این پرسشنامه استاندارد از نوع فایل ورد و به همراه تمامی اطلاعات مربوط به نمره گذاری، تفسیر، روایی و پایایی و … در قالب جداول زیبا و آماده تکثیر ارائه گردیده است. پس از پرداخت موفق می توانید به صورت آنلاین اقدام به دانلود فایل مربوطه بپردازید.
هدف: ارزیابی میزان مهارت تحمل ابهام در فرد
تعداد سوال: 9
تعداد بعد: 1
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: Word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 1800 تومان
منظور از تحمل ابهام (Ambiguity Tolerance) این است که فرد در تطبیق خود با محیط تا چه اندازه احساس تهدید و مشکل می کند. هنگامی که تغییرات به صورت سریع و غیرقابل پیش بینی رخ می دهند اطلاعات ناکافی و غیر شفاف است. اینجاست که تفاوت آدم ها در نوع واکنش آنها اثر می گذارد. کسی که تحمل ابهام بالایی دارد معمولاْ درک پیچیده ای از رویدادها دارد و در تفسیرهای خود از سبک شناختی «ادراکی» پیروی می کند. چنین افرادی اطلاعات را بهتر منتقل می کنند و کلاْ نسبت به دیگران در محیط کار حساس هستند.
در دهه 1980 انجمن مديريت امريكا با انتشارنتايج يك مطالعه نتيجه گرفت كه مديران بسيار موفق، ابهامات و ناشناختههارا بهتر از ساير مديران تحمل ميكنند. كساني كه تحمل ابهامشان زياد استمعمولا درك پيچيدهاي دارند. انان به اطلاعات بيشتر توجه كرده، اشارات راتعبير و تفسير مينمايند و سبك شناختيشان ادراكي خواهد بود. بررسي هاحاكي از ان است كه افرادي با پيچيدگي شناختي و تحمل بالاي ابهامات، اطلاعاترا بهتر منتقل كرده و نسبت به ويژگيهاي دروني ديگران حساس هستند، همچنين در مواجهه با شرايط ابهام،رفتاري انعطافي و تطابقي دارند.
تحمل ابهام خود از سه متغير جزيي تشكيل ميشود:
ـ نوپذيري، اولين ملاك است كه به ميزان تحمل انسان در برابر اطلاعاتيا شرايط جديد مربوط ميشود.
ـ دومين مورد، پيچيدگي است كه نشانگر ميزان تحملاطلاعات متعدد، متمايز و نامربوط است.
ـ سومين ويژگي، پاسخ ناپذيري يا لاينحلبودن است كه به ميزان تحمل در برابر مسائل مشكل، راهكارهاي پنهان، عدمدسترسي به اطلاعات و عدم ارتباط اجزاي مساله با يكديگر مربوط است.
♥ بين ايده تا نتيجه نردباني به نام ابهام قراردارد كه جنس آن از عواطف و هيجان است. گاهي اين نردبان آن قدر كوتاه است كهصاحب ايده از به نتيجه رسيدن محروم مي ماند.
♥ بسياري از ما عقيدهاي خلاق را ابراز ميداريم ولي وقتي مسائل واقعي ساده نيستند تحمل خود را از دست ميدهيم و ممكن است پيش از موقع، بهترين راهحلممكن يا كمك را پذيرفته يا تحت فشار روسا، شركاء يا مشتريان خود براي اتمامكار قرار گيريم و از رسيدن به نتيجه مطلوب باز بمانيم.
♥ قدرتِ تحمل ابهام خود حاصل ويژگيهايي نظير اعتماد به نفس، قدرت پيش بيني، اميدواري و برخورد فعال با پديدهها است كه درنهايت فرد به اميد دست يافتن به نتايج دلخواه، موقعيت مبهم را تحمل ميكند.
رابطه بين قدرت تحمل ابهام و خلاقيت
پژوهشی به منظور بررسي رابطه بين قدرت تحمل ابهام و خلاقيت در دانش آموزان دختر اجرا شد. نمونه مورد مطالعه 320 دانش آموز دختر بود که از ميان دانش آموزان پايه اول مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحيه 2 كرج انتخاب شد.
نتايج نشان داد که بين متغير قدرت تحمل ابهام و هريک از متغيرهاي خلاقيت، ابتکار، سيالي، انعطاف پذيري و بسط رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. بنابراين، مي توان نتيجه گرفت که هر چه افراد قدرت تحمل ابهام بيشتري داشته باشند بيشتر به خلق کردن تمايل دارند.
محققان : آويشه غلامي و عليرضا كاكاوند
قدرت تحمل ابهام يكي از ويژگيهاي مهمي است كه در آغاز و ادامه ريسكپذيريهايي كه منجر به موفقيت ميشوند، نقشي اساسي دارد. قدرت تحمل ابهام پذيرفتن نبود قطعيت است به عنوان بخشي از زندگي، توانايي ادامه حيات با دانشي ناقص درباره محيط و تمايل به آغاز فعاليتي مستقل بيآن كه شخص بداند موفق خواهد شد يا نه. براي فهميدن مفهوم تحمل ابهام لازم است كه مفهوم قطعينگري روشن شود.
آيا تاكنون فكر كردهايد كه چقدر ميتوانيد درباره رويدادها، آينده و نتيجه اعمالتان به طور قطعي قضاوت كنيد؟ آيا اساسا براي ما انسانها اين امكان وجود دارد كه بتوانيم از رويدادهاي زندگي نتيجهاي قطعي بگيريم، به اين معنا كه چيزي را دقيقا مساوي چيز ديگري بدانيم؟ آيا براستي ميتوان در مورد امور روزمره پيشبيني و نتيجهگيري قطعي كرد؟ جالب است بدانيد كه قطعيت هيچ يك از قوانين علمي نيز صادق نيست. مثلا همه ما ميدانيم كه رسيدن آب به دماي 100 درجه سبب جوشيدن آب ميشود. گرچه اين قانون در بيشتر موارد درست است، اما در مواردي بسته به درجه خلوص آب و فشار جو نقض ميشود. در جهان، هيچ چيز مساوي چيز ديگر نيست. آنچه به عنوان تساوي در رياضيات و ساير علوم پايه مطرح است، خارج از ذهن ما مفهوم ندارد. بيرون از ذهن و در واقعيت خارجي تساوي وجود ندارد.
ضررهاي قطعينگري
ما در مورد هيچچيز به طور قطعي نميتوانيم، نظر دهيم. دنيا پر از ناشناختههايي است كه علم ما به آن نرسيده يا در محدوده معلومات شخصي ما نميگنجد. به علاوه، توان ما و مهمتر از آن، عمر ما بهقدري محدود و نامشخص است كه هرگز نميتوانيم قطعا موفقيت در كاري را پيشبيني كنيم، بلكه هميشه حدي از ابهام و ترديد وجود دارد و بايد به آن تن داد. البته نبود امكان نتيجهگيري قطعي به معناي آن نيست كه امكان برنامهريزي وجود ندارد، بلكه هميشه در نتيجهگيريها و برنامهريزيهايمان امكان نقض شدن وجود دارد. مفهوم «انشاءالله» هم در فرهنگ ديني ما ميخواهد اين را برساند كه حتي اگر به ظاهر تمام مقدمات كاري آماده باشد، ممكن است آن كار انجام نشود و برعكس، اگر به ظاهر بعضی از مقدمات فراهم نباشد، ممكن است آن كار به وقوع بپيوندد. دليل اين امر ناشناختههاي زيادي است كه بر زندگي ما سايه افكنده، ناشناختههايي كه بهتر است آنها را تاب بياوريم و علم آنها را به داناي مطلق بسپاريم.
تفاوتهاي شخصيتي در تحمل ابهام
كسي كه تحمل ابهام بالايي دارد در تطبيق خود با محيط جديد و تازه احساس تهديد و مشكل نميكند، چرا كه وجود حدي از ابهام را به عنوان يكي از اصول زندگي پذيرفته است و ميداند هيچگاه اطلاعات ما براي تصميمگيري كامل نيست؛ اما شايد يكي از مهمترين زيربناهاي شخصيتي براي داشتن چنين ديدي آن است كه فرد خودش را آنقدر توانمند ميداند كه ميتواند در شرايط مبهم و پيشبيني نشده از عهده مسائل موجود برآيد؛ چنين فردي در موقعيتي مبهم قرار ميگيرد و با تلاش و با توكل به پشتوانهاي كه به آن اطمينان دارد، سعي ميكند يكييكي با مجهولات روبهرو شود، شناخت كسب كند و با درايت اوضاع را به نفع خود و مقاصدش پيش راند، اما در ضمن ميداند كه هميشه همه مسائل قابل حل نيستند و مسائل و ناشناختههايي وجود دارند كه در درازمدت حل ميشوند يا اين كه اصلا با امكانات موجود قابل مقايسه نيستند و بايد آنها را تحمل كرد؛ اما افرادي كه به تواناييهاي خود به ديده ترديد نگاه ميكنند و خود را بدون پشتوانه ميدانند، خود را قاصر ميدانند كه با ناشناختههايي روبهرو شوند كه نميدانند چطور با آن برخورد كنند.
رشد ويژگي تحمل ابهام
سير زندگي و رشد افراد در تحمل ابهام نقشي مهم دارد. اگر والدين در خانه و معلمان در مدرسه اوضاع را بهگونهاي قابل پيشبيني به پيش ببرند، موجب ميشود كه كودك به اين نتيجه برسد كه با طي شدن فرآيندي مشخص حتما ميتواند به نتيجهاي مشخص دست يابد. اگر كودك بياموزد كه نتيجه قطعي از هر كاري وجود ندارد و قدري از ابهام را در زندگي طبيعي و غيرقابل اجتناب بداند در چنين شرايطي كودك تصوري از توانايي خود در مواجهه با موقعيتهاي غيرقابل پيشبيني نخواهد داشت و بنابراين ممكن است به اين نتيجه برسد كه توانايي مواجهه را دارد. به توانمنديهايش اطمينان پيدا ميكند، خلاق ميشود و قدرت تحمل ابهام و حتي توان مقابله با سختيها را پيدا ميكند؛. البته بايد سعي كرد كه كودك با شكستهاي پيدرپي مواجه نشود و ياد بگيرد از شكستهايش درس بگيرد و بداند كه شكست و موفقيت واژههايي قراردادي هستند، اگر كودكي اينگونه رشد كند، تكيهگاهي دروني پيدا ميكند و موجب ميشود در سختيها نشكند و در حضور ناشناختهها راه را گم نكند.
در سطح سازماني و اجتماعي نيز اوضاع به همين منوال است. تا وقتي مديران و سياستگذاران چارچوب و ضوابط مشخص ترتيب دهند و اين عقيده را القا كنند كه تنها با گذر از اين چارچوبها و ضوابط ميتوان به موفقيت و هدف مطلوب رسيد، ديگران قدرت تحمل ابهام، ريسك كردن و خلاقيت را از دست ميدهند و در نتيجه، ظرفيتهاي متعالي افراد براي دست يافتن به راهكارهاي ناب جديد از دست ميرود و رشد سازمان متوقف ميشود.