملکرد این اخلاق نیز عملاً تمامی صور هنجاری شکل پذیرفته و ساخت یافته است که از سوی سازمان های حرفه ای خاصی بقا و تداوم آنها مورد نظارت قرار می گیرد.اما دشواری اجرای اخلاق اطلاعات حتی در مفهوم ساده آن و بدون نگاه به ابعاد محتوایی به مساله تنوع کانال های اطلاعاتی و تنوع بسیار معیارها و مقیاس های مورد استفاده برمی گردد. واقعیت آن است که وقتی یک تکنولوژی جدید پذیرفته می شود، برخی از نتایج و عوارض کاربرد آن ممکن است اجتناب ناپذیر باشد. بالاخص اینکه هر گونه تحول تکنولوژیکی و یا اجتماعی و … با خود تنش هایی را نیز به همراه دارد. این وضعیت ناشی از روند کند تحولات تکنولوژیکی در یک جامعه (به خصوص جوامع در حال توسعه) در دنیایی که مجموعاً به سرعت در حال حرکت است و استفاده از این تکنولوژی ها و مسایل اخلاقی وابسته به آنها است. اما اگر این تحولات به طور کلی مطلوب باشد، کل فرهنگ را در برگیرد، همه وجوه آن را شامل شود و این کار به سرعت انجام گیرد بر هم خوردگی سازمانی و عدم انطباق فردی و اجتماعی کمتری را نسبت به تغییر تدریجی در یک دوره طولانی در برخواهد داشت. در این صورت نظام اخلاقی نیز کمتر شکاف برمی دارد و تنظیم روابط اجتماعی براساس آن آسان تر صورت خواهد گرفت. برای مثال اینترنت به عنوان مهم ترین فصول جامعه اطلاعاتی همانند یک محل مجازی ملاقات عمومی شهروندان جهان است. یک نقطه تلاقی عمومی است که در آن میلیون ها نفر از بیش از ۱۵۵ کشور جهان با هم در رابطه قرار می گیرند. آنان در هر آن به اطلاع درباره چیزهای مختلف مثل گفتگو، بازی، مشاهده تصاویر مختلف، تجارت و … می پردازند. زیرا قاعده کلی حاکم بر اینترنت استفاده از اطلاعات به گونه ای آزاد است.

اینترنت و اخلاق گرایی

اینترنت که در گروه بزرگراه های اطلاعاتی در مقام اول قرار گرفته است، یک بانک اطلاعاتی نیست، بلکه گسترده ترین و با اهمیت ترین شبکه کامپیوتری جهان است و شاید نمونه ای اولیه از بزرگراه های اطلاعاتی ربع اول قرن بیست و یکم باشد که منشا تغییراتی در قلمرو فرهنگ در مفهوم عام است. اینترنت در حکم مخزنی از اطلاعات خوب و بد، زشت و زیبا، اخلاقی و غیراخلاقی می تواند تلقی شود، البته مسئله در این است که مرزهای میان این صفات دوگانه را جامعه های مختلف چگونه تعریف می کنند. در جامعه ما اینترنت نامی کم و بیش آشنا، اما در عین حال مهم و اسرارآمیز است. نامی که دانستنی های پراکنده درباره آن همواره در طول چند سال اخیر رو به افزایش بوده است. و توسعه و تحول سریع آن هم سبب گردیده است که اطلاعات در این باره به سرعت کهنه شود.

از سوی دیگر بسیاری از افراد، سازمان ها و به ویژه سازمان های علمی و آموزشی نیز نتوانسته اند در مقابل این پدیده نوظهور که الگویی از یک جامعه اطلاعاتی است بی تفاوت بمانند و متقاضی اتصال به اینترنت شده اند. به هرحال با گسترش تدریجی شبکه های اطلاعاتی به خصوص اینترنت در جامعه ما، ابعاد مختلف این نوع فعالیت ها آماج انتقادات و مخالفت های گوناگونی نیز بوده است که مهم ترین آنها در رابطه با مسایل اجتماعی _ فرهنگی نظیر تسهیل دسترسی به صفحه های مغایر با شئون اخلاقی و انتشار صور قبیحه است. هر چند که در مقابله با این مسئله در برخی کشورها،کنترل دسترسی به برخی از این سایت ها را توصیه و عمل کرده اند. در برخی از کشورها و منجمله خود آمریکا قوانینی به تصویب رسده است که به موجب آن انتشار تصاویر مغایر با شئون اخلاقی جامعه در شبکه های متصل به اینترنت ممنوع شده است. این ممنوعیت در مواردی شرکت های برقرار کننده ارتباط میان اینترنت و استفاده کنندگان را هم مسئول قرار داده است. اما این وضعیت در خیلی از کشورهای دنیا با نارسایی های متعدد حقوقی مواجه است. به علت جدید بودن ماهیت جرائمی که ممکن است واقع شود راه حل مناسبی در اغلب موارد به وجود نیامده است. قوانین حقوق مؤلف و هنرمندان که در خیلی از کشورهای دنیا وجود دارد در فضای انفورماتیک کارایی خود را از دست داده است. موضوعیت اغلب این قوانین در دنیای چاپ و نشر خلاصه و فضای دیجیتال در آن جایی ندارد.از طرفی این مسایل به ارزش های اجتماعی وابسته است. البته درباره منشا ارزش ها، دو جهت گیری بر جریان های فکری جهان حاکم است:یک دیدگاه عقیده دارد، ترسیم جهت گیری کلی ارزش ها و هدایت کسانی که از این جریان ها سرپیچی می کنند از جانب نیرویی خارجی امکان پذیر است. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه دیگری وجود دارد مبنی بر اینکه انسان ها از توانایی کامل برای پی ریزی سیستم های ارزشی متناسب با سطح رشد و توانایی خود برخوردارند و با وجود چنین توانایی هایی، هیچ نیروی خارجی را یارای مداخله در زندگی آنها نیست. بلکه این انسان ها هستند که با رشد و تکامل خود می توانند مشکلات فردی و اجتماعی خویش را حل کنند.البته دیدگاه ها و مکاتب دیگری نیز در این میان وجود دارند که به لحاظ تئوریک به یکی از این دو جهت گیری اشاره شده، متمایل هستند. بنابراین باید گفت که دیدگاه واحدی نسبت به ارزش ها وجود ندارد و تنها مرز مشترک میان آنها این است که این دیدگاه ها هر یک به نوبه خود معیار میان حق و باطل و مصالح و مفاسد تلقی می شوند. اغلب میان حق و مصلحت از یک سو و باطل و مفاسد از سوی دیگر رابطه برقرار می شود. در هر صورت این درست است که هر چیز مفیدی باید مورد استفاده قرار گیرد، اما این انسان ها هستند که تصمیم می گیرند چگونه از تکنولوژی های مختلف استفاده کنند.

اطلاع رسانی یا اخلاق گرایی

همانگونه که هر گونه محدودیت بر روی شبکه های اطلاعاتی در عین آنکه می تواند از بسیاری از مشکلات اخلاقی جلوگیری کند، ممکن است افرادی را از حق داشتن و کسب اطلاعات مفید محروم سازد. در اینجاست که اخلاقیون فقط با ترجیح خیر کثیر بر شر قلیل در مقایسه میان مفاسد و مصالح جامعه بدین اقتضا می رسند که برخی لوازم و پیامدهای غیراخلاقی یا ضد اخلاقی از منظر خویش را تحمل کنند. اما اگر اخلاق در برابر مصلحت عمومی حرف اول را بزند می تواند حتی به خاطر یک شر قلیل، خیر کثیری را از میان راه بردارد. یکی از مبانی عملکرد اینترنت در رابطه قراردادن طرفین ارتباط است و برای برقراری کیفیت متناسب از نظر ارتباطات متقابل آنچه که برای عاملین در شبکه ضروری است تدوین قواعد «دانش برقراری رابطه» است، چرا که در پرتو آن می توان یک نگرش مبتنی بر تنظیم خود به خودی را میان طرفین ارتباط برقرار کرد و به این طریق فقدان کنترل مرکزی را به نوعی جبران نمود. در این کنترل در عین حال نه حضور فیزیکی مشخص مطرح است و نه فرایند شناختی که قابلیت اطمینان کافی داشته باشد. آداب معاشرت در شبکه همانند برخی از قواعد زندگی روزمره نظامی هنجاری و اخلاقی است. در حقیقت مجموعه قواعد کم و بیش ثابت و نانوشته است که یقین می کند چه چیزی مناسب است، قواعدی که از کاربردها و عملکردها اخذ شده است.اخلاق و آداب شبکه در برگیرنده مجموعه قواعد کم و بیش آشکار و مشخص پذیرفته شده از سوی اکثریت استفاده کنندگان اینترنت است. این قواعد از سوی شخص یا سازمان مشخصی وضع نشده است بلکه ساخته و پرداخته توده استفاده کنندگانی است که برای خود قواعد رفتار مناسب تعیین کرده اند. بنابر این بر طبق مقتضیات فضای حاکم بر آن شبکه اطلاعاتی خاص و نوع رابطه، برنامه و موضوع هر یک از مسایل اخلاقی در سطوحی مختلف و مشخص ظاهر می شود و عکس العمل های متعددی را از طرف کاربران (مشتریان) و همچنین تولیدکنندگان سایت ها یا شبکه های مرتبط و حتی واسطه ها (توزیع کننده ها) ایجاد می کند

تحويلي‌نگري مانع ترويج اخلاق حرفه‌اي

خلاصه:مقاله حاضر به ابعاد و آثار تحويلي‌نگري در اخلاق حرفه‌اي مي‌پردازد و پس از بيان علل و عوامل تحويلي‌نگري در حوزة اخلاق حرفه‌اي مي‌کوشد تا زواياي اين رويکرد را در مسائل اخلاق حرفه‌اي آشکار کند. تحويلي‌نگري آفت شناختي است و در حوزه اخلاق حرفه‌اي ابعاد فراواني مانند تحويل اخلاق حرفه‌اي به قانون و مقررات و آيين‌نامه‌ها، تحويل آن به مسئوليتهاي حرفه‌اي يا هنجارهاي رايج مشاغل و نيز تحويل مسئوليتهاي اخلاقي سازمان به منابع انساني است. همچنين اصول اخلاقي و عهدنامه‌هاي اخلاقي حرفه‌ها را منشور اخلاقي سازمان تلقي کردن، نمونه‌اي از تحويلي‌نگري است. مقاله به نقد اجمالي پديدارشناسي به عنوان راه حل تحويلي‌نگري مي‌پردازد و مي‌کوشد از منظر ميان‌رشته‌اي، دو الگوي تلفيق منسجم رهاورد رشته‌ها و چالش روشمند رهيافتها را به عنوان راه حلي براي تحويلي‌نگري در تدوين سند جامع اخلاقي شرکتها و بنگاههاي اقتصادي معرفي کند.

1.     تحويلي‌نگري چيست؟
تحويلي‌نگري را مهمترين معضل شناختي در آغاز سدة بيستم شناسايي کرده‌اند. مغالطه در مبناي تئوري‌ها و دکترين‌هاي سياسي، اجتماعي و بويژه اقتصادي منجر به بحرانهايي مي‌شود که توسعه همه‌جانبه و پايدار جوامع را تهديد مي‌کند. اين مغالطه‌ها غالباً در قالب رهيافت تحويلي‌نگري رخ مي‌دهند. نظريه‌پردازان سياسي و اقتصادي امروزه توجه ويژه‌اي به اين رهيافت مبذول داشته‌اند؛ از نمونه اين افراد ليندن لاروش نظريه‌پرداز اقتصادي و سياسي آمريکايي است. وي در تبيين اين معضل به نوعي ذهنيت اشاره و از آن با عنوان ذهنيت تنگ ماهي ياد مي‌کند. بر اساس تبيين لاروش، ذهنيت تنگ ماهي، ذهنيت انساني است که ايده‌ها و تصوراتش مغاير با واقعيت جهاني است که او درگير عمل دو جانبه در آن است. (larouche, 2004)
تحويلي‌‌نگري نگرشي است که يک حوزه از موضوعات (مثل خواص، مفاهيم و …) در دامنة ديگر جذب يا به نفع دامنه ديگر از آن صرف‌نظر شود. (kim, 1998, 8, 145) ؛ به عبارت ديگر ارجاع هر پديدار به امري فروتر از آن و اخذ وجهي از آن شيء به جاي کنه و حقيقت آن که منطق‌دانان مسلمان شکل ساده آن را مغالطه کنه و وجه مي‌نامند. (فرامرز قراملکي، 1380) متخصصان سيستم‌هاي پيچيده در مواجهه با اين معضل از آن با عنوان رهيافتي ياد کرده‌اند که سيستم را خارج از توصيف زير سيستم‌هايي که آن را تشکيل داده‌اند، توصيف و تبيين مي‌کند و ارتباط بين آنها را ناديده مي‌گيرد. (Yaneer, 2004) از آنجا که رهيافت تحويلي‌نگري تقريباً در تمام حوزه‌ها گسترش يافته است، دانشمندان حوزه‌هاي مختلف تعاريف گوناگون ارائه کرده‌اند: به باور آنها تحويلي‌نگري تحليل پديدارها يا مفاهيم به يکي از زير مجموعه‌هايشان است. (سياري، 1385 و 1384، Polkinghorne, 2003)
توجه به اين خطاي شناختي در سنت ما سابقه دارد. تمثيل فيل در يکي از داستانهاي مثنوي معنوي براي آشکار کردن خطاي تحويلي‌نگري مطرح شده است: (استعلامي، 1379)
پـيـل انـدر خـانـه‌اي تاريـک بــود
عرضـــه را آورده بــودنــدش هـنـــود
از بـراي ديـدنــش مـردم بــســـي
انــدر آن ظلمـت همـي شـد هر کسـي
آن يـکي را کـف به خرطـوم اوفتـاد
گفت همچــون نـاودان اسـت اين نهـاد
آن يــکي را دست بر گوشـش رسيد
آن بــر او چـون بـادبيــزن شـد پـديـد
آن يکي را کف چو بر پايــش بسـود
گــفت شکل پيـل ديـدم چـون عمـود
آن يـکي بــر پشت او بنـهـاد دسـت
گفت خود اين پيل چون تختي بده‌ست
از نظــرگـه گفتشــان شــد مختـلف
آن يــکي دالـش لقـب داد ايـن الــف
جنبــش کفــهـا ز دريـا روز و شـب
کفـي همـي بينـي و دريــا نه، عجـب_
(مولوي،‌ مثنوي)
ابعاد تحويلي‌نگري در اخلاق حرفه‌اي
تحويلي‌نگري – تصور ناقص و ناروا از اخلاق حرفه‌اي – آثار زيانبار فراواني دارد، به گونه‌اي که آن را از موانع عمده رشد اخلاقي در سازمانها دانسته‌اند. (قراملکي، 1386) توجه به يک اصل فراشناختي آسيب تحويلي‌نگري را آشکار مي‌سازد: هر کسي متناسب با تصور خود از يک فعاليت به آن مي‌پردازد. تصوري که از مقصد داريم، راه و ابزار ما را تعيين مي‌کند. مديران متناسب با تصورشان از اخلاق حرفه‌اي به ترويج آن مي‌پردازند. تصور ناقص يا ابزارانگارانه مانع ترويج اخلاق در فرهنگ سازماني مي‌شود.
تحويلي‌نگري در اخلاق حرفه‌اي ابعاد فراواني دارد به برخي از ابعاد زيانبار اشاره مي‌کنيم:
-1 تحويل اخلاق حرفه‌اي به قانون، مقررات، آيين‌نامه‌ها: قانون با اخلاق حرفه‌اي نسبت پيچيده‌اي دارد. غالب قانونها در واقع ابتدا اخلاقيات بوده‌اند و به تدريج براي برخورداري از حمايت کيفري از اخلاق، صورت قانون به خود گرفته‌اند. اخلاق روح قانون است و ضمانت اجرايي آن، بدون قوانين و مقررات است. اما، اخلاق دامنه‌اي بسيار فراگيرتر از قانون دارد و تعهدات اخلاقي در سطح ژرفتري از مناسباتِ حرفه‌اي، مؤثر است. به همين دليل تحويل اخلاق حرفه‌اي به مقررات و قانون آسيب‌زاست.
-2 تحويل مسئوليتهاي اخلاقي در حرفه به مسئوليتهاي حرفه‌اي: حرفه‌اي بودن در انجام وظايف شغلي خود امر اخلاقي است، اما اخلاق حرفه‌اي بسي فربه‌تر از مسئوليتهاي حرفه‌اي فرد است. در مواضع فراواني، بسنده کردن به شرح وظايف مواجهه حداقلي است و مسئوليت اخلاقي، فرد را به اقدام بيشتر و در مواردي همراه با فداکاري برمي‌انگيزد. مسئوليت حرفه‌اي شما را مجاز مي‌داند که سود سال مالي را تا نيمه دوم سال بعد به تعويق بياندازيد، اما مسئوليت اخلاقي به تسريع در تقسيم سود سهامداران الزام مي‌کند.
-3 تحويل اخلاق حرفه‌اي به هنجارهاي رايج در مشاغل: بر هر شغلي گفتماني حاکم است و يکي از عناصر اين گفتمان هنجارها و آداب رايج در آن شغل است. به دليل اين گفتمان است که مي‌توان از زبان مديران،‌ مشي استادان، آداب صاحبان مشاغل سخن گفت.
اخلاق حرفه‌اي را نبايد همان هنجارهاي رايج در حرفه دانست. هنجارها گروه ‌وابسته‌اند و جهان‌شمول نيستند. هنجارها مي‌توانند اخلاقي و ضد اخلاقي باشند. به عنوان مثال کم‌کاري مي‌تواند در محيطي به صورت يک هنجار شغلي درآيد، در حالي که کم‌کاري در هيچ نظام اخلاقي پسنديده نيست و در فرهنگ اسلامي به منزلة مصداقي از کم‌فروشي نکوهيده شده است.
-4 تحويل اخلاق حرفه‌اي به مسئوليتهاي اخلاقي منابع انساني: اخلاق در سازمانها را با دو رهيافت مي‌توان مورد بحث قرار داد؛ رهيافت مديريت منابع انساني که بر اخلاقي بودن افراد در مشاغل تأکيد مي‌کند. چنين رهيافتي پيشينه طولاني در سنت شرقي و غربي دارد. در منابع اخلاق و آداب حرفه‌اي غالباً با اخلاق مديران، اخلاق پزشکان، اخلاق مهندسان روبرو مي‌شويم. رهيافت دوم بر آن است که منابع انساني در کنار ساير مؤلفه‌ها و عناصر، بخشي از هويت سازماني است و رفتار اخلاقي منابع انساني در گرو عملکرد اخلاقي سازمان است. اگرچه سازمان از افراد تشکيل مي‌شود، اما سازمان به منزلة شخصيت حقوقي هرگز جمع جبري اشخاص حقيقي نيست. اين تلقي که سازمان چيزي جز افراد نيست، تلقي تحويلي‌نگر است. رهيافت استراتژيست‌ها به اخلاق حرفه‌اي در پي سازمان اخلاقي است و اخلاقي بودن سازمان را مزيت استراتژيک مي‌انگارد. (فرد ديويد، 1380) سازماني اخلاقي است که اهداف، وظايف، ساختار خود را به مميزي اخلاقي بسپارد و مناسبات سازماني خود را با همة عناصر محيط داخلي و خارجي گروههاي ذي‌نفع، اخلاقي کند. مديريت مسائل اخلاقي در شرکت بر اساس رهيافت اول به حوزة مديريت منابع انساني محول مي‌شود، اما بر اساس رهيافت دوم نهاد بالادستي (اعم از شورا، کميته، دفتر و …) زير نظر مستقيم مدير عامل عهده‌دار اخلاق سازمان مي‌شود. نامهربانانه‌ترين واکنش به اخلاق سازمان، سپردن آن به روابط عمومي است. اين سخن هرگز به معناي کم‌ارج تلقي کردن نقش روابط عمومي سازمان نيست، بلکه نقد تصوري از اخلاق حرفه‌اي است که پرداختن به آن را از وظايف روابط عمومي مي‌داند.
رهيافت استراتژيک به اخلاق حرفه‌اي بر آن است که اخلاقي ماندن منابع انساني در سازمان غير اخلاقي يا محال است و يا بسي دشوارياب. سازماني که وظايف اخلاقي خود در قبال کارکنانش را نمي‌شناسد و به آن پاي‌بند نيست، چگونه انتظار دارد که کارکنان در قبال شرکت يا مشتريان مسئوليت‌پذير بمانند؟
-5 تحويل منشور اخلاقي سازمان به اصول اخلاقي: منشور اخلاقي سازمان متضمن مسئوليتهاي اخلاقي شرکت در قبال حقوق عناصر محيط داخلي و خارجي شرکت است. منشور همان‌گونه که از معناي لغوي آن پيداست، چند وجهي است و هر وجه آن بيانگر خط مشي اخلاقي شرکت در قبال يکي از گزاره‌هاي ذي‌نفع در محيط آن است: خط مشي اخلاقي شرکت در قبال مشتريان، خط مشي اخلاقي شرکت در قبال رقبا، سهامداران، تأمين‌کنندگان، شهروندان، محيط زيست و …. (فرامرز قراملکي، 1385)
منشور اخلاقي سازمان ويژگيهاي خاصي دارد و تدوين آن محتاج روش‌شناسي معيني است. (فرامرز قراملکي، 1383) برخي از سازمانهاي اخلاقي به جاي تدوين منشور چند وجهي اخلاقي به بيانيه‌هايي متضمن چند شعار کلي و اصل عام اخلاقي بسنده مي‌کنند. چنين بيانيه‌هايي به صورت کالاي تزييني درمي‌آيند و در مواردي مانع ترويج اخلاق حرفه‌اي در سازمان مي‌شوند. نمونه‌اي از قديمي‌ترين منشورهاي اخلاقي سازماني را در «ساختن براي ماندن» جيمز کالينز (ص 110) مطالعه کنيد.
-6 تحويل منشور اخلاقي سازمان به عهدنامة اخلاقي حِرفه‌ها: هر حرفه‌اي را عهدنامه‌اي است که صاحبان حرفه در مناسبات شغلي پاي‌بند آن مي‌شوند. عهدنامه پزشکان، عهدنامة وکلا، عهدنامة حسابرسان و … . عهدنامه اخلاقي در اخلاقي‌سازي حرفه نقش عمده‌اي دارد، اما جهت‌گيري فردگرايانه دارد. افراد را در حرفه مورد خطاب قرار مي‌دهد، در حالي که منشور اخلاقي سازمان جهت‌گيري سازماني دارد و به اخلاقي‌سازي شرکت مي‌پردازد. اين گمان که منشور اخلاقي سازمان چيزي جز عهدنامه اخلاقي نيست از تحويلي‌نگري رنجور است. امروزه شرکتها درگير مشاغل مختلفي هستند و مناسبات حرفه‌اي سازمان چندگانه است و بنابراين منشور اخلاقي سازمان بسي پيچيده‌تر از عهدنامه اخلاقي است. (قراملکي، 1386)
پيشگيري و درمان تحويلي‌نگري
فيلسوفان پديدارشناسي که در تشخيص عارضة تحويلي‌نگري پيشگام بودند، رهيافت پديدارشناختي را روش درمان تحويلي‌نگري مي‌دانستند. اما پس از پنجاه سال کارايي شيوه‌هاي آنها مورد ترديد و نقد قرار گرفت؛ بويژه در حوزة اخلاق حرفه‌اي پديدارشناسي نتوانست الگوهاي پژوهشي قابل اجرا به ميان آورد. از دهة شصت سدة بيستم الگوهاي حل مسئله ميان‌رشته‌اي به عنوان رهيافت مؤثر در پيشگيري و درمان تحويلي‌نگري معرفي شد. متأسفانه عده‌اي تلقي تحويلي‌نگر از رهيافت ميان‌رشته‌اي اخذ کرده‌اند و آن را به مطالعة چند رشته‌اي کاهش داده‌اند. مطالعه چند رشته‌اي بدون الگوهاي حل مسئله، عقيم است.
امروزه تلفيق منسجم رهاو‌رد رشته‌ها و چالش روشمند رهيافتها دو الگوي اثربخش در حل مسائل چندتباري شناخته مي‌شوند. مسائل اخلاقي در حرفه، ماهيت چندتباري دارند و بدون اخذ الگوهاي ميان‌رشته‌اي قابل تحليل نيستند. تلقي تحويلي‌نگر پرده بر چند تباري بودن مسائل اخلاقي مي‌افکند و حصرگرايي روش‌شناختي را در فهم و تحليل مسائل اخلاقي در حرفه رواج مي‌دهد و اين امر خود تحويلي‌نگري را تشديد مي كند و بر آن دامن مي‌زند و اين چنين حلقة معيوب رشد مي‌کند.
براي پيشگيري تحويلي‌نگري در ترسيم مسئوليتهاي اخلاقي بنگاههاي کسب وکار، تدوين سند جامع اخلاقي شرکت را توصيه مي‌کنيم. اين سند متضمن اصول اخلاقي، منشور اخلاقي سازمان و عهدنامه اخلاقي کارکنان و مديران است و در اخلاق‌پژوهي الگوهاي ميان‌رشته‌اي، تحويلي‌نگري را پيشگيري و درمان مي‌کنند. (قراملکي، 1380، سياري، 1385)
نتيجه
در درمان هر معضل ابتدا بايد وجود معضل اثبات شود. آنگاه بدرستي شناخته شود تا بتوان راه حل مناسبي براي آن يافت. کاوش در مسئوليتهاي اخلاقي شرکتها و بنگاههاي اقتصادي وجود معضل تحويلي‌نگري را در آنها آشکار مي‌کند. براي درمان اين معضل بايد اخلاق حرفه‌اي را بسيار گسترده‌تر از قوانين و مقررات و مسئوليتهاي حرفه‌اي و هنجارهاي جاري مشاغل، مسئوليتهاي اخلاقي منابع انساني، اصول اخلاقي و عهدنامه‌هاي اخلاقي حرفه‌ها در نظر بگيريم. در ميان راه حلهاي گوناگون بايد هوشيار باشيم که اين معضل خود را به صورت درمان نشان ندهد. آن گونه که برخي رهيافت ميان‌رشته‌اي را به چند رشته‌اي تحويل کرده‌اند تا به درمان تحويلي‌نگري بپردازند. تدوين سند جامع اخلاقي شرکتها که به روش پويا به صورت دو الگوي تلفيق منسجم رشته‌ها و چالش روشمند رهيافتهاست، راه حل مناسبي براي اين معضل به نظر مي‌رسد.

منابع

فارسي
قرآن

متن قرآن · ترجمه قرآن · ترتیل قرآن · اسوه های قرآنی · تصاویر قرآنی · ادعیه قرآنی · کتاب شناسی قرآنی. متن قرآن کريم. به خط عثمان طه …
www.hadj.ir/fa/default.php?part=quran2&subject
-1 ديويد، فرد آر، مديريت استراتژيک، ترجمه علي پارسيائيان و سيد محمد اعرابي، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، تهران، 1380.
-2 سياري، سعيده، از تحليل‌گرايي دکارت تا تحويلي‌نگري مدرنيسم، مجله انديشه نوين ديني، شماره 5 و 4، 1385.
-3 فرامرز قراملکي، احد، اخلاق حرفه‌اي، چاپ دوم، نشر مجنون، قم، 1383.
-4 کالينز، جيمز و پوراس جري، ساختن براي ماندن، نشر فرا، تهران، 1380.
اخلاق و اطلاعات – نویسنده: بیتا بابایی راد
_ احد فرامرز قراملكي: استاد و مديرگروه اخلاق حرفه اي دانشگاه تهران
_ _ سعيده سياري: دانش آموخته گروه فلسفه و حكمت اسلامي دانشگاه تهران

منبع:http://imi.ir/tadbir/tadbir-184/article-184/2.asp

منابع انگليسي

5- Kim jaegwon, Reductionism problems of Encyclopeia of Philosophy, Vol 8, p 145 General edition Edward carig, London.
6- Larouche Lyndon, h, when even scientists were brainwashed, Executive intellegence review, New York.
7- Polkinghorne, John, c, Reductionism, International Encyclopedia of Religion and sience.
8- Yam, Ban – Yaneer, Dynamics of complex systems, 2004, USA.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.