الیس و همکارانش، سیزده باور غیرمنطقی را شناسایی کردهاند:
1. همه افراد جامعه باید مرا دوست بدارند و تأییدم کنند.
2. برای اینکه فردی ارزشمند و محبوب باشم، باید در همه زمینهها توانمند و بالیاقت بوده، در همه عرصهها باید پیشرفت کنم و دستآوردهای قابل توجهی کسب کنم.
3. جهان باید جایگاه عدل و انصاف بوده، همیشه باید با من خوب رفتار شود.
4. باورها و ارزشهای دیگران باید مشابه باورها و ارزشهای من باشد. دیگران باید کارها را همانطوری انجام دهند که من انجام میدهم.
5. افراد خاصی وجود دارند که بدذات و شرورند. آنها باید برای رفتارهای زشت خود بهشدت مذمت و تنبیه شوند.
6. من وقتی از عهده کاری به خوبی برنیایم، نمایانگر این است که آدم بدی هستم؛ یک شکستخورده و یک آدم احمق.
7. روزگار باید آنچه را من لازم دارم برایم فراهم سازد. زندگی بایست آسوده و راحت باشد. من نباید سختی بکشم یا رنج ببرم.
8. اگر امور و وقایع زندگی آنطور نباشد که من میخواهم، موجب نهایت بدبختی میشود و فاجعهانگیز خواهد بود. وقتی امور بر وفق مراد نباشد، احساس شادمانی و خرسندی در زندگی محال است.
9. اجتناب کردن از مشکلات، آسانتر از رویاروشدن با و حل و فصل نمودن آنهاست.
10. ناخشنودی و بدبختی من بهوسیله عوامل بیرونی (خارج از کنترل من) به وجود آمده است.
11. اگر این احتمال وجود داشته باشد که واقعه ناگواری در زندگی من ممکن است رخ بدهد، از هماکنون باید آماده باشم و بکوشم تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تأخیر اندازم یا از آنها جلوگیری کنم.
12. برای هر مشکل و مسئلهای همواره یک راهحل کامل و درست وجود دارد. اگر من نتوانم به آن راهحل دست یابم، بسیار وحشتناک و فاجعهآمیز خواهد بود.
13. تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگیام تعیینکننده مطلق رفتارها و خصوصیات کنونی من هستند. اثر گذشته را در تعیین رفتارهای کنونیام نمیتوانم نادیده بگیرم.
الیس این باورهای سیزدهگانه را در چهار مقوله کلی طبقهبندی کرده است.
به اعتقاد او چهار مقوله باور ناسالم، هسته مرکزی تمام مشکلات روانشناختی هر فرد را تشکیل میدهند:
1. پرتوقعی (انتظار غیرمنطقی)
2. فاجعهپنداری (وحشتناک دیدن وقایع)
3. سطح پایین تحمل ناکامی (بیتحملی)
4. کمارزش شمردن خود (ناارزندهسازی خویشتن).
فرض کنیم میخواهید احساس خود را تغییر دهید. پیش از هرچیز به یک مدادوکاغذ احتیاج دارید.چون هنگام ناراحتی، افکار منفی در ذهن شما ردیف می شوند و حرکت دایره ای شکل بی توقفی درست میکنند. وقتی افکار منفی خود را روی کاغذ یادداشت می کنید چشم انداز عینی تری به وجود می آورید.
برای شادتر شدن، مراحل زیر راتوصیه می کنیم:
۱.شناسایی حادثه ناراحت کننده.
ابتدا خلاصه ای از حادثه اتفاق افتاده را بنویسید. مهمترین نکته برای شناسایی مشکل مشخص کردن حادثه است.
۲.احساسات منفی خود راثبت کنید.
احساسات خود را شناسایی کنید و آنها را بنویسید و از یک تا صد به آنها امتیاز دهید.
۳.افکارتان را مجزا کنید.
افکار منفی مسبب احساس بد شماهستند. از خود بپرسید کدام فکر مراناراحت کرده است؟ به گفتگوهای درون خودتان توجه کنید و آنها را یادداشت نمایید.
۴.خطاهای شناختی افکار خود را شناسایی کنید.
۵. جایگزین مناسب برای افکار غیر واقعی تان بیابید و نهایتا باورهای جدیدتان را یادداشت کنید و به آنها امتیاز بدهید.
حال مقایسه کنید افکار تان در مقایسه با قبل تا چه میزان کمرنگ وکم اهمیت شده اند.