این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: سنجش نگرش به ازدواج در فضای مجازی از ابعاد مختلف (شناتی، احساسی، گرایش به عمل)
تعداد سوال: 19
تعداد بعد: 3
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: Word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 3900 تومان
پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICTs)[1] مانند اینترنت در زندگی بشر سهمی بسزا داشته است، بهگونهای که تغییرات بنیادین ناشی از ظهور این تکنولوژی را در عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی نمیتوان نادیده گرفت. بدون شک اینترنت و فضاهای بیکران مجازی، ارتباطات میان افراد را نسبت به گذشته بسیار تسهیل کرده است و به افراد بهویژه جوانان امکان میدهد تا تجربیاتی جدید و روابطی متفاوت را تجربه کنند (کوثری و همکاران، 1387: 89). روابطی که سابقاً با تعاملات چهره به چهره به وجود میآمد، اکنون با این فناوری انجام میشود؛ یعنی نوع جدیدی از روابط میانفردی بهواسطۀ اینترنت ایجاد شده است (Jencius et al., 2001: 295). ما وارد عصری از «روابط ناب»[2] شدهایم که از هرگونه مهار محدودیتهای بیرونی آزاد است (Hardey, 2004: 207) و استفاده از فضای سایبر و شبکههای مجازی روزبهروز عمومیت و محبوبیت بیشتری پیدا کرده است (کیانپور و همکاران، 1392: 68). شیوههای جدیدی برای آشنایی و تعامل با افراد دیگر شکل گرفته است. افراد، دیگر برای انتخاب فرد مناسب برای ازدواج به همسایگان، محله، اقوام و آشنایان محدود نمیشوند. با گسترش اینترنت، شکلهایی جدید از تعامل و ارتباط برای افراد فراهم شده است. اینترنت سبب شکلگیری نوع جدیدی از خواستگاری، اظهار یا تمایل عشق و تلاش برای یافتن فرد مناسب برای ازدواج شده است، بدینگونه که موجب تسهیل آن شده و امکان وقوع آنرا بیشتر کرده است (Lawson & Leck, 2006: 189). امروزه بسیاری از افراد برای انتخاب فرد مدّنظر برای ازدواج به دنیای اینترنت میروند. بدینگونه افراد با اینترنت با دیگران روابط دوستانه و تنگاتنگ برقرار میکنند و گاهی ممکن است به کسی پیشنهاد ازدواج دهند یا چنین پیشنهادهایی دریافت کنند. به همین دلیل امروزه ما شاهد افزایش روزافزون گرایش جوانان به دوستیابی اینترنتی و در پی آن ازدواجهایی هستیم که آشنایی دو طرف با اینترنت انجام گرفته است. وبسایتهای متعددی هم با عنوان همسریابی اینترنتی به وجود آمدهاند تا امروزه برخی از جوانان برای گزینش همسر و اقدام به تشکیل نهاد خانواده به این فضاهای مجازی گرایش پیدا کنند. بدین صورت، دو نفر که با یکدیگر ارتباط برقرار کردهاند، درمییابند وجه مشترکی بین آنها وجود دارد و تلاش میکنند این جنبۀ مشترک را تقویت کنند؛ سپس بهمرور زمان این رابطه میتواند به شکل پلکانی[3] به گفتگوهای تلفنی، مبادله عکس و دادهها و سرانجام ملاقات واقعی بینجامد (والاس، 1382: 248). به همین دلیل هنجارها، الگوها و ارزشهای سنتی حاکم بر آشنایی و یافتن زوج مناسب برای در جامعۀ جدید، چالش اساسی یافته است.
جوان امروز در انتخاب همسر از سویی با هنجارهای اجتماعی و خانوادگی خود روبهرو است که برخوردی سختگیرانه و دلواپسانه نسبت به نوع و شکل انتخاب همسر دارند و از سویی دیگر با پیشرفت فناوری قاعدتاً نیازهای ویژۀ دوره جوانی، داد و ستدها، ارزشها و تمایلات او هم شکلی مدرن به خود می گیرد که وی را در نوع نگرش و چگونگی تصمیمگیری برای ازدواج دچار تغییر و تردید میکند. با توجه به حساسیتهای این مسأله در جامعۀ ما و کمبود پژوهش علمی در این زمینه، نیاز به انجام مطالعه ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین پرسش اساسی این پژوهش این است که نگرش جوانان نسبت به یافتن فردی مناسب برای ازدواج در فضای مجازی چیست؟ و چه عواملی اجتماعی بر نوع نگرش جوانان تأثیرگذار است؟
مروری بر مطالعات پیشین
«تأثیر تعامل در فضای سایبرنتیک بر هویت خانوادگی» را دوران (1383) بررسی کرده است. در این پژوهش، پرسشنامه با نمونهای (365 نفر) از دانشجویان دانشگاه تهران تکمیل شده است. نتیجه نشان داد تأثیر رسانهها و مصرف رسانهای بر فرد و هویت اجتماعی وی با پیشبینی پژوهش ناسازگار بود. بنا بر فرضیۀ پژوهش، تجربۀ فضای سایبرنتیک موجب تضعیف هویت خانوادگی در سطح خانواده میشود؛ اما نتایج غیر از این را ثابت کرده و فرضیه پذیرفته نشده است.
زنجانی و جوادی (1384) مطالعه ای با عنوان «تأثیر اینترنت بر ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی ناحیۀ 3 مشهد» انجام دادند. نتایج مطالعه نشان داد هرچه اعضای خانواده وارد فضای صمیمیت در اینترنت شوند، این فضای صمیمیت در اینترنت باعث خواهد شد ارزشهای خانواده کاهش یابد و هرچه میزان استفاده از وسایل الکترونیکی (تجددگرایی) در فضای خانواده بیشتر باشد، فضای صمیمیت در خانواده کاهش مییابد.
ربیعی و شاهقاسمی (1388) نیز دوستیهای اینترنت و عشق سیال را در بین جوانان ایرانی با رویکردی انتقادی بررسی کردند و وبلاگها را برای جستجوی نظرات واقعی جوانان مدّنظر قرار دادند. دادههای کیفی که در این پژوهش بررسی شد، از میان مطالب حدود 3000 وبلاگ فارسی جمعآوری شده بودند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد دوستیهای اینترنتی در ایران طرفداران زیادی دارند؛ اما بیشتر وبلاگنویسان جوان ایرانی به دوستیهای اینترنتی نگرش منفی دارند. آسیبزایی و فریبآمیزبودن این دوستیها ازجمله مهمترین دلایل این کاربران در نقد این قبیل دوستیها بوده است.
حجم بسیار زیادی از مطالعات دربارۀ فضای مجازی و تعامل افراد در آن در خارج از کشور نیز انجام گرفته است که در اینجا به چند نمونه از آن اشاره میشود که به مطالعۀ حاضر نزدیکتر است.
پارکس و فلوید[4] (1996) روابط شخصی در گروههای خبری الکترونیکی را مطالعه کردند. پژوهشگران برای رسیدن به هدف و پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، در یک نمونهگیری مرحلهای، گروههای خبری الکترونیکی و شرکتکنندگانشان را (افرادی که پیامهایی را به این گروههای خبری در چندین دوره ارسال کردند) مدّنظر قرار دادند که بدین صورت در مرحلۀ اول 24 گروه خبری بهصورت تصادفی و در مرحلۀ دوم هم 22 گروه به همین صورت انتخاب شدند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد روابط بین افراد ناهمجنس 1/55 درصد بیشتر از رابطۀ بین افراد همجنس 9/44 درصد بوده است. 9/7 درصد افراد پاسخگو هم به نوعی وارد روابط عاشقانه شدند.
آتز[5] (2000) برای پاسخگویی به این پرسش که چگونه دوستیها در محیط مجازی مبتنی بر متن گسترش مییابد، در پژوهشی با عنوان «پردازش اطلاعات اجتماعی[6] در مادها: توسعۀ دوستیها در جهان مجازی» با پرسشنامه از کاربران در مورد دوستیهای آن و نگرش آنها راجع به این محیط پرسش کرد. نتایج پژوهش وی نیز نشان داده است 7/76 درصد از پاسخگویان اظهار داشتند روابط در این محیط به برقراری روابط در محیط رو در رو منجر شده است؛ به عبارت دیگر روابطی که به شکل آنلاین آغاز شد، درنهایت به روابط آفلاین تبدیل شد که در این میان 5/24 درصد هم روابطی از نوع رمانتیک و عاشقانه بوده است. وی با بررسی شکلگیری دوستیها در محیط مجازی به این نتیجه رسید که کاربرانی که تردید و بدبینی کمتری نسبت به ارتباطات با کامپیوتر داشتهاند، بیشتر پیامهای احساسی تبادل کردند و دوستیهایشان را در اینگونه محیطها گسترش دادهاند.
آندر وود[7] و فیندلی[8] (2004) در پژوهشی با عنوان «روابط اینترنتی و تأثیر آن بر روابط اولیه[9]» شکلگیری روابط عاشقانه در اینترنت را بررسی کردند. نمونۀ مورد پژوهش آنان متشکل از 75 بزرگسال بوده که از این میان 53 نفر مرد و 22 نفر زن بودهاند. نتایج نشان داد بیشتر پاسخگویان زن حداقل روزی یکبار با شرکای اینترنتیشان گفتگو داشتند؛ یعنی ارتباط روزانه داشتهاند؛ اما بیشتر مردان پاسخگو اظهار داشتند ملاقاتهایشان با شرکای آنلاین هفتگی بوده است. 68 درصد پاسخگویان بیان کردند با تلفن و 37 درصد هم با نامه با شرکای آنلاینشان ارتباط داشتهاند. 76 درصد از پاسخگویان از همان ابتدا میدانستند شرکای آنلاینشان چه شکلی بودهاند که در این میان 82 درصد ادعا کردند با تبادل عکس و فیلم به ظاهر فیزیکی هم پی بردهاند و جالب اینکه از این میان 79 درصد قاطعانه گفتند بهدلیل جذابیتهای شرکای آنلاینشان، روابطشان ادامه پیدا کرد.
کارتر[10] (2005) در مردمنگاری از روابط انسانی در فضای مجازی که سه سال و نیم به طول انجامید، به این نتیجه رسید که بسیاری از دوستیها و روابطی که در شهر مجازی شکل میگیرد، به خارج از اینترنت انتقال و بهشکل آفلاین ادامه مییابد و وقتی اعتماد بین افراد پررنگ میشود دیگر شهر مجازی یا اجتماعات آنلاین، مجزا و متفاوت از دنیای واقعی نیست. از 86 سکنه شهر مجازی در پژوهش کارتر، 31 نفر در مصاحبه گفتند که درنهایت با دوستان آنلاین خود در تعامل چهره به چهره ملاقات داشتند که در این میان دو نفر اقرار کردند با یکی از دوستانشان در ارتباط خارج از اینترنت ازدواج کردهاند.
مرور پژوهشهای انجامشده در ایران و جوامع دیگر نشان داد فضای مجازی، فضایی عمومی بوده که در دسترس همگان است و افراد با اهداف گوناگون وارد این فضا میشوند و با یکدیگر تعامل میکنند؛ اما مسألۀ مهم این است که ارتباط افراد ناهمجنس با هم، شکلگیری رابطه، علاقه و دلبستگی در فضای مجازی در جوامع دیگر امری عادی است که نهتنها مسألهای خارج از عرف نیست، بلکه با ورود کامپیوتر و پیدایش فضاهای مجازی، افراد این نوع از ارتباطات را بهراحتی پذیرفتهاند.
بیشتر پژوهشهایی که در ایران در حوزۀ اینترنت و فضای مجازی انجام شده است، بیشتر با هدف بررسی تأثیر اینگونه فضاها بر زندگی افراد و ساختار خانواده و ارزشهای حاکم بر جامعۀ سنتی ما است که یافتهها درکل نشان میدهد با وجود تعامل افراد در فضای مجازی و استفاده از اینترنت و بهرهگیری از فضاهای سایبری موجود، ارزشهای جامعۀ سنتی ما هنوز در بین افراد حفظ شده است. درنتیجه، در بررسی همۀ مطالعات انجامشده در داخل میتوان گفت در جامعۀ ایران بهدلیل وجود برخی بایدها و نبایدها بهصورت هنجارهای رفتاری، سیر در فضای مجازی و تعامل افراد بهویژه جوانان ممکن است سبب تغییراتی در عادات زندگی افراد شود و صدمات و پیامدهایی برایشان داشته باشد که پژوهشگران با علم به این موضوع تصمیم گرفتند نگرش جوانان نسبت به ازدواجهایی را بررسی کنند که جرقۀ آشنایی افراد در فضای مجازی ایجاد میشود.
چارچوب نظری
پدیده «ازدواج در فضای مجازی» و نگرش نسبت به آن را از دیدگاههای نظری گوناگون در حوزههای متفاوت میتوان بررسی کرد. از یکسو در دیدگاه روانشناسی اجتماعی، نظریاتی چون یادگیری اجتماعی، نظریۀ مشوقها و تعارضها، نظریۀ همسازی شناختی که به دنبال چگونگی شکلگیری نگرش افراد نسبت به این پدیده هستند، چارچوب نظری میتوانند در نظر گرفته شوند و از سویی دیگر با نظرات جامعهشناختی چون نظریۀ کنش معقول، نظریۀ تأخر فرهنگی و کنش ارتباطی هابرمارس نیز به گونهای این مسألۀ اجتماعی را میتوان تبیین کرد؛ اما از آنجا که این پدیده از تبعات جهانیشدن و ورود این فناوری در ایران است و تغییرات سریع اجتماعی را به دنبال داشته است، در این مطالعه با استفاده از نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت، دگرگونی نگرشی و ارزشی جوانان به ازدواج را در فضای مجازی تبیین میکنیم.
درادامه ابتدا تفاوت ارتباط با کامپیوتر (CMC)[11] و ارتباط چهره به چهره (FtF)[12] و ویژگیهای هر یک از آنها را با توجه به نظریههای موجود مطالعه کرده؛ سپس نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت را بررسی میکنیم.
ارتباط با کامپیوتر (CMC) و ارتباط چهره به چهره (FtF)
امروزه افراد با کامپیوتر و اینترنت، شبکههای روابط اجتماعی را بهگونهای متفاوت و بدون همحضوری گسترش دهند (Wellman, 2001). در ارتباط کامپیوتر واسط، داشتن رابطۀ متقابل با دیگر شرکتکنندگان با تایپ پیام روی کیبورد یا با حرکت چهرکها (آواتار) هدایت میشود. زبان استفادهشده در این شکل از تعامل نیز اغلب زبانی پر از علامتهای اختصاری، سرنامها، نمادهای تصویری و اصطلاحات خاصی است که در بین پیشکسوتان آنلاین مجرب متداول است (Jakobson & Popdon, 1999: 3).
گمنامی در اجتماعات مجازی، راه را برای از «تنجدایافتگی»- هویتی هموار میکند که دیگر به ظاهر فیزیکی افراد وابسته یا محدود نیست. بهنظر شری ترکل (1995) افراد خودشان را در ارتباط کامپیوتر واسط دوباره میسازند. شما میتوانید هر کسی باشید که دوست دارید. اگر بخواهید خودتان را کاملاً با تعریف مجدد میتوانید عرضه کنید. نباید نگران باشید که زیر ذرهبین دیگر افراد بروید. آنها جسم شما را نمیبینند و لهجهتان را نمیشنوند تا راجع به شما مفروضاتی داشته باشند. همۀ آنچه آنها میبینند، کلمات شما است. همچنین از نظر ترکل، افراد تنها خالق و نویسندۀ متن نیستند، بلکه خالق و نویسندۀ خودشان هم هستند که با این نوع از تعامل اجتماعی، افرادی جدید با هویتهای جدید میسازند (Thurlow et al., 2004: 99).
در یک رابطۀ چهره به چهره، یکی از مهمترین و مؤثرترین عوامل دوستداشتن شخص دیگر و صمیمیت با او، همجواری مطلق با وی است. درمقابل، آن دسته از افرادی که درگیر روابط کامپیوتر واسط هستند، سعی میکنند یکدیگر را با وجود همین فاصلۀ جغرافیایی در خور توجه میانشان بشناسند؛ بنابراین اهمیت نزدیکی مکانی در فرایند توسعۀ روابط در تعاملات کامپیوتر واسط به حداقل رسیده است.
در توالی تکوینی از یک رابطۀ عاشقانۀ چهره به چهره، بعد از اینکه دو نفر بهلحاظ مکان تعامل داشتند، جذابیتهای فیزیکی و شباهت نگرشی، اصلیترین عاملهایی است که احتمال میرود یک تعامل آغازین را به یک رابطه تبدیل کند. برعکس، بیشتر روابط عاشقانۀ اینترنتی با یک توالی تکوینی معکوس پیش میروند؛ یعنی دو نفر ابتدا در جریان گفتگو و مذاکرات ناپایدار در یک محیط اینترنتی مثل سیستم تابلو اعلانات، چتروم یا صفحۀ وب گفتگو، به شناخت دیگری دست مییابند؛ بنابراین افراد در رابطۀ اینترنتی درنتیجۀ گفتگوهایی که بینشان انجام میشود، یکدیگر را جالب مییابند. برخلاف رابطۀ چهره به چهره، اهمیت جذابیت ظاهری در ارتباط کامپیوتر واسط بهصورت عامل تعیینکنندۀ ارتباطی به حداقل رسیده است؛ زیرا در این شکل از تعامل، عاملی دیگر، اهمیت بیشتری دارد که به طرفین امکان میدهد به شناخت برسند و آن عامل تعیینکننده، خودافشایی دوجانبه (متقابل) و سهیمکردن دیگری در جهانبینی شخصی و حریم خصوصی است. در ارتباط کامپیوتر واسط به این دلیل که فرد وقت و تلاش بیشتری در خودافشایی صرف میکند، همین خصوصیت به آن در مقایسه با تعاملات چهره به چهره درجۀ بالاتری دارد و این بهدلیل همان مسألۀ توالی تکوینی معکوسی است که گفته شد (Merkle & Richardson, 2000: 189). ارتباط کامپیوتر واسط از خصوصیات بدون ویژگیهای مکانی، ظاهر شخصی، نشانههای غیرکلامی پویای کنشگران مثل حالت یا بیان چهرهای، ژست، وضعیت اندامی و اشارات و حرکات در موقع سخن گفتن است. برای بسط و توسعۀ یک رابطه، حضور فیزیکی و معرفی خود حیاتی است؛ اما ارتباط بهواسطۀ کامپیوتر، این ویژگی را ندارد (Chan & Cheng, 2004: 306).
به عقیدۀ سوکی (1996, 1998) افراد در روابط چهره به چهره، آن گمنامی ارتباط بهواسطۀ کامپیوتر را ندارند، گمنامیای که باعث آسایش روانی میشود تا فرد بیهیچ هراس و دلهرهای به خودافشایی دست بزند. به همین دلیل برخلاف روابط چهره به چهره، کاربران اینترنت خیلی زود بهطور شخصی و خصوصی به شناخت یکدیگر دست مییابند (Merkle & Richardson, 2000: 189-190).
از دیگر تفاوتهای تعامل چهره به چهره با ارتباط کامپیوتر واسط را به خصلتهای دروازهبانی[13] موجود در تعاملات چهره به چهره میتوان مربوط دانست که همین خصلتهای دروازه بانی میتواند یکی از عوامل تعدیل و تأخیر در خودافشایی افراد شود. میزان بیشتر خودافشایی آنلاین بهدلیل نبود خصلتهای دروازهبانی است که برای استقرار هر رابطۀ صمیمی و نزدیکی مؤثر است – خصلتهای دروازهبانی خصلتهای بهسادگی تشخیصدادنی است؛ نظیر ظاهر فیزیکی (جذابیت)، یک داغ آشکار مانند لکنت زبان یا کمرویی بارز و مشهود و یا اضطراب اجتماعی. این دروازهها افرادی را که بهلحاظ فیزیکی، جذابیت کمتر یا بهلحاظ اجتماعی کمتر مهارت دارند، از بسط روابط به مرحلۀ افشای اطلاعات محرمانه باز میدارند. پژوهشها نشان دادهاند این خصلتها نهتنها در نخستین برخوردها بلکه در تعیین اینکه آیا یک رابطۀ دوستی یا عاشقانه شکل بگیرد یا نه، تأثیر زیادی دارند. در اینترنت چنین خصلتهایی در ابتدا آشکار نیستند و شکلگیری روابط بالقوه را متوقف نمیکنند (McKenna et al., 2000: 10-11).
نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت
نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت، روند دگرگونی ارزشها و نقش فرایند اجتماعیشدن فرد را در آن بررسی میکند. مفهوم اجتماعیشدن بازگوکنندۀ تمامی تجربیاتی است که با آن اعضای جامعه، فرهنگ جامعۀ خویش را میآموزند. با فرایند اجتماعیشدن، انسان آمادگی رفتاری را دربارۀ زندگی گروهی کسب میکند؛ به عبارت دیگر اجتماعیشدن، فرایندی است که انسانها با آن اعتقادات، گرایشها، هنجارها، ارزشها و عادات را از فرهنگ اخذ میکنند. همچنین با درونیکردن فرهنگ، انسان موفق میشود برای خویش هویت خاصی کسب کند (محسنی، 117:1386). ماهیت زندگی جدید که با تغییرات سریع همراه است، اجتماعیشدن مستمر را برای بزرگسالان نیز ضروری میکند؛ زیرا هنگامی که نقش اجتماعی فرد تغییر میکند، اجتماعیشدن دوران کودکی ممکن است از نظر آمادهسازی فرد برای قبول این موقعیت جدید نامناسب و ناکافی باشد. ضرورت آموختنیهای تازهتر غالباً در مواقعی بیشتر احساس میشود که ضرورت تطابق فرد با شرایط تازه (مانند ازدواج) مطرح میشود (محسنی، 1386: 123).
از آنجا که اجتماعیشدن از عواملی است که نقشی بسیار مهم در ساخت ارزشها و نگرشهای افراد و همچنین جهتگیریهایشان دارد، در این پژوهش از نظریۀ دگرگونی ارزشی اینگلهارت برای چارچوب نظری استفاده شده است. به این دلیل که فرضیۀ اجتماعیشدن یکی از فرضیههای بنیادین این نظریه است، در این مطالعه پوششدهندۀ متغیرهای مربوط به جامعهپذیری افراد است. همچنین با استفاده از دیگر فرضیۀ این نظریه یعنی فرضیۀ کمیابی نیز در این مطالعه میتواند توضیحدهنده باشد. بر اساس نظریۀ اینگلهارت، جهانبینی افراد تنها به آنچه از بزرگترها میآموزند، بستگی ندارد، بلکه تجارب کلی زندگی نیز بر جهانبینی تأثیر میگذارد و آنرا شکل میدهد؛ بنابراین میتوان گفت گاهی تجارب سازندۀ یک نسل جوان (مانند تجربۀ آشنایی با اینترنت برای ازدواج) عمیقاً از تجارب نسلهای گذشته متفاوت است. درکل، نظریۀ تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت در تبیین این دگرگونی ارزشی و نسلی، دو فرضیۀ پیشبینیکننده را طراحی میکند که عبارتند از :
1. فرضیۀ کمیابی[14]: بنابر آن اولویتهای فرد، بازتاب محیط اجتماعی اقتصادی او است و فرد بیشترین ارزش را برای چیزهایی قائل است که عرضۀ آن بسیار کم است.
2. فرضیۀ اجتماعیشدن[15]: اصل را بر این قرار میدهد که ارزشهای اساسی فرد بهشکل گسترده منعکسکنندۀ شرایطی است که در سالهای قبل از بلوغ فراهم شده است. بهنظر اینگلهارت، فرضیۀ کمیابی به دگرگونیهای کوتاهمدت با آثار دورهای اشاره دارد. دورههای رونق به افزایش فرامادی گرایی و دورههای کمیابی به مادیگرایی میانجامد. فرضیۀ اجتماعیشدن بر وجود آثار بلندمدت نسلی دلالت دارد (اینگلهارت و آبرامسون، 62:1378).
اینگلهارت با بحث در این باره که تفاوتهای بین تربیت اجتماعی، شکلدهندۀ شخصیت افراد جوان با مسنترهایشان، نسل تازه را به سطوح نسبتاً بیشتر آزادی و خودبیانگری هدایت کرده است، اظهار میکند که جایگزینی نسل مسن با نسل جوان، تحولی در اولویتهای ارزشی به بار خواهد آورد. درواقع، بهنظر اینگلهارت یکی از مؤلفههای مهم دگرگونی ارزشی، جایگزینی نسلی است. او برای چرخۀ زندگی، تأثیر چندانی قائل نیست و تفاوتهای پایدار بین گروههای سنی را بازتاب دگرگونی نسلی میداند (اینگلهارت، 115:1373). گفتنی است فرضیۀ کمیابی بهتنهایی پیشبینیهای کافی را دربارۀ فرایند دگرگونی ارزشها فراهم نمیکند. دگرگونی ارزشها را باید در ارتباط با فرضیۀ جامعهپذیری (اجتماعیشدن) تفسیر کرد یا به عبارتی بهتر، فرضیۀ کمیابی باید از سوی فرضیۀ جامعهپذیری پشتیبانی شود.
در اینجا با عنایت به اهمیت ارزشهای اجتماعی و توجه به سوگیریهای ارزشی که مهمترین تعیینکنندههای جهت رفتاری اعضای جامعه است، بر اساس نظریۀ تغییر ارزشی و نگرشی اینگلهارت و شاخصهای طرحشده از سوی آن، ما دو دسته از متغیرها را در این راستا در نظر خواهیم گرفت تا این مطلب را تحلیل کنیم که وضعیت دگرگونی ارزشی و نگرشی جوانان شهرستان ساری نسبت به پدیدۀ ازدواج در فضای مجازی به چه صورت است. یک دسته از متغیرها چون پایگاه اجتماعی- اقتصادی و رسانه (استفاده از اینترنت) که به فرضیۀ کمیابی مربوط هستند و دستهای دیگر از متغیرها چون سن، دینداری، پیوستگی به خانواده و ارتباط با دوستان و همسالان که به فرضیۀ اجتماعیشدن مربوط هستند.
ابتدا با توجه به فرضیۀ کمیابی اینگلهارت میتوان گفت شخص بیشترین ارزشها را برای آن چیزهایی قائل میشود که عرضۀ آنها نسبتاً کم است؛ بنابراین در استفاده از این نظریه میتوان گفت نوع استفادۀ افراد از فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، تابع محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی محیط زندگی آنان است؛ یعنی بر اساس این فرضیه، جوانان بین کاربرد ذاتی (اجتماعی) و کاربرد ابزاری، معمولاً برای کاربرد ذاتی ارزش بیشتری قائل میشوند. کاربرد ذاتی (اجتماعی) درواقع نشاندهندۀ کاربردهایی چون لذت و سرگرمی، سیر در فضای مجازی یا چت و به دنبال آن دوستیابی و یا گذاشتن قرار ملاقات است؛ بنابراین بر اساس گفتۀ اینگلهارت، جمعیت جوان، اولویت بیشتری به نیازهای غیرمادی مانند کیفیت زندگی و درک عمومی میدهند. دوستیهای دو جنس مخالف در ایران کنترل میشود و برای جوانانی که چنین دوستیهایی را ترجیح میدهند، گپسرا (چتروم) مکانی مناسب، ارزان و کمخطر برای گفتگوهای طولانی با جنس مخالف است (ربیعی، 13:1388). وقتی فرد جوان میبیند فضای مجازی (در مقایسه با محیط واقعی) با همۀ خاصیتهای منحصر به فردش نوعی آزادی عمل را در وی به وجود میآورد و فضایی لازم برای بروز هیجانها و عواطف و عقاید فارغ از ملاحظات دنیای واقعی وی فراهم میآورد، فضای مجازی را به محیط واقعی ترجیح میدهد؛ زیرا به تجربه میبیند این فضا نهتنها گزینههای متعددی را به وی عرضه میکند، بلکه از سدها و محدودیتهای موجود در محیط واقعی هم در آن خبری نیست.