منظور از مبانی نظری پایان نامه و پروپوزال، تئوریها، نظریه ها و مدلهای علمی است که پژوهشگر به عنوان سنگ بنای پژوهش خود انتخاب می نماید تا بدین طریق بتواند نتایج پژوهش خود را در راستای آزمون نظریه یا مدل مورد نظر تبیین نماید.
نوشتن فصل دوم پایان نامه (مبانی نظری و پیشینه پژوهش) کاری بسیار طاقت فرسا و زمان بر است. اما می توان با استفاده از مطالعات انجام شده قبلی و گزینش مباحث از میان آنها، به صورت قانونی در زمان و هزینه صرفه جویی نمود.
پس از پرداخت موفق می توانید فایل ورد مبانی نظری موردنظر خود را سریعا دانلود نموده و اقدام به نگارش فصل دوم پایان نامه خود فرمایید.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تدوین مدل رقابت پذیری بر مبنای ارزش پیشنهادی در سازمان
تعداد صفحه: 160
نوع فایل: ورد (قابل ویرایش)
منابع: دارد
تعداد منابع: 125
همین الان دانلود فرمایید
قیمت: فقط 55000 تومان
گزیده ای از متن:
1.1.1 تعریف رقابت پذیری
ساخت فضای رقابتی در کشور و افزایش سطح رقابت پذیری ملی، بستر لازم برای ورود به روند جهانی شدن را مهیا می سازد. رقابت پذیری بنگاه، قسمت و یا اقتصاد ملی امری است که بوسیله حاکمیت بازار و تشکل فعالیت ها بر اساس مزیت نسبی و رقابتی تحقق می یابد. هر میزان رقابت پذیری کشوری در رده جهانی بیشتر باشد، آن کشور از پیوستن به اقتصاد جهانی به واسطۀ دستیابی راحت تر به بازارهای بین المللی بیشتر سود خواهد برد. بالعکس کشوری که از قدرت رقابت پذیری کمتری بهره مند باشد نه فقط از ادغام در اقتصاد جهانی سود نخواهد برد، بلکه ضرر نیز خواهد کرد. با توجه به اینکه روند پیوستن اقتصادی ملل با جامعۀ جهانی (یعنی توسعه روابط متقابل با بازارهای بین المللی) از چند دهه گذشته شروه شده و در این مسیر حضور ملل در حال توسعه هم قابل توجه بوده است. (بهکیش، 1380)
امروزه رقابت پذیری یک مقوله مهم در سطح جهان است و از آن به مثابه ابزاری برای دستیابی به توسعه اقتصادی بهینه و توسعۀ پایدار عنوان می گردد. در یک اقتصاد جهانی شده، داشتن مزیت رقابتی به مفهوم امکان کسب موقعیت مطلوب و پایدار در بازارهای خارجی می باشد. در دوره توسعه روبه به رشد جهانی شدن، رقابت پذیری مقوله ای حیاتی در میان سیاست گذاران سطوح مختلف (کشور، صنعت و شرکت) در قسمت های متعدد جهان پنداشته می گردد (شورچلو[1]، 2002). چه در زمینه رقابت در بازارهای داخلی و چه در عرصه بازارهای بین المللی، استراتژی های کسب و کار به این هدف تدوین می گردند تا سازمان ها راه حرکت از موقعیت رقابتی کنونی شان به یک موقعیت مطلوب تر و جدید را پیدا کنند. این وضعیت فقط توسط بهبود رقابت پذیری سازمان ها قابل کسب است (فیورر و چهارباغی[2]، 1994). تعاریف متعددی از رقابت پذیری ارائه گردیده است که به برخی از آنها اشاره خواهیم نمود.
رقابت پذیری به مفهوم قدرت سازمان در جهت بقا در کسب و کار و نگهداری از سرمایه های سازمان، کسب (بازگشت) سرمایه ها، و تضمین مشاغل در آتی می باشد ( آکیمووا، 2000). رقابت پذیری تعریف یکسانی ندارد ولی در کلیه تعاریف ارائه گردیده این وجوه مشترک در آنها مشاهده می گردد که رقابت پذیری قابلیت ها و توانمندی هایی می باشد که یک سازمان، صنعت، ناحیه و کشور از آن بهره می برند و قادر هستند آنها را حفظ نمایند تا در عرصه بین المللی توانایی ارتقای سهم بازار و بهره وری بالا برای یک دوره بلند مدت را داشته باشند (عسگری، 1388). رقابت پذیری در میان سازمان ها یعنی امکان کسب موفقیت بهینه و پایدار در صنعت و بازاری که سازمان در آن درحال فعالیت است. اکنون با توجه به چنین نگرشی هر چه سازمان ها قدرت بالاتری در دستیابی به سهم بازار محصولی که تولید می نمایند به دست آورند در نتیجه از دیگر رقیبان خود پیشی گرفته و در نتیجه این جریان، سازمان ها توسعه و پیشرفت خواهند نمود (درون پرور و دیگران، 1388).
(کوهمن، 1984)رقابت پذیری را به مثابه قدرت اقتصادی بنگاه جهت ثابت نگه داشتن سهم خود در بازارهای خارجی یا افزایش سهم خود در بازار هر فعالیتی تعریف می نماید که به انجام می رساند. سهم بازار (مقدار فروش سازمان) شامل موقعیت بازار سازمان و همچنین اندازه نسبی سازمان می باشد. به بیانی دیگر، میزان فروش سازمان قادر است نمایانگر مقدار نفوذ سازمان در بازار بوده و می تواند به صورت غیر مستقیم دلالت بر خوشنامی، تشخیص، قابلیت های توزیع یا حتی کیفیت حقیقی سازمان داشته باشد. در اصل، میزان فروش سازمان جلوه گر اندازه سازمان نسبت به سایر رقبای بالقوه، بخش ها یا کل بازار می باشد. عمدما این استنباط وجود دارد که هر میزان سهم بازار (مقدار فروش سازمان) سازمان بالاتر باشد، آن سازمان موفق تر خواهد بود (اوریگان، 2002).
تایسون [3]1993 رقابت پذیری را میزان توان سازمان در تولید محصول و خدمات قابل رقابت در بازارهای خارجی می پندارد به صورتی که همزمان برای شهروندان استانداردهای زندگی پایدار و رو به رشدی را بوجود بیاورد در صورتی که کروگمن [4]1994 رقابت پذیری را جدا از مفهوم بهره وری فرض نمی کند (فاوزی، 2000)[5] چهار باغی [6]1994 رقابت پذیری را تعامل و بر هم کنش بین میزان ارزش های مشتریان و سهامداران می پندارد که سرانجام باعث بهبود قابلیت ها و خصوصیات شرکت در رقابت با سایرین در بازار می گردد.
بر پایه گزارش رقابت پذیری جهانی، رقابت پذیری جهانی قدرت یک کشور در تولید سرمایه بالاتر در قیاس با رقیبان دیگر در بازار جهانی است (کیم، 2002)[7].
با توجه به تعریف های موجود، رقابت پذیری در نتیجه ترکیبی از دارایی ها و روندها ایجاد می گردد که یا به گونه موهبتی می باشد (منابع طبیعی) و یا این که انسان آن را به ایجاد نموده است (زیر ساخت ها).
فرآیندها این دارایی ها را به بهره و منفعت اقتصادی منتج از فروش به مشتریان مبدل می نمایند. پورتر بر اثر مشتریان و تأمین کنندگان با توجه به زنجیره ارزش کسب و کار اشاره می نماید و مزیت رقابتی را قسمتی از سیستم وسیع تر و در رابطه با تأمین کنندگان و مشتریان و مصرف کنندگان نهایی می پندارد (تامپسون، 2001)[8].
اختلاف ها در ارائه تعاریف از رقابت پذیری و مزیت رقابتی در نتیجه از چند بعدی بودن این موضوع است. برای مثال کاربت 1993[9] بر جوانب بازاریابی رقابت پذیری، گراپ[10] 1997 بر ظرفیت های نوآوری شرکت تأکید کرده اند.
کاریانیسی و پوپسو [11]2005 هم بر تاثیر فناوری اطلاعات و ICT و توزیع الکترونیکی کالا در ارتقای بهره وری ملی و بهبود وضعیت رقابت پذیری کشورهای عضو اتحادیه اروپا تأکید نموده اند.
در یک ارزیابی و بررسی ادبیات رقابت پذیری که بوسیله رئیس و همکارانش در [12]1996 به انجام رسیده است. رقابت پذیری از نگرش های متعدد مورد توجه واقع گردیده و در چهار گروه دسته بندی گردیده است که در جدول زیر ارائه گردیده است.
جدول 2‑1 گروه بندی پژوهش های انجام گردیده در مورد رقابت پذیری، منبع : کیم 2002
دیدگاه تمرکز مطالعات | شاخص های مورد توجه |
مزیت رقابتی و رقابت پذیری قیمت | قیمت و نرخ ارز و تأثیر آن بر رقابت پذیری |
مطالعات تجربی و طرح کلی | سطوح تکنولوژی، سرمایه، مهارت، میزان صادرات، نرخ ارز، هزینه ها و سیاست های مالی دولت، جهانی سازی و شرکتهای چند ملیتی |
دیدگاه مدیریت و استراتژی | منابع ساختار سازمانی، واسطه های محیطی سازمان و متغیرهای ویژه بنگاه |
دیدگاه تاریخی، سیاسی و فرهنگی | نژاد، آب و هوا، اخلاقیات، قدرت دولت، ارزش های فرهنگی، فرد گرایی |
از دیدگاه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD)، رقابت پذیری به مفهوم توانایی یک کشور در تولید کالاها و خدمات به منظور توزیع در بازارهای خارجی و به صورت همزمان حفظ و یا افزایش میزان درآمد شهروندان در دراز مدت. از منظر (UNCTAD)، روشن ترین دیدگاه به رقابت پذیری از طریق قیاس عملکرد اقتصاد کلان و اقتصاد زندگی جامعه بر پایه بهره وری عوامل تولید بوجود می آید. معنی دقیق رقابت پذیری در این نگرش توانایی ملل در فروش کالاهای تولیدی شان در بازارهای بین المللی می باشد. بر اساس دیدگاه مؤسسه مدیریت توسعه (IMD)، رقابت پذیی ملی به معنی اجتماع ساده بنگاه های جدا از هم و کوچک نمی باشد، بلکه نتیجۀ فاکتورهای مختلفی مانند شیوه هدایت اقتصاد بوسیله دولت، سیاست های اجتماعی و روند خلق ارزش است. رقابت پذیری به معنی قدرت کشور در خلق ارزش افزوده و ارتقای ثروت جامعه توسط مدیریت دارایی ها و خلق جذابیت ها و …می باشد. بر پایه دیدگاه هیت (1999) هم، رقابت پذیری ملی چنین تعریف می گردد: میزان تولید محصولات و خدماتی که از جانب یک کشور قادر باشد به بازارهای خارجی راه پیدا کند. ضمن آنکه در همین زمان سطح درامد حقیقی شهروندان خود را ارتقا بخشد و یا حداقل از کاهش آن پیشگیری گردد. کوهمن (1984) هم اعتقاد دارد که رقابت پذیری را می توان به مثابه توانایی یک اقتصاد جهت اثبات سهم خود در بازارهای خارجی و یا ارتقای سهم خود در بازار هر فعالیتی که انجام می گردد تعریف نمود، مشروط بر این که استانداردهای زندگی را برای شهروندان درگیر در روند رقابت پذیری بهبود بخشد و یا دست کم مانع نزول این استانداردها گردد.در کلیه تعریف های بالا دسترسی به وضعیت مناسب در بازارهای خارجی برای محصولات تولیدی کشور مورد توجه بوده است. همچنین به عقیده شماری از داشنمندان حوزه اقتصاد، تحولات نرخ ارز و دستمزدهای حقیقی بر میزان رقابت پذیری محصولات و خدمات تاثیرگذار می باشد. به صورتی که با نزول ارزش حقیقی پول و میز دستمزدهای حقیقی در کشور، میزان رقابت پذیری کالاهای تولیدی ارتقا می یابد و با نزول هزینه ها سطح رقابت پذیری مکالاهای تولیدی هم افزایش پیدا خواهد کرد.
نزول هزینه تولید عموما از دو روش ارتقای سطح بهره وری و بکارگیری منابع ارزان موجود در کشور انجام پذیر است. به عقیده اقتصاددانان، ارتقای سطح رقابت پذیری از مسیر ارتقای بهره وری مطلوب تر و تاثیرگذارتر از منابع ارزان است. در حقیقت سازمان ها و کشورهایی که با استفاده از پایین بودن بهای مواد اولیه رقابت پذیر گردیده اند. در مقابل شیوه های تولید کم هزینه تر (کارآیی بیشتر) و با فناوری پیشرفته با چالش مواجه می گردند.
1.1.2 جنبه های دیگر رقابت
1.1.2.1 نظام اطلاع رسانی قیمت ها در بازار
معنی بازار و رقابت در نزد هایک که بر اساس نظریه تقسیم معرفت وی می باشد، بسیار متفاوت با مدل استاندارد بازار رقابتی نئوکلاسیک می باشد. در نظریه نئوکلاسیک بازار (مدل والراس- پارتو) دارا بودن شناخت و اطلاعات جامع، از مفروضات اولیه می باشد. در صورتی که به عقیده هایک مسأله عمده دقیقاً در اختیار نداشتن این شناخت و اطلاعات می باشد. به اعتقاد او فرض اولیه مدل نئوکلاسیک نه فقط غیر حقیقی می باشد، بلکه با اهمیت تر از آن، باعث غفلت از طرح پرسش اصلی در اقتصاد مبتنی بر بازار، یعنی چگونگی بکارگیری بهینه اطلاعات پراکنده، مشخص و بنابراین ناقص می شود. به عبارت دیگر در مدل نئوکلاسیک مسأله از اول حل گردیده فرض می گردد. هایک اظهار می نماید که قیمت ها در بازار به طور یک نظام اطلاع رسانی شایسته عمل می نمایند و با فعالیت خود هماهنگی و انطباق میان تصمیمات فردی را در سطح کل جامعه مهیا می سازند. با عنوان نمودن یک مثال قادر خواهیم بود به عملکرد نظام اطلاعاتی قیمت ها و رقابت به منظور اختصاص بهینه منابع اشاره نمائیم. فرض می نمائیم که در جایگاهی از جهان موقعیت مطلوب جدیدی به منظور استفاده از یک ماده خام ایجاد گردیده است یا بالعکس، منبع عرضه آن نابود گردیده است. در نتیجه آن منبع نادرتر گردیده است. آنچه که مصرف کنندگان بایستی بدانند دلیل کمیابی نیست بلکه این حقیقت می باشد که میزانی از آن محصول که بر حسب معمول مورد استفاده قرار می گرفت، در حال حاضر به صورت سودآوری در موقعیت دیگری به مصرف می رسد. از این رو، صرفه جویی در مصرف بایستی به سود کدام یک نیازهای دیگر انجام پذیرد. لذا محصول مورد نظر در بهترین وضعیت و با بالاترین سودآوری با دیگر رقبا به رقابت خواهد پرداخت و در جایی که بالاترین رأی را کسب نموده به کار گرفته می شود.