این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، روایی و پایایی و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: شناسایي زنان در معرض خطر افسردگي پس از زایمان به دليل آسيب پذیري شخصيتي (آسیب پذیری، سازمان یافتگی)
تعداد سوال: 9
تعداد بعد: 2
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: Word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 4500 تومان

افسردگی پس از زایمان[1] شایعترین بیماری روانی دوران بارداری است که مادران جدید تجربه میکنند؛ بااینحال، مشکلاتی در تشخیص این بیماری وجود دارد که نشان میدهد نرخ واقعی بسیار بالاتر است. چندین مطالعه گزارش کردهاند که زنان نگرانیهای خود را بهدلیل انگ یا ترس از عواقب بالقوه فاش نمیکنند (Maliszewska et al., 2017).
علائم رایج افسردگی پس از تولد نوزاد شامل اضطراب، نگرانی، وحشت، تنش، تحریکپذیری، اختلالات خواب و تغییر در اشتها است (Alshikh Ahmad et al, 2021). افسردگی پس از زایمان (PPD) معمولاً بهعنوان یک دوره از اختلال افسردگی اساسی (اگرچه گاهی اوقات افسردگی جزئی نیز شامل میشود) تعریف میشود که در دورۀ پس از زایمان رخ میدهد. بین 10 تا 20درصد از زنان در طی یک سال پس از زایمان دچار افسردگی میشوند و علائم افسردگی در 25درصد از این افراد بیش از سال اول باقی میماند (Falana and Carrington, 2019).
در بررسی علل افسردگی پس از زایمان، مدل آسیبپذیریـاسترس توضیح میدهد که چگونه عوامل مختلف میتوانند بر حساسیت به اختلالات روانی تأثیر بگذارند. عوامل مستعدکننده بسته به اینکه احتمال منجرشدن عامل استرسزا به آسیبشناسی روانی را افزایش یا کاهش میدهند و عوامل خطر یا عوامل محافظتی تصور میشوند. علت افسردگی پس از زایمان کاملاً مشخص نیست. تا همین اواخر تصور میشد که این اختلال عمدتاً بهدلیل تغییرات بیولوژیکی پس از زایمان است؛ بااینحال، نقش غالب عوامل روانی اجتماعی در افزایش خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان درحالحاضر بهطور گسترده شناخته شده است. عوامل خطر برای این اختلال را میتوان به سه دستۀ اصلی تقسیم کرد: ویژگیهای روانی اجتماعی، بالینی و شخصیتی یا خلقی (Ambrosini et al., 2011). نتایج فراتحلیلها نشان داده است که نارضایتی از ازدواج، حمایت اجتماعی نامناسب و استرس زندگی نیز از عوامل زمینهساز افسردگی پس از زایمان است (Cherry, 2019).
پژوهشهای قبلی که مؤلفههای شخصیت و افسردگی پس از زایمان را به هم مرتبط میکند، روانرنجوری را بهعنوان یک عامل خطر برجسته کرده است. زنان باردار که سطوح بالایی از روانرنجوری را نشان میدهند، چهار برابر بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی پس از تولد نوزاد هستند (Iliadis et al, 2015). استرس و اضطراب دوران بارداری نیز در افزایش خطر دخیل بوده است (Robertson et al., 2004) برعکس، نشان داده شده است که عوامل شخصیتی مانند خوشبینی قبل از زایمان و شفقت به خود اثرات محافظتی در افسردگی پس از زایمان ارائه میدهند (Rwakarema, 2015). مریمی و همکاران، ورکرک و همکاران، جونس و همکاران و گیلبرت و همکاران، در پژوهشهای جداگانهای نشان دادهاند که روانرنجوری و رواننژندی زمینۀ افزایش افسردگی پس از زایمان بوده است (مریمی و همکاران، 1399 Verkerk et al, 2015; Jones et al, 2010; Gelabert, et al, 2011;). همچنین، تیان و همکاران و گریکو در پژوهشهای جداگانهای نشان دادهاند که کمالگرایی بهعنوان یک ویژگی شخصیتی منفی بر افسردگی پس از زایمان در مادران مؤثر است (Tian et al., 2021; Greco, 2006).
در بررسیهای سیستماتیک عوامل خطرزای اصلی شناساییشده را طبقۀ اجتماعیـاقتصادی پایینتر، استرس زندگی در دوران بارداری، بارداری دشوار، اختلال در عملکرد زناشویی، حمایت اجتماعی ضعیف و سابقۀ شخصی آسیبشناسی روانی نام بردهاند (Puyané et al, 2022). برای شناسایی ویژگیهای شخصیتی که آسیبپذیری دربرابر افسردگی پس از زایمان را افزایش میدهد، پژوهشگران باید تصمیم بگیرند که کدام ویژگی یا ویژگیهای شخصیتی را بررسی کنند و از کدام ابزار برای ارزیابی آسیبپذیری استفاده کنند. باوجودِاین، همپوشانی مفهومی بین افسردگی بالینی و ویژگیهای شخصیتی وجود دارد که در مطالعات اندازهگیری شده است. برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند وابستگی، روانرنجوری وسواسی، کمالگرایی از دیدگاه وی و همکاران و حساسیت بینفردی از دیدگاه پویان و همکاران آسیبپذیری دربرابر افسردگی پس از زایمان را افزایش میدهند (Wei et al., 2014 Puyané et al., 2022;).
در برخی از مطالعات به بررسی سبک شخصیتی بهعنوان یکی از عوامل خطرزای مهم افسردگی پس از زایمان توجه شده است. در این پژوهشها نشان داده شده است که برخی ویژگیهای شخصیتی که به نظر میرسد موجب افزایش افسردگی پس از زایمان چه در زن و چه در مرد شود، عبارتاند از: حساسیت بینفردی، نوروتیسم، سبک شناختی معیوب و عزتنفس پایین (Olde et al., 2006). در پژوهش کولوریوس و همکاران نشان داده شد که سطح بالای نوروتیسم با علائم افسردگی طی دوران بارداری و همچنین، 6 هفته و 6 ماه پس از زایمان همبستگی قوی دارد (Koulouris et al., 2013). برخی مطالعات نشان دادند که ترکیبی از ویژگیهای اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته و وسواسیـجبری، سبک شخصیت آسیبپذیر[2] را ایجاد میکند. درواقع، سبک شخصیت آسیبپذیر با تحتتأثیر قراردادن راهبردهای مقابلهای با شرایط استرسزا، زمینهای برای ایجاد افسردگی پس از زایمان را فراهم میکند (Joyce et al., 2003).
افراد با سبکهای شخصیتی متفاوت درمقابل استرسهای زندگی راهبردهای مقابلهای خاصی را به کار میگیرند و بهتبعِ آن، از میزان معیّن سلامتی برخوردارند. سبک شخصیت آسیبپذیر نیز ممکن است با تحتتأثیر قراردادن راهبردهای مقابله با شرایط استرسزا، زمینهای برای ایجاد افسردگی پس از زایمان فراهم کند (Marchetti et al., 2021, P. 3). مطالعۀ جویس و دیگران با عنوان چندشکلی DRD3 و DRD4 و خطر ویژگیها و اختلالات اجتنابی و وسواسی شخصیت و اختلالات روانپزشکی (Joyce et al., 2003) و مطالعۀ آکمن با عنوان رابطۀ بین افسردگی شدید پس از زایمان با اختلالات شخصیت (Akman et al.,2007) همگی حاکی از این مسئله بود که سبک شخصیت آسیبپذیر نیز ممکن است با تحتتأثیر قراردادن راهبردهای مقابلهای با شرایط استرسزا، زمینهای برای ایجاد افسردگی پس از زایمان فراهم آورد.
بهگفتۀ بویس و همکاران، ابزارهای استاندارد ارزیابی شخصیت که قبلاً استفاده میشد، بسیار گسترده بود و تعداد محدودی از ویژگیهای شخصیتی را اندازهگیری میکرد که استفاده از آنها را در مطالعات اپیدمیولوژیک بزرگ دشوار میکرد (Boyce et al., 2001). برای غلبه بر این محدودیتهای روششناختی، آنها پرسشنامۀ مختصری بهنامِ پرسشنامۀ سبک شخصیت آسیبپذیر[3] طراحی کردند که نُه ویژگی شخصیتی مرتبط با آسیبپذیری دربرابر افسردگی پس از زایمان را ارزیابی میکند: مقابلهکننده، عصبیبودن، ترسوبودن، حساسیت، نگرانی، سازمانیافتهبودن، وسواسیبودن، ابرازگری و بیثباتی.
نتایج تحلیل عامل مؤلفۀ اصلی در پژوهش بویس و همکاران نشان داد پرسشنامۀ سبک شخصیت آسیبپذیر دارای ساختار دوعاملی است: یکی از عوامل بهعنوان «آسیبپذیر[4]» (شامل عصبیبودن، ترسوبودن، حساسیت، نگرانی، وسواسیبودن و بیثباتی) و دیگری بهعنوان «سازمانیافته/پاسخگو[5]» (شامل مقابلهکننده، سازمانیافته و ابرازگربودن) نامگذاری شد.