پرسشی که معمولن برای داکتران و روانشناسان مطرح میشود اینست که یک شخص چگونه بداند خودش یا یکی از نزدیکانش دچار یک مشکل روانی شده است. این پرسش، پرسش خوبی ست و باید هم به تکرار مطرح شود تا سطح معلومات مردم را درین حوزه افزایش دهد.

بصورت کل، بیماریها و اختلالات همراه اند با اعراض (شکایات) و علایم (نشانه ها). اعراض به آن سلسله تجربیاتی گفته می شود که شخص مبتلا از آن شاکی ست. بطور مثال شخص از بی خوابی، بی اشتهایی، عدم تمرکز، و…شکایت می کند. علایم به آن دسته از نشانه های گفته می شوند که توسط افراد مسلکی یا اطرافیان شخص به مشاهده میرسند، مثلاً نشانه های جسمی/فزیکی و در بخش اختلالات روانی تغییر در رفتار، گپ زدن با خود، و غیره.

برای آسانی کار و پخش اطلاعات، انجمن های داکتران و روانشناسان معمولن شکایات و نشانه های اختلالات روانی را نشر می کنند تا مردم در جریان قرار بگیرند. بطور مثال انجمن داکتران عقلی-عصبی (روانپزشکان) امریکا و انجمن های دیگر در کشورهای مختلف برای آگاهی-دهی مطالبی را درین حوزه برای مردم  منتشر می کنند .

در ابتدا نگارنده تاکید می کند که هر شخصی ممکن است در زندگی گاه روزهای سخت و پراسترس را تجربه کند و درین شرایط شخص اغلبا احساس خوبی ندارد، ولی این نشاندهنده این نیست که او به کدام اختلال روانی دچار شده است. داکتران بطور عموم توافق نظر دارند که شخص زمانی نیازمند مراجعه به یک داکتر، روانشناس و یا مشاور است که این مشکلات گریبانگیر آنقدر شدید و جدی شوند که بر تمام جنبه های زندگی شخص سایه بیاندازند و آنها را بطور منفی متاثر گردانند. 

این لیست حاوی نشانه هاییست که بروز ابتدایی یک اختلال روانی را به نمایش می گذارند:

–   احساس نگرانی و اضطراب دائمی یا ترس از چیزهایی که می‌دانید غیر منطقی هستند (احتمال اختلال اضطراب و فوبیا/ترس بیش از حد)

–    احساس مداوم غم و افسردگی (احتمال داشتن اختلال افسردگی)

–   تغییرات خلقی آشکار یا تغییر در شخصیت فرد (افسردگی یا مانیا)

–   دشواری در انجام کارها و مسوولیتهای روزانه

–   تجربه توهم یا افکار غیر واقعی (احتمال جنون/سایکوز یا اسکیزوفرنیا)

–   تغییرات جدی و مهم در عادات تغذیه‌ای و خواب (کاهش یا افزایش وزن)

–  روی آوردن به مواد مخدر یا الکل برای تسکین یافتن

–   احساس عصبانیت شدید و رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی

–  افکار خودکشی/صدمه زدن به خود (احتمال افسردگی شدید یا اسکیزوفرنیا)

معمولن توصیه می شود در صورت مشاهده این علائم شخص باید برای کمک فوری به داکتر یا افراد مسلکی دیگر مراجعه کند.

به گفته متخصصان، هر فردی ممکن است به اختلال روانی مبتلا شود. این اختلالات می‌توانند نتیجه یک اتفاق مصیبت بار، جراحت و مریضی باشند و یا هیچ دلیل بارزی نداشته باشند. علائم اختلالات روانی معمولا در حدود ۲۰ سالگی بروز می‌کنند اما ممکن است خود یک اختلال حتا تا میانسالی مشخص نشود. برخی از سرنخ‌های این قبیل اختلالات نیز در دوران طفولیت تثبیت می‌شوند. درین میان، یک مجموعه اختلالاتی وجود دارند که در دوران کودکی تظاهر می کنند.

هرچند اختلالات روانی معمولن نتیجه یک علت نیستند و تحقیقات بیشتری نیاز است تا اساسی ترین علل را شناسایی کنند، اما محققان احتمال می‌دهند که بروز مشکلات بیولوژیک ، بخصوص در مغز، شرایط پراسترس محیطی (چون صدمه روانی، خشونت) می‌توانند عامل تظاهر این قبیل اختلالات باشند.

آنچه مهم است اینست که با تداوی منظم و موثر امکان بهبودی و محدود ساختن نشانه ها/شکایات وجود دارد. درمان این نوع اختلالات اغلب یک پروسه چند گانه شامل اقداماتی چون مصرف دوا، روان درمانی/مشاوره، تغذیه مفید، حمایت جامعه و خانواده و تغییر در روش زندگی است.  برای بهبود یافتن، استراحت نیز ضروری است. گاهی ممکن است چندین هفته طول بکشد تا مصرف دارو تاثیر بگذارد.

علت نیاز مریض به استراحت زیاد تنبلی یا عدم همکاری نیست بلکه در واقع تاثیر اختلال است که مغز و جسم شخص را ناتوان می‌کند.

شایان ذکر است که حمایت و درک خانواده، اطرافیان و جامعه سنگ بنای اساسی در تداوی اختلالات روانی می باشند.