این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی احساس محرومیت نسبی از ابعاد مختلف (محرومیت ادراکی، محرومیت عاطفی)
تعداد سوال: 18
تعداد بعد: 2
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر: دارد
منبع: محقق ساخته
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 6500 تومان
چنانچه در راه دستیابی افراد به اهداف و خواستههایشان مانعی ایجاد شود؛ آنان دچار محرومیت نسبی شده و نتیجه طبیعی و زیستی این وضع، آسیب رساندن به منبع محرومیت است. بدینترتیب، محرومیت نسبی نتیجه تفاوت درک شده میان انتظارات ارزشی (خواستهها) و تواناییهای ارزشی (داشتههای) افراد است.[۱][۲]تد رابرتگر:محرومیت نسبی یعنی درک تفاوت میان انتظارات ارزشی و تواناییهای ارزشی افراد، ممکن است بر اساس مقایسه وضعیت فعلی فرد با گذشته خود، آرمانهای انتزاعی
یا معیارهایی که توسط یک رهبر یا یک گروه مرجع طراحی شدهاست (ایدئولوژی) و ارجاع به گروههای دیگر، شکل گیرد.
بدین ترتیب محرومیت نسبی میتواند سه نوع متفاوت داشته باشد:
- محرومیت نزولی، که در آن انتظارات افراد ثابت اما تواناییهایشان بهطور مداوم کاهش مییابد.
- محرومیت ناشی از بلندپروازی، یعنی در حالی که تواناییهای افراد ثابت است انتظاراتشان افزایش مییابد.
- محرومیت صعودی که پس از یک دورة رشد همزمان انتظارات و تواناییها، تواناییها از رشد صعودی بازایستاده یا کاهش شدیدی مییابد و انتظارات همچنان حالتی صعودی دارند. هرچه محرومیت نسبی ایجاد شده بر اساس تفاوت میان انتظارات و تواناییها شدیدتر باشد، آن گاه نارضایتی شدیدتر و احتمال و شدت خشونت هم بیشتر خواهد بود.[۳]
محرومیت نسبی موجب بر وز نارضایتی در افراد میگردد و نارضایتی محرکی کلی برای اقدام علیه منبع محرومیت است. گرایش به واکنش پرخاشجویانه در انسان بخشی از ساخت زیست شناختی اوست و در انسانها و حیوانات تمایل زیست شناختی و ذاتی برای حمله به عامل سرخوردگی وجود دارد. پاسخهای پرخاشجویانه تنها زمانی شکل میگیرند که سرنخی از بیرون آنها را تحریک کند. در خشونتهای سیاسی پس از شکلگیری محرومیت نسبی و نارضایتی، چنانچه حکام سیاسی از طرف مردم عامل محرومیت شناخته شوند خشونت جمعی شکل سیاسی به خود گرفته و پرخاشگری منبعث از سرخوردگی معطوف به ضربه زدن علیه منبع محرومیت میشود.[۱]
البته در سیاسی شدن خشونت متغیرهای اجتماعی دیگری همچون میزان تضمین فرهنگی یا خرده فرهنگی برای پرخاشگری آشکار، میزان و درجه موفقیت در گذشته، میزان وضوح و شیوع جاذبههای نمادین توجیه کننده خشونت، مشروعیت نظام سیاسی و نوع پاسخهایی که به محرومیت نسبی دادهاست و باور به اینکه خشونت در کسب ارزشهای نادر مفید است، دخالت دارند.[۱]
پس از بروز خشونت علیه بازیگران سیاسی اینکه در نهایت کدامیک از طرفین خشونت در مواجهه با هم به پیروزی رسند، تابعی از میزان کنترل حکومت بر نیروی اجبار، حمایت سازمانی و قابلیت قهری مخالفان است.[۱]
نظریه محرومیت نسبی به دو بخش کلی تقسیم میگردد:
- اول اینکه، چگونه محرومیت نسبی به منزلهٔ منبع نارضایتی و پرخاشگری در ذهنیت افراد شکل میگیرد
- و سپس چگونه در شکل خشونت جمعی سیاسی ظاهر میشود و شدت خشم و میزان آن تحت تأثیر چه عوامل اجتماعی قرار دارد؛ بنابراین به منظور کاربست نظریه محرومیت نسبی برای بررسی دلایل ایجاد خشونت جمعی در جامعه ای مشخص، ابتدا میبایست سطح محرومیت نسبی جامعه را مشخص نمود.[۱]
برای بررسی محرومیت نسبی میبایست هم انتظارات ارزشی (خواستهها و بایدهای) افراد و هم تواناییهای ارزشی (داشتهها و هستهای) آنها را با بررسی ذهنیات آنان تعیین کرد. تنها از این طریق است که میتوان به پاسخی منطقی و قانع کننده در مورد وضعیت محرومیت نسبی در ذهنیات افراد دست یافت و از مشکل عدم همخوانی بین برداشتهای بازیگران انقلاب از انتظارات و تواناییها با واقعیات مورد نظر محقق دوری جست.[۱]